حسابرسی عملکرد در سال گذشته و برنامهریزی برای سال جدید (بخش دوم)
دستیابی به روزهای روشن آینده با برنامهریزی دقیق
حال که به روزهای پایانی سال نزدیک میشویم، بد نیست کمی چرتکه بیندازیم و ببینیم با نامه اعمال خود چه کردهایم؟
در حدیثی از امام موسی کاظم(ع) آمده است که میفرمایند: «هر کس که هر روز از خود حسابرسی نکند از ما نیست. پس اگر کار نیکی انجام داده باشد از خداوند بخواهد که آن را افزونتر کند و اگر بد کرده باشد از خدا آمرزش بطلبد و بهسوی او توبه کند.» (مستدرکالوسائل، ج۱۲، ص ۱۵۳)
اگر ما مقید شویم که هر روز از خود حسابرسی کنیم نهتنها در امور دینی مثل نماز و روزه، خمس... بلکه در هر امر روزمرهای که به نظر ما کوچک و کماهمیت میآید، ولی میتواند در روح و روان و قلب ما تأثیرگذار باشد، میتوانیم مسیر بهتری را برای آینده خود ترسیم کنیم.
در محیطهای کاری و ادارات یکی از رذائل اخلاقی که بسیاری از ما با آن درگیر هستیم، زیرآبزنی و کارشکنی برای دیگران است. شاید خودمان گمان نمیکنیم که مرتکب این عمل شده باشیم، اما در اعمال و رفتار خود اسباب آزار و ناراحتی دیگران را فراهم آوردهایم.
هر روز در هنگام حسابرسی اعمال خود چرتکهای بیندازید آیا رفتار آن روز شما با مادر و یا همسرتان صحیح بوده؟ آیا باعث رنجش همکارتان شدید؟
هر شب قبل از خواب و یا هر زمان مناسب دیگری فکر کنید آیا شما در کار دوستان و همکارانتان کارشکنی کردهاید؟ آیا از این که دیگران در مسیر موفقیت قرار بگیرند، ناخشنود میشوید و تلاش کردهاید جلوی آنها را سد کنید؟ اگر جواب این سؤالات مثبت است باید به فکر باشید به هر طریقی چه توسط تصمیمات شخصی خود و یا به کمک یک مشاور بر این مشکل فائق بیاید.
چه آسان قضاوت کردم!
همه ما میدانیم قضاوتکردن رفتار و گفتار دیگران کار درستی نیست و یک ناهنجاری بهحساب میآید، اما بیشتر اوقات آگاهانه و چه ناآگاهانه دست به قضاوتهای عجولانه میزنیم. گاهی همین قضاوتکردنها میتواند مسیر زندگی دیگران و یا حتی خود ما را تغییر دهد. در این رفتار خود بیندیشید و علت را جستوجو کنید و تصور کنید قاضی عادلی در حال بررسی این عمل شماست. آیا به خودتان حق میدهید و یا خود را محکوم میکنید؟
حجتالاسلام سلمان نصیری کارشناس مسائل فرهنگی توضیح میدهد: «اینکه شما با فعل، گفتار و کردار خود باعث رنجش و شکست دلی شوید، میتواند جبرانناپذیر باشد. دلی که شکست و رنجشی که حاصل شد بهسختی التیام میپذیرد. هر روز در هنگام حسابرسی اعمال خود چرتکهای بیندازید آیا رفتار آن روز شما با دیگران صحیح بوده؟ آیا باعث رنجش فردی شدهاید؟ آیا کدورتی را بر دل دوستتان نشاندید؟ اگر در نامه اعمال خود نکات منفی در این زمینه یافتید، درصدد جبران برآیید که گاهی خیلی زود دیر میشود.»
