سالگرد شهادت سپهبد شهید علی صیادشیرازی
جرمش، دفاع از اسلام و انقلاب و ایران بود
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
ساعت ۶ و ۴۵ دقیقه صبح شنبه بیستویکم فروردین ماه 1378، سپهبد
علی صیادشیرازی طبق معمول هر روز برای عزیمت به محل کارش واقع در ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی، از منزل خارج گردید تا سوار خودروی خود شود. به گفته شاهدان در این لحظه مردی حدود ۳۰ساله در حالی که لباس رفتگران شهرداری را بر تن داشت به سوی وی حرکت کرد.
این فرد ناشناس، تیمسار صیادشیرازی را به نام صدا زد و به او نزدیک شد. تیمسار صیاد وقتی متوجه آن فرد گردید، روبهرویش ایستاد تا وی خواسته خود را بیان کند. فرد یاد شده پاکت نامهای را به دست تیمسار داد تا آن را بخواند. تیمسار صیاد شیرازی در حال باز کردن پاکت بود که ناگهان او سلاح خودکاری که پنهان کرده بود را بیرون آورد و رگبار گلوله را به سمت تیمسار شلیک کرد. سمت راست بدن تیمسار صیاد شیرازی از زیر گردن تا پایین سینه آماج چندین گلوله قرار گرفت.
با برخاستن صدای رگبار گلوله اعضای خانواده تیمسار صیاد شیرازی و همسایهها از خانهها بیرون آمده تا از واقعه باخبر شوند. اما فرد مهاجم به طرف یک خودروی پیکان که در فاصله چند متری منزل تیمسار توقف کرده بود دوید و پس از سوار شدن به همراه همدستش که در آن اتومبیل منتظر نشسته بود، از محلگریختند.
بلافاصله پیکر تیمسار صیادشیرازی را که دچار خونریزی شدید شده بود به بیمارستان ۵۰۵ ارتش انتقال داده و تلاش پزشکان برای نجات تیمسار آغاز شد اما معالجات موثر واقع نگردید و سپهبد علی صیادشیرازی بر اثر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید به شهادت رسید.
کیفرخواست منافقین علیه شهید صیادشیرازی
گروهک تروریستی منافقین در اطلاعیهای، ترور شهید صیادشیرازی را بر عهده گرفت و جرائم ایشان را در 3 محور ذکر کرد. 3 محوری که هر یک برگ زرینی در دفتر تاریخ حماسههای این ملت است و لکههای ننگ و خفت و خواری بر کارنامه سیاه منافقین.
جرمهای شهید صیاد شیرازی از نگاه اربابان آمریکایی و اسرائیلی که منافقین آن را (البته با ادبیات تروریستی ویژه خود) در بیانیه خویش آوردند، به شرح ذیل بودند:
1- دفاع از تمامیت ارضی ایران در جنگ با عراق
2- نقش اساسی در مهار و کنترل غائله ضدانقلاب و تجزیهطلبان درکردستان در اوایل پیروزی انقلاب
3- نقش اساسی در خنثی کردن عملیات موسوم به فروغ جاویدان که منافقین با پشتوانه ارتش عراق خاک ایران را مورد تعرض نظامی قرار دادند.
سالها طول کشیده بود تا منافقین دریابند کسی که در 6 مرداد 1367، دمار از روزگارشان درآورد، یک فرمانده کهنهکار ارتش جمهوری اسلامی به نام علی صیاد شیرازی بود.
یکی از مهمترین عملیاتی که شهید صیاد شیرازی در آن حضور کلیدی و محوری داشت، عملیات مرصاد علیه تجاوز منافقین با همراهی ارتش صدام به داخل خاک ایران بود. تجاوزی که شاید در ابتدای کار، برای بسیاری باورنکردنی به نظر میرسید. یعنی حتی به ذهن بسیاری از افراد خطور هم نمیکرد که منافقین تا این درجه از رذالت و شئامت رسیده باشند که مزدور صدام جنایتکار علیه مردم و میهن خود شوند. باور نمیکردند، اینهایی که با سلاحهای صدام تا کیلومترها از خاک کشورشان را به اشغال دشمن خونی مردم ایران درآورده بودند و به فارسی تکلم میکردند، منافقین هستند.
