نگاهی به سریال «مادران خوب»
شکستنِ کلیشه مافیای جذاب
فاطمه قاسمآبادی
یکی از مسائلی که در چندین دهه اخیر، در سینمای هالیوود وجود داشته و اغلب باعث جذب مخاطبین شده است، مسئله نگاه غیرواقعی و رُتوششده این صنعت، نسبت به تغییر دنیای واقعی است...
این مسئله، از نشان دادن روابط بیش از حد پرشور بین زوجها گرفته، تا اغراق در قدرت قهرمانان آمریکایی و حتی در پلههای پایینتر انتخاب چهرهها و اندامهای بینقص، برای ایفای شخصیتهایی که قرار است مردم عادی باشند را دربر میگیرد.
این تاکید روی تقویت توهم مردم، و جایگزین کردن توهم با دنیای واقعی، به نوعی باعثشده تا مخاطبین این تولیدات، اکثرا با وجود زندگی در دنیای واقعی، اغلب در حال و هوای دنیای خیالی سیر کنند و زندگی خودشان، ظاهرشان و مخصوصا حقایق و منطق را دوست نداشته باشند و مدام در پی فرار از آن باشند.
البته هالیوود بهعنوان رسانهای که کار خود را بلد است، معمولا قسمت کوچکی از حقیقت را با انبوهی از دروغها همراه میکند تا اغراقها برای مخاطبین باورپذیرتر باشند.
مینیسریال «مادران خوب» ساخته «جولیان جارولد» محصول سال 2023 ایتالیاست. این سریال برگرفته از دنیای واقعی است و نگاهی متفاوت از نگاه هالیوودی به مافیای ایتالیا را به تصویر میکشد.
داستان مافیا
«مادران خوب» در سال ۲۰۱۰ و با ناپدید شدن «لیا گاروفالو» شروع میشود، او زنی است که همسر یکی از اعضای باند مافیای خطرناک «ندرانگتا» بود و با شهادتش توانست، عدهای از تبهکاران این باند را به زندان بیندازد و بعد از این شهادت، لیا و دخترش «دنیس»، تحتنظر پلیس و محافظت از شاهدین قرار گرفت ولی در نهایت تحمل تنهایی و قطع ارتباط با تمام آشنایان و مهمتر از همه فرستادن یک قاتل برای کشتنش، باعث شد تا لیا دوباره بعد از سالها با همسر جنایتکارش تماس بگیرد، به امید اینکه او حداقل دخترشان را ببخشد و او بتواند به زندگی عادی برگردد.
از طرف دیگر داستان، در منطقه «کالابریا» که گروههای مافیایی بسیاری در آن زندگی میکنند جریان دارد، «آنا کولاس»، یک دادستان عمومی است که علیه باندهای جنایتکار وارد عمل شده، استراتژی جدیدی او برای درهم شکستن قدرت باندها با حساب روی شهادت اعضای زن این گروههای مافیایی است. این زنان اغلب از زندگی پر از رنج و تحقیر با شوهرانی که بیشترشان زندانی هستند و آنها را زیر سلطه خانوادههایشان انداختهاند، خستهاند، آنها میتوانند گزینههای خوبی برای شهادت باشند...
آنا کولاس سعی میکند تا به این زنان ناامید، وعده زندگی آرامتری بدهد و از این طریق، رضایتشان را برای شهادت علیه مافیایی که شامل اعضای خانواده خودشان و همسرانشان میشود، را بگیرد.
البته این شهادتها از نظر مافیا خیانت به حساب میآید و قابل قبول نیست، پس زندگی این زنان تا آخر عمر باید پنهان و با هویت جعلی سپری شود که بهای کمی نیست...
براساس واقعیت نه توهمات هالیوودی
در سریال «مادران خوب»، مخاطبین با آن روی زشت، چرک و خشن مافیا روبهرو میشوند و دیگر هیچ صحنهسازی برای دوستداشتنی نشان دادن این جنایتکاران وجود ندارد.
در این سریال مخاطبین میبینند که چیزی بهعنوان جنایتکار جذاب و دوستداشتنی وجود ندارد و دیگر کلیشههای پرکششی از این دست به خورد مخاطبین داده نمیشود و بینندگان چهره واقعی مردان و زنان مافیا را میبینند، انسانهایی که تعریفشان از مفهوم خانواده و محافظت از آن، در ابعاد مراقبت از تجارت نامشروعشان خلاصه میشود و اگر مثلا عضوی از خانواده این تجارت را قبول نداشته باشد و ضربهای به آن بزند، خونش بهاصطلاح برای بقیه اعضا، حلال میشود...
تا به حال تصویر مافیای ایتالیایی در ساختههای هالیوودی به نوعی بوده که گویی یک گروه دوستداشتنی و یک خانواده متحد قرار است از دست پلیسها فرار کنند و با همین تصاویر، مخاطبین را همراه با خود میکردند و حتی جنایتهای این گروه تبهکار را هم به زیبایی به تصویر میکشیدند ولی در سریالی مانند مادران خوب که خود ایتالیاییها ساختهاند، چنین تصویری وجود ندارد و دیگر تصویر هالیوودی و جذاب از مافیا که دنیا را عاشق این خلافکاران کرد، وجود ندارد.
در عوض بهجای این تصاویر، مخاطبین جنایتکارانی را میبینند که حتی اعضای خانواده خودشان از دستشان خسته شدهاند و دوست دارند به زندگی عادی مردم معمولی برگردند و دیگر با کارهای خلاف و جنایت ربطی نداشته باشد.
