اخبار ویژه
سفر مهم رئیسی به سوریه نگرانی اسرائیل و منفیبافی غربگرایان
در آستانه سفر مهم و راهبردی رئیسجمهور کشورمان به سوریه، و در حالی که محافل صهیونیستی آشکار عزا گرفتهاند، برخی عناصر غربگرا به حاشیهسازی و تحریف در این زمینه پرداختند.
در همین زمینه رادیو فردا وابسته به سازمان سیا از قول حشمت فلاحتپیشه (رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس/ رد صلاحیتشده در انتخابات) مدعی شد: سوریه ۳۰ میلیارد دلار بدهی به ایران دارد و امیدوارم تکلیف این بدهی در سفر ابراهیم رئیسی به دمشق مشخص شود.
فلاحتپیشه به «تجارتنیوز» گفته: دولت سوریه در بازپرداخت هزینههایی که ایران در این کشور انجام داده بدعهدی میکند. ایران در حوزههای نظامی و سیاسی، هزینههای زیادی در سوریه و عراق متقبل شد ولی پس از اینکه این کشورها به آرامش نسبی میرسند، اهداف اقتصادی ایران تامین نمیشود.
رادیو فردا براساس این خبرسازی دروغ و فاقد سند مدعی شد: هزینه
۳۰ میلیارد دلاری ایران در سوریه در حالی است که این رقم معادل ۱۰ درصد از کل تولید ناخالص داخلی ایران و معادل یک سال بودجه عمومی دولت است.
جا دارد مراجع قضایی و امنیتی ضمن احضار فرد یادشده از وی درباره ادعای دروغش مطالبه سند کرده و علت فضاسازی مسموم در آستانه سفری مهم را جویا شوند. این دروغپراکنی در حالی است که اگر ترمز جنگ نیابتی آمریکا در عراق و سوریه کشیده نمیشد و جنگ براساس نقشه آمریکا و غرب به داخل مرزهای ایران امتداد مییافت، صدها میلیارد دلار خسارت و سالها جنگ و ویرانی و ناامنی به کشور تحمیل میشد که نماینده رد صلاحیتشده گویا فاقد درک این امر بدیهی است!
در همین حال ابراهیم رحیمپور معاون سابق وزارت خارجه و وابسته به اصلاحطلبان به ایلنا گفت: شخصا ترجیح میدادم آقای بشار اسد به تهران بیایند. بهدلیل آنکه الان دیگر عذر و بهانهای برای سفر رسمی به ایران وجود ندارد و از این نظر برای قدردانی از کشوری که موجب باقیماندن دولت فعلی سوریه و شخص آقای بشار اسد شد، طبیعتا میطلبید، در قبال سفرهایی که به کشورهای حاشیه خلیجفارس انجام شده، سفری هم به تهران داشته باشند.
وی افزود: اخیرا بین سوریه و کشورهای عرب حوزه خلیجفارس رفتوآمدهای آشکاری انجام شد و به نظر میرسد عضویت سوریه هم در اتحادیه عرب قطعی شده و آقای بشار را برای سفر دعوت خواهند کرد. از این نظر باید خیلی مراقب باشیم و با همه زحماتی که کشیده شده است، در زمان خرمن درو کردن خواب نباشیم.
معاون پیشین وزارت امور خارجه گفت: به هر حال ما دیپلماتها فرمول خودمان را داریم و جدولی برای اظهارنظر در مورد موضوعاتی داریم و احساسی هم صحبت نمیکنیم. در دنیا یک فرمولی وجود دارد و ما هم تقریبا همان فرمول که علمی است و ربطی به رژیمها، نظامها و بلوکها ندارد را مطرح میکنیم. این صحبت از این نظر است که باید دید وقتی سفری انجام میشود، باید جواب آن سفر داده شود.
فضاسازی این دیپلمات سابق در حالی است که اولا؛ برخلاف ادعای وی، فایننشالتایمز به تازگی نوشت: بشار اسد از دادن هرگونه امتیازی به وزرای خارجه عرب در ازای بازگشت به اتحادیه عرب خودداری کرد.
ثانیا؛ بشار اسد چند سال قبل با هماهنگی سردار سلیمانی به تهران آمد که آن زمان هم با هوچیگری غربگرایان همراه شد. به هر ترتیب، سفر رئیسجمهور کشورمان پس از سیزده سال انجام میشود و حال آنکه سوریه متحد راهبردی کشورمان است و با وجود پیشنهادهای وسوسهکننده غرب و مرتجعان عرب حاضر نشد ایران را بفروشد و جنگ چندساله را به جان خرید.
