تعهد به مخاطب؛ ضامنِ کیفی سریالسازی
میرزا محتاج علوی
از قدیم ساخت سریال برای شبکههای اصلی سازمان صدا و سیما دارای قواعدی بوده است که عموماً هر تهیهکننده و کارگردانی نمیتوانست بدون یک رزومه و پشتوانه مستحکم در ساخت یک اثر به آن نقطه نائل آید. کارگردانهایی که شاید بارها و بارها آزمون و خطاهای خود را برای رسیدن به آن موقعیت، در جای دیگری انجام داده بودند و بعد از سالها مشقت و زحمت میتوانستند تحفه هنری خود را به صدا و سیما بیاورند. تحفهای که باید به تایید ناظران میرسید تا اجازه پخش مییافت. روندی که در نگاه اول طاقتفرسا مینمود اما نتیجهاش را میشد در خیابانهای ایران به وضوح دید. وقتی که یک سریال از تلویزیون پخش میشد، تقریباً حجم ترافیک کلان شهرها به نصف و یا حتی کمتر کاهش مییافت. سریالهایی نظیر سربداران، روزی روزگاری، در پناه تو، خانه سبز، شب دهم، متهم گریخت و کلی سریال دیگر که اسم هر کدام از آنها هنوز هم خاطرات خوشی را برای بینندگان یادآور میشود. آثاری که بعد از دیده شدن، کارگردانهای خود را ملزم و محکوم میساخت تا اثر جدید خود را به مراتب بهتر و قویتر کار کنند. از قضا علاوهبر کارگردان و تهیهکننده، دیگر عوامل و بازیگران هم به خاطر تعهدی که بین خود و مخاطبها احساس میکردند، کیفیت کار بعدی را ارتقاء میبخشیدند. همین موضوع هم باعث شد تا آثار دهههای ۶۰، ۷۰ تا اواسط ۸۰ مثل یک برگ زرین در گنجینه سریال سازی ایران باقی بماند. موضوعی که امروز عکس آن رخ میدهد. کارگردانهایی که زمانی با کیفیت خوب آثارشان همه را متعجب میساختند حالا با افول آثار خود موجب تعجب مخاطبان شدهاند. به طور مثال، کسی که در ابتدای حضورش در تلویزیون توانسته بود با دو سریال طنز، نظر نسبی مخاطبان را به خود جلب کند. با اینکه او در سریال سومش نتوانست مخاطبان را راضی نگه دارد امّا میشد فهمید که همه به صورت زیر چشمی منتظر سریال چهارم هستند تا شاید این بار هم سریالی نمکین برای آنها آماده کرده باشد. امّا متاسفانه سریال جدید وی که اواخر سال قبل پخش شد هم آنطور که باید نتوانست مخاطبان را راضی کند. سریالی که نه داستانش مخاطب را پای خود نگه داشت و نه کیفیتِ فنیاش. گویی این کارگردان به تنهایی یک دوربین روی دستش گرفته و تمام نماها را در نور و آفتاب و شب و روز به صورت مداوم ضبط کرده است تا اصطلاحاً کار به پخش برسد! متاسفانه این روندِ ساده انگاری در ساخت سریال، به یک کارگردان یا یک سریال منتهی نمیشود بلکه به موجی عجیب تبدیل شده است.
البته تا انتقادی هم میشود، همه تقصیرها را گردن تفاوت دستمزدها در صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی میاندازند. تقصیری که بیشتر به یک بهانهای ناشیانه شبیه است. چرا که در همین بلبشوی سریال سازی شاهد سریالهای شریفی هستیم که اتفاقا با همان دستمزدها و سرمایههای صدا و سیما ساخته میشوند و در ذهن مخاطب میمانند. از سریال «خانه امن» گرفته تا «آقای قاضی» که بر خلاف خیلی از آثار حتی از بازیگران چهره هم استفاده نکرده است. خب این موارد از آسمان که نزول نکردهاند! در همین صدا و سیما ساخته شدهاند. آن هم در همین چند سال اخیر با همان برآوردهای سازمانی.
الغرض تعهد داشتن در کار و حفظ کرامت مخاطبی که زمانش را برای دیدن هر قسمت از سریال صرف میکند خود میتواند متضمن کیفی آثار باشد.