kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۱۷۰
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۲:۵۲

‏به دوستانم بگو (مقاله وارده)

 

محمدهادی صحرایی
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ ‌ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو
در دل‌هاشان راهی برای شیطان نگشایند.
آنها را به راستگویی و امانتداری و سکوت و ترک جدال در کارهای نامربوط فراخوان.
و به رفت و آمد و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن.
دوستان ما نباید فرصت‌های گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی و پاره‌پاره کردن یکدیگر تلف کنند.
با خود عهد کرده‌ام که از خدا بخواهم هرکس مرتکب این‌گونه امور شود، یا به یکی از دوستانم خشم کند و به او آسیب رساند را در دنیا به سختی مجازات کند. و او در آخرت هم از زیانکاران خواهد بود.
آنها را متوجه کن که خدا نیکوکارشان را می‌بخشاید و بدکاران‌شان را
غیر از آنها که به او شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما این سه گروه را نمی‌بخشاید تا از نیت خود بازگردند و آنگاه‌، مورد آمرزش خواهند بود وگرنه خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما بیرون کند و از دوستی ما اهل‌بیت نیز بی‌بهره خواهند بود و من از این لغزش‌ها به خدا پناه می‌برم».
نامه من الغریب إلی الحبیب را شنیده‌اید؟ این هم نمونه‌ای از آن است. اگر نامه سیدالشهداء که سلام خدا و ما بر او، به حبیب ابن مظاهر، این‌گونه محزون نامیده شد، این نامه سید خراسان، علی بن موسی‌الرضا که سلام خدا و خوبان نثارشان، به ما دوستان‌شان است و رفتار ما طبق آنچه مولای‌مان گفته مشخص می‌کند در ادعای دوستی چقدر صادقیم. پیغام امام، گویاتر از توصیف است و هرکدام از ما و در هر جایگاه، می‌توانیم آنچه در دستور از ما خواسته شده را بیابیم. یک‌گونه از خاصیت سخن جامع و مانع این است که جامع جهات مختلف باشد و مانع از به خطا رفتن ذهن. آن که عامی است یا عالم، می‌داند که راستگویی در گفتار یعنی چه و آن که عوام است یا مسئول نیز نیک می‌داند که معنی امانت و اهمیت امانت‌داری چیست؟ پاره‌پاره کردن دوستان نیز مشخص است و ضرورت واضحِ ترک جدال و مراء هم به گفتن نمی‌رسد.
مناسبت‌های ماه ذی‌القعده همگی به نام و منتسب به امام رئوف‌مان، رضاست و گویا باید روزهای این ماه را رضاگویان به سربریم. آنکه حکمت هجرت
حضرات رضا و معصومه و امامزادگانی که سلام خدا و خوبان بر آنها، به ایران را نمی‌داند، شرایط ایران پیش و پس از هجرت امام هشتم را به دقت ملاحظه کند و هرگز این نکته را فراموش نکند که صفت «ضامن آهو» هرگز صفت بسیار عظیم
«عالم آل‌محمد» که ویژه و منحصر به این امام بزرگ است را تحت تأثیر قرار ندهد. ضمانت آهو ممکن است از هرکس برآید ولی عالم آل‌محمد بودن، هرگز. هرگز کسی
به‌جای امام هشتم نمی‌توانست در دربار پر از حیله و نیرنگ و پیچیده مأمون، از پس دسیسه‌ها و مناظرات و مباحثات علمی با ادیان ابراهیمی و فرقه‌ها و نحله‌های مختلف برآید و هرگز نمی‌توانست احیاگر «سلونی قَبل أن تَفقدونی» باشد.
شیعه باهوش می‌داند ارزش علم و دانایی در آن زمان و دربار کسی که به زیرکی و ذکاوت، کم‌نظیر بود یعنی چه؟ و شیعه باهوش می‌داند که نباید بگذارد صفتی اعلی را با صفتی پسندیده معمولی بپوشانند. ما و فرزندان ما باید بدانیم و ببالیم به اینکه هوش سرشار و علم بی‌انتهای امام رضای ما توانست تهدید و توطئه مأمون عباسی را به فرصتی بی‌بدیل برای ایرانیان تبدیل، و «طراحی نقشه دقیق دشمن که
جای آفرین داشت» را به سکوی پیشرفت و پایگاه تمدن جهان اسلام مبدل کند. تصور اینکه اگر امام رضا به ایران نمی‌آمد، برای ایران کنونی، تصویری مشابه کشورهای همسایه شرقی را در ذهن‌مان باز‌سازی می‌کند. کینه جاهلی اموی و عباسی با ایرانیان و حکومت‌های پس از آنان تا عثمانی صدسال پیش، در کنار حکومت‌های غیرمسلمان غربی از چهارصد سال پیش تاکنون را هیچ تفکری جز تفکر رضوی نمی‌توانست مهار و لگام کند.