این کارشناس مسائل فرهنگی در ادامه میگوید: «بیتوجهی در کانون خانواده میتواند معضلات بزرگی را برای تکتک اعضای خانواده به وجود بیاورد. اگر بیتوجهی از سوی هر کدام از اعضای خانواده باشد بهنوعی کل خانواده را درگیر مشکلات خواهد کرد. اگر به همسرتان بیتوجه هستید بهزودی کانون گرم زندگی خود را از دست خواهید داد. با بیتوجهی به فرزندانتان ممکن است آنها را در گردابی از مشکلات رفتاری و اجتماعی غرق کنید و اگر نسبت به پدر و مادر خود بیتوجه هستید درحالیکه آنها به شما نیازمند هستند باید منتظر عواقب سختی برای خود باشید.
شاید هیچگاه فکر نکرده باشید در نامه اعمالتان گناهی به نام بیتوجهی ثبت شده باشد، اما شک نکنید بیتوجهی و عدم مسئولیتپذیری شما باید از جانب خودتان مورد قضاوت و موشکافی دقیق قرار بگیرد.» وی در تکمیل صحبتهایش تأکید دارد: «اگر میخواهید در روز حسابرسی اعمال خود در محضر پروردگار و همچنین در حسابرسیهای شخصی خود در زندگی شخصیتان سربلند باشید،حسابرس عادلی باشید. هر چیز کوچکی را که گمان میکنید نقطه سیاهی در کارنامه اعمالتان باشد، بیرون بکشید و آن را منطقی مورد بررسی قرار دهید و به دنبال راهکارهای مناسبی برای حل آن باشید و بدانید هیچگاه از این حسابرسی متضرر و مغموم نخواهید شد.»
اهمیت برنامهریزی برای زندگی هدفمند
نظرات بسیار متفاوتی در مورد روشهای رسیدن به اهداف و دستیابی به موفقیت در زندگی وجود دارد. ازجمله این روشها میتوان به سخت کارکردن، نظم و ترتیب داشتن و فداکاری اشاره کرد. بااینوجود، اکثر افراد موفق یکی از فاکتورهای جداییناپذیر و ضروری برای موفقیت در هر کاری را برنامهریزی میدانند.
اگر از افراد زیادی بپرسید که در زندگی میخواهند به چه چیزی دست پیدا کنند؟ پاسخهای کاملاً متفاوتی را خواهید شنید. برخی از رایجترین پاسخهایی که به این پرسش داده میشوند، عبارتاند از: میخواهم پول بیشتری دربیاورم. میخواهم شاد و خوشحال باشم. میخواهم سالم و سلامت باشم. میخواهم وزن کم کنم. میخواهم سفر کنم. میخواهم دست از نگرانی بردارم. میخواهم دیگران به من احترام بگذارند. میخواهم دست از به تعویقانداختن کارها بردارم.
همه این پاسخها، اهداف ارزشمندی در زندگی محسوب میشوند. بااینوجود، اگر از همین افراد بپرسید آیا برای رسیدن به اهداف خود برنامهریزی کردهاند، بهاحتمالقوی تنها تعداد کمی از آنها پاسخ مثبت خواهند داد.
بهعبارتدیگر، درحالیکه اکثر انسانها آرزوها و رؤیاهایی در سر دارند، اما تعداد کمی از آنها زمانی را صرف برنامهریزی برای دستیابی به اهداف خود در زندگی دارند.
الهام فرهمند یک مشاور توضیح میدهد: «برنامهریزی در زندگی یکی از مؤثرترین و قدرتمندترین روشهای رسیدن به اهداف است. هیچکس برای شکست، برنامهریزی نمیکند؛ چنین افرادی در برنامهریزیکردن شکست میخورند. به عبارت دیگر، شکست در برنامهریزی معادل برنامهریزی برای شکست است.
برای چند لحظه به این موضوع فکر کنید؛ اگر میخواهید به مسافرت بروید، حتماً برای سفر خود برنامهریزی میکنید. اگر میخواهید ازدواج کنید، حتماً برای انتخاب همسر مناسب برنامهریزی میکنید. اگر میخواهید جشنی بر پا کنید، حتماً برای آن برنامهریزی میکنید. شما هیچیک از کارهای بالا را بدون برنامهریزی انجام نخواهید داد.
