کد خبر: ۲۶۳۲۹۶
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۰:۵۴
یک شهید، یک خاطره

روزه‌ات را بازکن


مریم عرفانیان
روزی که برادرزاده‌ام قرار بود به جبهه اعزام شود، در ایام ماه مبارک رمضان قرار داشت. با نگرانی گفتم: «عمه جان! روزه‌ا‌ت رو بازکن، چون می‌خوای بری سفر.»
لبخندی زد و گفت: «نه عمه جان، کمی صبر می‌کنم، شاید اعزامم بعدازظهر افتاد و تونستم روزه‌ بگیرم.»
آن‌وقت با همان لبخندی که داشت ادامه داد: «روزه رو که نمیشه همین‌طوری خورد! شرایط داره...»
می‌دانستم به مسائل شرعی مخصوصاً نماز و روزه اهمیت می‌دهد؛ اما نه تا این حد!
بر اساس خاطره‌ای از شهید رمضان آموزگار
راوی: زهرا آموزگار، عمة شهید