امروزه با وجود امکانات اینترنتی و نرم‌افزاری هم مرور آثار علمی تولیدشده توسط دانشمندان پس از حضور امام رضا و خواهر عزیزشان در ایران را به سختی می‌توان انجام داد. پدیده‌ای بی‌نظیر که هرگز با قبل از آن قابل مقایسه نیست و با بعد از آن نیز در دنیای پیرامون خود نمی‌توان عدیلی برایش یافت. شواهد مثال در این‌باره بسیار است که یکی از شیرین‌ترین مجموعه این شواهد، کتاب «فرهنگ اسلام در اروپا»ست که رساله دکتری خانم زیگرید هونکه آلمانی و پژوهشی، بسیار جالب و به جانب انصاف نزدیک است. او معتقد است «شاید مانند تاریخ گذشته که مسلمانان چهره کره زمین را تغییر دادند، باز هم به همین زودی، سرنوشت ما[آنها] با آنان به نزدیک‌ترین شکلی بستگی بیابد». ایشان دوران صدر اسلام را دوران جوشش علم و دانشی می‌داند که غرب از آن غافل بود و پس از جنگ‌های صلیبی توانست با آن دریای جوشان علم، از برهوت سوزان خود نجات یابد.
دانشی که در آن زمان می‌جوشید، از سینه‌ای بود که اگرچه وارث باقرالعلوم و دانشگاه عظیم صادق آل‌محمد بود که سلام و درود خوبان نثارشان ولی چشمه جوشان، علم بی‌انتهای عالم آل‌محمد است. خواندن همین چند مناظراتی که از ایشان در تاریخ بجا مانده گویای اتفاقات مهمی است که در ایران و پیرامونش در جریان بوده است. غرب آن حدود زمانی، چنان بوده که پس از اهدای ساعت ساخت مسلمانان توسط‌ هارون‌الرشید به شارلمانی، پادشاه فرانسه، اگرچه با سایر تحف و پارچه‌های گرانقیمت و صنایع دستی مسلمانان همراه بود، ولی هرگز نتوانست پنهان کند که مسلمانان مرزداران علوم و فنون‌اند. همین ساعت توسط فرانسوی‌ها به توهم اینکه روح مردگان و اجنه در آن است، از سردر کاخ شارلمانی، پایین کشیده و شکستند، و این واقعیت گویا از سطح پایین عقل و علم اروپای آن روز را نمی‌توان در لابه‌لای تاریخ پنهان نگه داشت.
و امروزه این سؤال مهم پیش‌روی جوانان جهان است که تمدن غرب، از دوران باستان و قرون وسطی تا قبل از جنگ‌های دویست‌ساله صلیبی و سرقت منابع علمی مسلمانان توسط یاغیان فئودال و کلیسا، به غیر از سقراط و افلاطون و ارسطو و معدودی از دانشمندان، دانشمندی نداشتند که این‌گونه غرق در جهل و خون و خشونت و خرافه بودند؟ و رسالت کتاب «فرهنگ اسلام در اروپا» همین است که بتواند به سهم خود، جعل تاریخ جهان توسط غربِ حیرت‌زده را افشا کند.
و ما ایرانیان مفتخریم که میزبان عالم آل‌محمدیم و به برکت ایشان، خدمتگزار خواهر ارجمندشان هستیم و این دو مزار، کانون علم و دانش و دانایان است و سایر امامزادگانی که چون ستارگان در آسمان ایران منتشر شده‌اند نیز هرکدام‌شان گرمی‌بخش زندگی عفیفانه و مؤمنانه و مرقدشان گرمابخش حوزه و بازار و شهر و روستاست. دهه مبارک کرامت و ماه ذی‌القعده فرصت مناسبی است تا بیشتر و بهتر و عالمانه‌تر در مورد این بزرگان سخن گفته و شنیده شود که برکت سرزمین ما از ایشان است. و گفته شود دلیل بنیه قوی علمی و منطقی ایرانیان که باعث کینه‌ورزی دشمنان نیز شده و اصرار بر انحراف ذهن جوانان‌مان دارند، این است که آب را از سرچشمه ناب دین گرفته و هرگز متوقف نشده و نخواهد شد و این چشمه‌های جوشان در سرزمینی قرار گرفته که مردمش قدر زر می‌دانند و گوهر را می‌شناسند و اعتقادشان از سر انتخاب‌شان است. زور و اجبار را باید در فرهنگی یافت که در قرن21، مثل قرون وسطی رسانه‌ای مثل تیک‌تاک را تفتیش عقاید و محاکمه می‌کنند.
مراقد مطهر حضرات رضا و معصومه و احمد بن موسی و امامزادگان دیگر در ایران، منبع تولید قدرتی هستند که توان ما را لایزال و اندیشه‌ها را زلال کرده است. همین توصیه‌ای که در نامه به عبدالعظیم حسنی که سلام خدا و خوبان بر او آمده، ترجمان «إصبروا و صابروا و رابطوا» است که امروزه بیش از هر روز دیگر به آن نیاز داریم و برای رسیدن به اهداف مهم و نهایی انقلاب‌مان که به آنها نزدیک شده‌ایم، باید جامعه را از چنددستگی و نقار و کینه به سمت گفت‌وگوی بر مبنای محبت و منطق پیش ببریم که آقای‌مان رضا، چنین فرموده و از ما خواسته است و بر چشم و به جان، اطاعتش می‌کنیم.