داشتن یک زندگی سرشار از شادی، رضایت و خوشبختی نیز تفاوتی ندارد. بااینوجود، اکثر مردم برنامهریزی برای زندگی را نادیده میگیرند و وقتی به هدفشان نمیرسند، ناامید و دلسرد میشوند. برنامهریزی برای زندگی معادل داشتن نقشهای است که به شما در رسیدن به هدف موردنظر کمک میکند. بهجز جاهایی که چندین بار به آنجا سفرکردهاید و میدانید چگونه باید به آنجا بروید، همیشه در سفر به یک نقشه راه خوب نیاز دارید.
بیهدف سوار ماشین شدن و سفرکردن به امید اینکه نهایتاً به مقصد خواهید رسید، احمقانه است. بااینوجود، بسیاری از مردم در سراسر جهان در برنامهریزی برای زندگی ناموفق هستند. این یکی از موانع پیشرفت در زندگی است.»
این مشاور در ادامه میگوید: «وقتی زمانی را صرف برنامهریزی برای زندگی میکنید، شما گامهایی ضروری را نهتنها در مسیر شناسایی و دستیابی به هدف مدنظرتان برمیدارید، بلکه طیکردن این مسیر را به مؤثرترین روش انجام میدهید. بهجای تکیه بر شانس، برنامهریزی برای زندگی، مسیری را که باید در راستای هدف مدنظر طی شود، تعیین میکند.
برنامهریزی به شما کمک میکند تا در کوتاهترین زمان ممکن به هدف خود دست پیدا کنید. برنامهریزی را میتوان هم برای اهداف کوچک و هم برای اهداف بزرگ زندگی بهکار برد. میتوان برای زود از خواب بیدارشدن، ترک سیگار، رشد فردی، بهبود روابط خانوادگی، راهاندازی یک کسبوکار جدید، کاهش وزن، گرفتن ترفیع شغلی یا انتخاب شغل مناسب برنامهریزی کرد.»
وی در پایان صحبتهایش اشاره دارد: «شخصاً، من از قدرت برنامهریزی برای کارهایی از قبیل زود بیدارشدن از خواب، تناسباندام، کاهش وزن، رسیدن به آرامش درون، مطالعه بیشتر و لذتبردن از زندگی استفاده کردهام. اگر من برای انجام این کارها برنامهریزی نمیکردم، مطمئن نیستم که میتوانستم به آنها دست پیدا کنم.
شک و تردید من به این دلیل است که هر موقع در شناسایی و برنامهریزی برای هدفم ناموفق عمل کردم، در رسیدن به آن هدف ناکام ماندم. همانطور که گفتم، شکست در برنامهریزی معادل با برنامهریزی برای شکست است.
خوشبختانه، صرفکردن زمان اندکی بهمنظور برنامهریزی برای زندگی کاری است که همگی ما قادر به انجامش هستیم. زمان و تلاشی که در مسیر رسیدن به هدف صرف میکنیم، نهایتاً به ثمر میرسد. داشتن برنامهریزی همچنین ما را از احساس ناامیدی و دلسردی خلاص میکند و موجب صرفهجویی در زمان که باارزشترین دارایی ماست، میشود.»
چطور برای سال آینده خود برنامهریزی کنیم؟
برنامهریزی برای سال جدید میتواند عددی، عنوانی یا مهارتی باشد. عددی یعنی اینکه مشخص کنید؛ مثلاً من تا یک سال آینده باید فلان قدر پسانداز یا سرمایهگذاری مالی داشته باشم. عنوانی یعنی که مثلاً من باید در شش ماه اول سال سه سفر به سه منطقه کمتر دیده شده داشته باشم. برنامهریزی مهارتی که شاید منطقیتر از دو مورد قبلی به نظر این است که من مهارت تازهای بیاموزم، مهارتهای کنونی خود را ارتقا دهم و مواردی ازایندست.