در حقیقت سفر مهم آقای رئیسی جبران کوتاهیهای دولت روحانی و دولت قبل از وی است و میتواند به همکاریهای جدید اقتصادی و امنیتی و سیاسی و منطقهای بینجامد. محافل صهیونیست معتقدند سوریه در امتداد کشور عراق، ایران را از مسیر زمینی و دریایی به مدیترانه میرساند و ضمن تامین عمق راهبردی امنیتی میتواند موجب گشایشهای جدید اقتصادی شود.
فارینپالیسی: صنعت تسلیحاتی ایران به خوبی توسعه یافته است
«واگذاری سوخوهای روس به ایران، تحولات منطقه خاورمیانه را تسریع میکند».
مجله فارینپالیسی در اینباره نوشت: روسیه در سالهای اخیر سعی میکرد فروش تسلیحات خود به ایران را با عنایت به روابط نظامی و دیپلماتیک خود با سایرین در منطقه به دقت تنظیم کند. قابل توجهترین معامله ایران و روسیه در دهه گذشته، خرید سامانه پدافند هوایی اس-۳۰۰ روسیه در سال ۲۰۱۶ بود. آخرین باری که روسیه هواپیماهای جنگی به ایران تحویل داد در اوایل دهه ۲۰۰۰ بود، زمانی که تنها ۶ مورد از Su-۲۵ خود را تحویل داد.
در توافق نوظهور مسکو و تهران، ایران جنگنده پیشرفته Su-35 روسیه را دریافت میکند. علاوهبر این، مسکو تسلیحات آمریکا و سایر کشورهای غربی که بهدست آورده را به تهران فرستاده. کاخ سفید خاطرنشان کرده که ایران همچنین ممکن است به «قطعات نظامی پیشرفته» و تسلیحات بیشتر مانند هلیکوپترها و سامانههای دفاع هوایی دسترسی پیدا کند. خرید هواپیماهای جنگنده چندمنظوره روسیه و همچنین همکاری در زمینه آموزش نظامی و توسعه تسلیحات، گام مهمی در تعمیق روابط امنیتی مسکو و تهران است.
اما موضوع مهمتر این است که قدرت نظامی اولیه ایران در قابلیتهای نامتقارن آن نهفته است: استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، موشکهای کروز، موشکهای بالستیک، و شبکه پیچیدهای از نیروهای نیابتی منطقه. تحریمهای صنعت دفاعی روسیه و فرسایش خود مسکو در میدان نبرد اوکراین، این مورد را بهویژه دشوار میکند، زیرا تامین قطعات یدکی برای پلتفرمهای روسی چالشبرانگیز خواهد بود؛ بنابراین احتمالاً زمان قابل توجهی طول میکشد تا ایران بتواند این Su-۳۵ها را در قابلیتهای گستردهتر خود بگنجاند.
پیامد بزرگتر و مهمتر این محمولهها در درازمدت است: توانایی ایران در مهندسی معکوس، تکثیر و تولید انبوه اجزای این پلتفرمها، که قابلیتهای نظامی متعارف بیشتری را به زرادخانههای ایران و نیروهای نیابتی آن اضافه میکند.
ایران دارای صنعت تسلیحاتی به خوبی توسعه یافته است و در طول تاریخ در مهندسی معکوس پلت فرمهای متعددی از جمله جتهای جنگنده، موشکها و قطعات هواپیما موفق بوده است. ایران پس از هدف قراردادن یک پهپاد شناسایی آمریکایی RQ-۱۷۰ Sentinel در سال ۲۰۱۱، انواع مسلح و غیرمسلح پهپادهایی را که از طریق مهندسی معکوس ساخته بود را در سال ۲۰۱۴ به نمایش گذاشت. ایران همچنین چندین نسخه داخلی از موشک ضدتانک BGM-۷۱ TOW آمریکا، از جمله توفان و انواع آن را ساخته است که از آن زمان به نیروهای نیابتی خود در سوریه و یمن منتقل کرده است.
دشمنان اصلی ایران یعنی ایالات متحده و اسرائیل باید نهتنها یک ایران با ارتشی مجهز به قابلیتهای پیشرفتهتر، بلکه یک شبکه منطقهای از نیروهای نیابتی مجهز به تسلیحات پیشرفتهتر توسط ایران را مورد توجه داشته باشند.