اما فرمانده با بصیرتی به نام علی صیادشیرازی باور کرد و خود پیشاپیش نیروهای مسلحی که بسیج نموده و فرماندهی میکرد به مقابله با آنها شتافت.
خود صیاد شیرازی در این مورد گفته است:
«... به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند، بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا (بالگرد) کبری رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یک دفعه داد و بیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفتند: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینهارو؟! خوب اینها ایرانی بودند، دیگه مشخص بود که ظاهرا مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند، گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم؟! برای ما مسئله دارد. فردا دادگاه انقلاب،... آخر عصبانی شدم... گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی. مسئولیت با منه... اینها (خلبانها) بچه کرمانشاه بودند، با لهجه کرمانشاهی گفتند: به علی قسم، الان حسابش را میرسیم. سوار بالگرد شدند و رفتند...»(1)
صیادی که در همه جبهههای دفاع حضور داشت
این همان صیادی بود که از اولین روزهای پیروزی انقلاب در سمت فرماندهی بخشی از نیروهای ارتش به همراه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای دکتر مصطفی چمران، شهرهایاشغال شده کردستان را از چنگال ضدانقلاب آزاد ساخت.
همان صیادی که با فرمان امام امت و در سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، در بسیاری از عملیات افتخارآفرین سپاهیان اسلام علیه دشمن بعثی همچون ثامنالائمه (شکستن حصر آبادان)، طریقالقدس (آزادسازی بستان)، فتح المبین و بیتالمقدس (آزادسازی خرمشهر) و... یکی از دو بال رزمنده نیروهای مسلح ایرانی بود.
همان صیادی که در سختترین روزهای این ملت و در حالی که هزاران کیلومتر از خاک کشور در اشغال بیگانگان بود ضمن به کارگیری رشادت مثال زدنی در نبردهای سهمگین با نیروهای دشمنی که از سوی بسیاری از کشورهای دنیا حمایت میگردید، در وحدت و همکاری دو بال نیروهای مسلح یعنی ارتش و سپاه، بسیار کوشید و در ایامی که وسوسه خناسان خارجی و داخلی سعی در اختلافافکنی میان این دو نیرو داشت، با سعه صدر و اخلاص و فداکاری و ایثار، تلاش آن خناسان را بیثمر گردانید.
از همین روی پس از خلع بنیصدر، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک عملیاتی را بین این دو بازوی اصلی نیروهای مسلح کشور راهاندازی کرد و به عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به کار شد.
او از فرمولها نمیترسد
نشریه «مالین» چاپ فرانسه در خردادماه سال ۱۳۶۲ ضمن انتشار گفتوگویی با شهید صیاد شیرازی، وی را اینگونه توصیف کرد:
«... برای صیادشیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران، کلید پیروزی بهتانک و موشک بستگی ندارد؛ بلکه تنها به اعتقاد به خدا بستگی دارد. قدّی کوتاه، نگاهی روشن و دستهایی که با انگشتر عقیق صاف روی میز ستاد مشترک روی هم قرار گرفتهاند. این متخصص توپخانه که دوره تخصصی خود را در آمریکا گذرانده و امروزه فرماندهی نیروی زمینی ارتش ایران را هدایت میکند، از فرمولها نمیترسد. او با سادگی میگوید: «من یک سرباز اسلام هستم» و درباره اختلاف و جداییاش از بنیصدر میگوید: «ما میخواستیم برای خدا بجنگیم ولی او میخواست که ما برای او بجنگیم. او مرد تکنیک و سیاست بود. من مرد جهاد و جنگ مقدس هستم». صیاد شیرازی به گونهای دلرحمانه لبخند میزند و پیروزیهای متوالی ایران را یادآوری میکند: «هدف ما اشغال یک سرزمین یا یک شهر خاص نیست... دفاع ما تا موقعی که هیچ خطری ما را تهدید نکند ادامه خواهد یافت...»(2)
شهید صیاد شیرازی به جز گذراندن دوره توپخانه در ایران و آمریکا با رتبه بالا، دورههای رنجری و چتربازی را هم دیده و در این دورهها هم به کسب درجههای نخست نائل آمده بود. از همین روی علیرغم گزارشهای ساواک مبنی بر شناسایی وی بهعنوان «متعصّب مذهبی» و تبعیدش به کرمانشاه، اما به دلیل تخصص بالایش، مجدداً توسط فرمانده وقت نیروی زمینی به اصفهان برگردانده و به آموزش افسران توپخانه گمارده شد.
