صورت و سیرتش چو پیغمبر
غم مخور زانکه من در این تشویش
خرمی، وصل یار میبینم
پادشاه و امام هفت اقلیم
شاه عالی تبار میبینم
میم و حا، میم و دال میخوانم
نام آن نامدار میبینم
صورت و سیرتش چو پیغمبر
علم و حلمش شعار میبینم
دین و دنیا از او شود معمور
خلق از او بختیار میبینم
ید و بیضا که باد پاینده
باز با ذوالفقار میبینم
مهدی وقت و عیسی دوران
هر دو را شهسوار میبینم
زینت شرع و رونق اسلام
محکم و استـوار میبینم
عاصیان از امام معصومم
خجل و شرمسار میبینم
گرگ با میش، شیر با آهو
در چرا، برقرار میبینم
شاه نعمتالله ولی
(شاعر و عارف قرنهای 8 و9 هجری)