فروشهای تسلیحاتی مسکو به تهران همچنین نشاندهنده تغییر بالقوه نگرانکننده در صادرات تسلیحاتش در منطقه است. از لحاظ تاریخی، انتقال تسلیحات روسیه به خاورمیانه و مناطق مجاور دارای توازن بوده است. درواقع، صادرات تسلیحات روسیه به ایران در مقایسه با صادرات تسلیحاتی به مصر، الجزایر و هند کاهش یافته است. در حال حاضر، هواپیماهای Su-۳۵ که به سوی ایران به پرواز درمیآیند، ظاهرا جتهایی هستند که مصر قبلا خریداری کرده بود، اما بخشی از آن به دلیل دورنمای تحریمهای ایالات متحده لغو خرید شده بود.
تأثیر جنگ اوکراین و تحریمهای بعدی بر صنایع دفاعی روسیه، صادرات تسلیحات روسیه به کشورهای دیگر را پیچیده کرده است. در مارس ۲۰۲۲، یک تولیدکننده تسلیحات در روسیه ادعا کرد که قادر به دریافت یک میلیارد دلار پول تسلیحات از کشورهایی مانند هند و مصر نیست. بنابراین، با توجه به اهمیت صادرات دفاعی برای اقتصاد روسیه، روسیه ممکن است بیشتر فروش خود را به سمت ایران هدایت کند، زیرا معاملاتش با مشتریان سنتیاش دچار مشکل شده است.
رسانههای زنجیرهای به دفاع از دلالان دانهدرشت به صف شدند
تصویب قانون مالیات بر سوداگری و عایدی سرمایه، برخی رسانههای زنجیرهای و ارتزاقکنندگان از دلالان بزرگ را دستپاچه کرد تا جایی که اقدام به فضاسازی علیه این اقدام مهم کرد.
طبق این قانون قرار است از کسانی که دلالی و سوداگریهای ویرانگر و در مقیاس وسیع در بازارهای ملک و زمین و مسکن و سکه و طلا و خودرو و ارز و... میکنند، مالیاتهای هنگفت اخذ شود و بدینترتیب، ضمن مبارزه با این اخلالگران دانهدرشت، مجال فعالیتهای مشابه تدریجاً از بازار اقتصاد کشور جمع شود.
به گفته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، این قانون بازدارنده، به نفع
99 درصد مردم و به ضرر یک درصد دلال دانهدرشت است. با این حال رسانههای زنجیرهای سعی کردهاند در این زمینه هم به سیاق گذشته، قانونهراسی
راه بیندازند و چنین القا کنند که قرار است از مردم عادی بابت خرید و فروشهای معمولی مالیات گرفته شود. آنها بدین ترتیب مأموریت دارند مردم را علیه این قانون مترقی که در همه کشورهای پیشرفته اجرا میشود، تحریک کرده و برای مفسدان و دلالان دانهدرشت حاشیه امنیت بسازند.
در این زمینه سایت اجارهای «انتخاب» که در سوابق خود، زد و بند با شهرام جزایری را در کارنامه دارد، با سرهمبندی یک ویدئو، تیتر زد: «طرح دولت برای اخذ مالیات از فروشندگان ملک؛ آیا شکست دیگری در راه است؟» انتخاب مدعی شده هدف مالیات، معاملات جاری مردم است و حال آنکه هدف روشن قانون، دلالهای زنجیرهای و دانهدرشت است.
روزنامه آرمان هم تصویب قانون درباره مالیات بر عایدی سرمایه را «کاسبی تازه» وانمود کرده و نوشت: «از خطرات اجرایی شدن مالیات بر عایدی سرمایه رکود تورمی بازارهای غیر مولد و معاملات غیر شفاف، افزایش خروج سرمایه از کشور، افزایش نوسانات در بازارهای مالی مختلف است.
کسب مالیات از سودی که افراد به واسطه فروش داراییشان به دست میآوردند در شرایطی که مردم برای فرار از بیارزش شدن سرمایه خود به سمت خرید دارایی و تبدیل پول نقد به اشکال مختلفی از دارایی روی میآورند بسیار موضوع حساسی است، چرا که چنین موضوعی باعث میشود افراد به خرید دارایی نیز به واسطه اخذ مالیات بر عایدی اعتماد نکنند و به کل سرمایههای خود را از کشور خارج سازند.
آب دهانی که سعودی انداخت و نتانیاهو باران وانمود کرد!
تحلیلگر معروف صهیونیست ضمن اظهار نگرانی درباره تنشزدایی بیسابقه میان ایران و برخی کشورهای عرب منطقه، درباره تنها ماندن اسرائیل در مقابل جبهه متحدان ایران هشدار داد.