محسن شاداب یک برنامهریز برایمان تبیین میکند: «اگر بتوانید برنامهریزی سال جدید خود را بهگونهای بنویسید که کاملاً قابلاجرا و قابلدرک باشد، شک نکنید که در محقق ساختن آن با مشکلات کمتری مواجه خواهید شد.
بر اساس آمار یک مؤسسه تحقیقاتی، یکسوم برنامهریزیهای سالانه افراد حتی به پایان اولین ماه از سال جدید هم نمیرسد و زودتر از تصور به فراموشی سپرده میشوند. دلیلش هم این است که این برنامهها بهصورت اصولی و صحیحنگارش نمیشوند. برنامهریزی سالانه به دلیل یکی از موارد زیر ممکن است به سرانجام نرسد: برنامهریزی سال جدید شما بر اساس خواسته دیگران یا جو حاکم بر جامعه نوشته شده و به شما اجبار میکند که خود را تغییر دهید.
برنامهای که برای سال جدید خود نوشتهاید کاملاً گنگ و مبهم است.
لیست برنامهریزی چشمانداز منطقی و واقعی ندارد.»
این برنامهریز تخصصی در ادامه میگوید: «اهداف شما باید کاملاً هوشمندانه باشند. خاص و ویژه باشد. قابلاندازهگیری باشد. مطابق بر محدودیتها نوشته شده باشد. محدودیتهای زمانی در آن لحاظ شده باشد.
هدف نهایی شما به طور ناگهانی و مثل جادو یکهو ظاهر نمیشود. از آنجا هیچکسی در زندگی نمیتواند بخوابد و صبح همه آنچه در ذهن دارد را به دست بیاورد، پس منطقی است که برای اهداف و آرزوهای خود در زندگی برنامهریزی کنیم، اما این را هم باید به یاد داشت که در طول این مسیر ممکن است با موانع زیادی مواجه شویم.» وی با ذکر دو مثال از عادتهای بد برایمان تبیین میکند: «زمانی که قصد ترک یا ساخت یک عادت را دارید توصیه میکنیم آن را به سه بخش اساسی تقسیم کنید: نشانه، عادت و پاداش.
به طور مثال:
عادت منفی: چککردن بیش از حد صفحات شخصی در فضای مجازی.
نشانه: احساس انزوا دارم. فکر میکنم با اطرافیانم قطع رابطه کردهام.
عادت: چککردن گاهوبیگاه صفحه شخصیام.
پاداش: احساس در ارتباط بودن دارم.
روش تغییردادن این عادت: بهجای اینکه سرتان در تلفن همراه باشد، بروید نزدیک دوست یا همکار و با او مکالمه حضوری داشته باشید.
اگر عادت بد شما بهسلامت جسمیتان آسیب برساند چه؟
نشانه: خستهام.
پاداش: افزایش فعالیتهای روزانه
روش تغییردادن این عادت: هر زمان که احساس میکنید نیاز به کشیدن یک نخ سیگار دارید، کار دیگری انجام دهید. مثلاً چای بنوشید، تخمه یا میوه بخورید. کاری کنید که حواستان پرت شود و هوس سیگارکشیدن از سرتان بیفتد.
عادتهای بد و منفی افراد مختلف با هم متفاوت است. به همین خاطر روشهای ترک آنها هم به سبک زندگی و دیگر مسائل شخصی هر فرد بستگی دارد و نمیتوان راهکار عمومی و کلی برای آن پیشنهاد داد.
اما بهطورکلی این را در نظر داشته باشید روش ترک عادت بد یا روش ساخت عادت خوب باید شفاف و آسان باشد. سراغ راهکارهای دشوار نروید. مثلاً اگر قصد دارید از سال آینده هر روز زمانی را به پیادهروی یا دو اختصاص دهید، اگر تاکنون این ورزش را انجام ندادهاید، بهتر است در روزهای اول، مسیر کوتاه و سرعت پایین برای پیادهروی خود تعیین کنید. سپس بهمرور هم بر طول مسیر بیفزایید و هم سرعتتان را افزایش دهید.»