نگاه مردم ایتالیا به جرم و جنایتکاران
جالب است که برخلاف ساختههای هالیوودی در مورد مافیای ایتالیا و خانوادههایشان، در ساختههای خود این کشور مافیا به هیچ وجه جذاب به تصویر کشیده نمیشود.
برای مثال در فیلم «کیارا» ساخته «جوناس کارپیگنانو» محصول سال 2021، هم ماجرای فیلم در مورد دختر 15 ساله و ایتالیایی به نام کیاراست که او هم در منطقه کالابریا، به همراه خانوادهاش زندگی میکند اما وقتی میفهمد پدرش عضوی از مافیاست، دنیا بر سرش خراب میشود و احساس شرم و خجالت زندگیاش را پر میکند...
واقعیت اینجاست که مردم عام در ایتالیا، بهخاطر ضرباتی که از مافیا خوردهاند، هیچ احساس خوبی به اعضای آن ندارند و عملا مافیا برای آنها مانند اراذل و اوباش در ایران برای مردم است که امنیت و آسایش را از مردم میگیرند و به جایش تخم ترس و وحشت را در دلشان میکارند.
در سریال «مادران خوب» هم این احساس ترس و درماندگی مخصوصا در مورد زنان خانوادههای مافیا دیده میشود و مخاطبین را با لحظه به لحظه این مرداب که در حال بلعیدن این زنان است، همراه میکند.
مردم جنوب ایتالیا
در سریال «مادران خوب»، مخاطبین از همان ابتدا با ایتالیایی مواجه میشوند که تا به حال در فیلمها و سریالها ندیدهاند. در این سریال هم مانند تعدادی از ساختههای جدید این کشور، زندگی ایتالیای مردم معمولی، نه ایتالیایی که مردم جهان آن را بهعنوان مهد مُد و طعمهای استثنایی بستنی و... میشناسند، به تصویر کشیده میشود.
واقعیت این است که در شهرهای جنوبی ایتالیا بهخصوص در کالابریا، سیسیل، ناپل و... زندگی مردم عادی که اکثرا فقیر هم هستند، بسیار ساده است و بهاصطلاح اصلا «شیک» نیست.
این سادگی شامل زندگی بیشتر مردم این شهرها میشود و اعضای مافیا هم برخلاف تصاویر هالیوودی که زندگی پرتجملی دارند معمولا مانند مردم معمولی زندگی میکنند.
مردم شهرهای جنوبی ایتالیا که معمولا سطح زندگی متوسطی دارند در خانهها و آپارتمانهای کوچک زندگی میکنند و امکانات رفاهی آنچنانی ندارند، برای مثال در تابستان اکثرا از دستگاههای سرمایشی مانند کولر استفاده نمیکنند، چون معتقدند که انرژی بسیار گران است و تابستان باید گرم باشد و چارهای جز تحمل نیست!
زنان در فشار و تحقیر
مخاطبین در سریال مادران خوب، زنانی را میبینند که ارزشی ندارند، نه برای دولت و نه برای مردان ماجرا و نه حتی برای خانوادههایشان...
این زنان که بهخاطر خلافکار بودن همسرانشان سالها باید تنها بمانند و خانواده به آنها اجازه جدایی و طلاق را نمیدهد و در صورت سرپیچی از قوانین، بهشدت کتک میخورند و تحقیر میشوند.
در سریال مادران خوب، تصویر همسر یک عضو مافیا برابر با نگرانی یا انتظار ابدی به تصویر کشیده میشود چراکه این زنان تا همسرانشان دستگیر نشدهاند، مدام در هول و ولای دستگیریشان هستند و بعد از دستگیری هم مدتزمان طولانی زندان و انتظار، سهم این زنان است و بدتر از این انتظار، زندگی زیر سایه خانوادههای سنتی است که بهشدت روی آنها سلطه دارند و اجازه هیچ اظهارنظری به این زنان نمیدهند.
در سریال مادران خوب مخاطبین میبینند که زنان در مافیای ایتالیا نقشی جز جنسیتشان ندارند و در درجات بعدی، خدمتکار آن زندگی هستند و حتی فرزندانشان هم با توجه به سلیقه مردان و پدران همسرانشان بزرگ میشوند.
در این سریال بینندگان بیشتر از اینکه ایتالیای مردمان مدرن و آزاد را ببینند، ایتالیای سنتهای قدیمی را به همراه مافیایی که هیچ رحمی ندارد و به موقعش از اعضای خانوادهاش هم نمیگذرد، میبیند.
در نهایت هم داستان در این سریال، با مشخص شدن مرگ لیا و پیدا شدن جنازهاش و شهادت دیگر زنان برای محکومیت اعضای مافیا تمام میشود.
البته تلاش این زنان برای یک شروع دوباره و نجات فرزندانشان از منجلابی که در آن گرفتارند، قابل ستایش است و از نکات ارزشمند سریال است مخصوصا که آنها آگاهانه خطرات را به جان میخرند و امیدوارند با دادن یک فرصت به خود و فرزندانشان، زندگی متفاوتی را خارج از جنایت و مافیا شروع کنند.
سریال «مادران خوب» براساس پروندههای دنیای واقعی ساخته شده است و بیشتر شخصیتهایش در دنیای واقعی هنوز در حال مجادله با مافیا و صدمات این خلافکاران بیرحم هستند.