بن کاسپیت در المانیتور نوشت: دیدار برنامهریزی شده هیئت حماس از ریاض، بازتابی است از اولویتهای تازه عربستان سعودی که شامل عادیسازی روابط با اسرائیل نمیشود. یک منبع ارشد امنیتی پیشین اسرائیل میگوید: «عجیب این است که به رغم همه شواهد و چراغهای هشدار قرمز، نتانیاهو هنوز هم از «گسترش دایره صلح» سخن میگوید و این گزینه که اسرائیل به زودی عربستان سعودی را به پیمانهای ابراهیم ملحق خواهد کرد.»
هرچند گفته شده که سعودیها از درز خبر دیدار حماس از ریاض برآشفته شده و این برنامه را لغو یا به تاخیر انداختهاند اما همین هم روشن میسازد که سعودیها در حال تغییر سوگیری خود هستند و از یک عضو پابرجای اردوی آمریکایی – اسرائیلی، تغییر موضع میدهند.
یک مقام ارشد سیاسی پیشین اسرائیل میگوید: «سعودیها به نتانیاهو آب دهان میاندازند اما او خودش را متقاعد میکند که دارد باران میبارد.» یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل هم به دعوت ایران از ملک سلمان بن عبدالعزیز برای دیدار از تهران اشاره کرده است و میگوید «با هر معیاری که حساب کنیم، این یک رخداد دراماتیک» است. همزمان روابط ایران با دیگر کشورهای خلیج (فارس) و خاورمیانه هم در حال گرم شدن است از جمله آنانی که با اسرائیل توافق صلح امضا کردهاند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه تحلیل المانیتور خاطر نشان شده: براساس سفر برنامهریزی شده حماس، روشن است که حماس اکنون در حال یک احیای منطقهای است؛ از یک سازمان منزوی تحت محاصره که فعالانش در بخش بزرگتری از منطقه، تحت تعقیب قرار داشتند، اکنون به سمت نوعی نقطه اجماع سِیر میکند.
یک مقام ارشد نظامی اسرائیل میگوید که بازتاب چنین تغییری را در بیانیههای حماس علیه اسرائیل هم میتوان مشاهده کرد: «لحن این بیانیهها تغییر کرده و نوعی اعتماد به نفس را نشان میدهند و زبان تهدید به آنها بازگشته است. البته معنیاش این نیست که حماس برای شروع جنگ آماده میشود بلکه نشان میدهد که حماس احساس آزادی بیشتری میکند.»
یک منبع بسیار ارشد پیشین اسرائیل هم میگوید: «اگر آمریکاییها بروند، روسها به ایران نزدیک شوند و نخستوزیر تازه اسرائیل هم به واشنگتن دعوت نشده و با برخورد سردی روبه رو باشد، چه انتظار دیگری میتوانید داشته باشید؟». از سعودیها و اماراتیها نمیتوان انتظار داشت که به اتحاد راهبردیای تکیه کنند که جلوی چشمشان در حال از هم پاشیدن است. یا باید دور میز حضور داشته باشید یا شما را بهعنوان «غذای اصلی» روی میز میگذارند. حد وسطی هم وجود ندارد.» بنابراین، وقتی نتانیاهو مکررا از گامهایی برای «گسترش دایره صلح» حرف میزند، چه منظوری دارد؟ یا این است که لاف میزند – که البته رکورد جهانی لافزنی را هم دارد – یا چیزی را میداند که ما نمیدانیم. اگر نتانیاهو، آنطور که اخیرا به نظر میرسد – عقبنشینی کند (همانطور که در ماجرای مسجدالاقصی این کار را کرد) و دست از برنامه تغییرات قضایی هم بردارد – همان برنامهای که تقریبا چهار ماه اعتراضات انبوه طرفداران دموکراسی را در سراسر اسرائیل برانگیخته است، شاید در روابطش با آمریکاییها
– و چه بسا سعودیها هم – در مسیر درستی حرکت کند.
عادیسازی اسرائیلی – سعودی، در درجه نخست، به اراده کاخ سفید برای کاهش تنشها در روابط با ریاض، واگذاری تجهیزات نظامی مورد نیاز سعودیها و تقویت پیمانهای ابراهیم وابسته است. اینها هم چندان محتمل نیستند. نتانیاهو، برای در پیش گرفتن رویه آشتی جویانه، فاقد پشتیبانی متحدان ملیگرای افراطی متحد خود است و رقبایش – یعنی بنی گانتز و یائیر لاپید – هم هنوز به حمایت و نجات او تمایلی ندارند؛ پس او میتواند تقلا کند یا دست کم وانمود کند که دارد تقلا میکند.