باور و عمل به اسلام و اعتقادات و باورها
شهید صیادشیرازی همچنان که ساواک نیز در گزارشهایش درج نموده بود، به شدت به اسلام و اعتقادات و آیینهای آن باور داشت و عمل میکرد.(3) او در پادگانهایی که حضور داشت به برگزاری جلسات قرآن و برپایی مراسم و برنامههای دینی همت میگمارد و در کلاسهایش به دانشجویان خود، درس اسلام و قرآن میداد. به همین علت به شدت زیرنظر سازمان ضداطلاعات قرار داشت.(4)
در جریان همین فعالیتها بود که شهید صیادشیرازی ضمن شناسایی و جذب نیروهای انقلابی مذهبی، با برخی از انقلابیون پیرو حضرت امامخمینی(رحمتاللهعلیه) در ارتش همچون شهید حسن اقاربپرست و شهید یوسف کلاهدوز از یک گروه زیرزمینی انقلابی (که با انقلابیون دیگری مانند شهید حسن آیت و شهید موسی نامجو در ارتباط بودند) آشنا شده و همراه آنها به فعالیتهای اسلامی و انقلابی خویش، سر و شکل سازمان یافتهتری داد.
فعالیتهای انقلابی شهید صیاد شیرازی در ارتش علیرغم مخفی بودن اما تا آن حد گسترده شد که وی را از داشتن اسلحه و اعزام به ماموریتهای نظامی منع کردند. در گزارش ساواک به تاریخ آذرماه 1357 دراین باره آمده است:
«... سروان علی صیادشیرازی کلاسه 195483 و ستوان یکم سید عباس روح الامین کلاسه 150939 جمعی دانشکده توپخانه، در بین افسران تبلیغات مضره مینماید... صلاح نیست به نامبردگان ماموریتهای حساس و یا به آنها جنگافزار تحویل گردد. ضمنا سرگرد علی رحمانیپور کلاسه 110428 نیز در جلسات آنها شرکت مینماید...»(5)
سرانجام سروان علی صیادشیرازی دستگیر شده و به بازداشتگاه انفرادی منتقل گردید که با پیروزی انقلاب اسلامی از زندان آزاد شد و به ارتش انقلاب پیوست.
رهبر معظم انقلاب، در بخشی از پیامی که به مناسبت شهادت سپهبد علی صیادشیرازی صادر نمودند، چنین فرمودند:
«امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداكار دین و قرآن، نظامیِ مؤمن و پارسا و پرهیزكار، سپهبد علی صیادشیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید... او مانند دیگر مردان حق از روزی كه قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را برای نثار در راه خدا بر روی دست داشتند. سرزمینهای داغ خوزستان و گردنههای برافراشته كردستان، سالها شاهد آمادگی و فداكاری این انسان پاكنهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهههای دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ كرده است....»(6)
____________________
1- خاطرات سپهبد شهید علی صیادشیرازی- موسسه راهبردی دیدهبان 2- شهید علی صیادشیرازی – دانشنامه اسلامی به نقل از روزنامه همشهری- چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۷ 3- حسینیا، احمد (1379)- صیاد دلها، چاپ اول- تهران- سازمان عقیدتی سیاسی ارتش 4- همان 5- مروری بر حیات سیاسی شهید صیادشیرازی در دوران نهضت اسلامی- وب سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی – 20 فروردین 1399 6- وبسایت خامنهای داتآیآر khamenei.ir- پیام برای شهادت شهید صیادشیرازی و شهید لاجوردی