اخبار ویژه
گزارش اکسپرس از دیپلماسی و گسترش نفوذ ایران در آفریقا
یک روزنامه فرانسوی میگوید، ایران فراتر از روسیه و برخی کشورهای آمریکای لاتین، به کشورهای آفریقایی هم پهپاد صادر کرده و در حال نفوذ در آن مناطق است.
هفتهنامۀ «اکسپرس» تحلیلی را به تلاشهای ایران برای محکم کردن جای پای خود در آفریقا به منظور مقابله با غرب نوشت: از نظر جمهوری اسلامی، قارۀ آفریقا صحنۀ جدید مقابله با رقبا و در رأس آنها آمریکاست. «کلمان ترم»، استاد علوم سیاسی در پاریس و پژوهشگر مسائل ایران، گفت که ضدیت با فرانسه و غرب در آفریقا برای جمهوری اسلامی ایران نوعی گشایش ایدئولوژیک به شمار میرود. جمهوری اسلامی تهران همانند مسکو فهمیده است که میتواند از موج امپریالیسمستیزی برای جلب متحدان جدید در آفریقا که هدف تحریمهای بینالمللی هستند، استفاده کند.
«اریک لوب»، پژوهشگر مسائل خاورمیانه در واشنگتن به اکسپرس گفت: تهران با چنین متحدانی از حمایت دیپلماتیک آنها در مجامع بینالمللی از جمله در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهرهمند میشود و در پس تلاشهای تهران در آفریقا انگیزههای و اهداف اقتصادی و راهبردی نیز نهفته است، زیرا شماری از کشورهای آفریقایی، نظیر الجزایر و آفریقای جنوبی ذخایر بزرگ اورانیوم و دیگر معادن مهم دارند. جمهوری اسلامی که در عین حال با کمبود شدید آب روبهرو است میکوشد تا در کشورهای آفریقایی زمینهای کشاورزی جستوجو کند.
جمهوری اسلامی در زمینههای امنیتی نیز در آفریقا پیشروی میکند و این قاره را صحنۀ رویارویی با رقبای خود نظیر عربستان، اسرائیل و آمریکا میداند. جمهوری اسلامی که در پی انتقامجویی از آمریکا پس از ترور حاج قاسم سلیمانی است، قادر است آفریقا را به صحنۀ این انتقامجویی بدل کند. برای نمونه در سپتامبر ۲۰۲۰ سازمان اطلاعات آمریکا، سیا، پرده از طرح قتل سفیر این کشور در آفریقای جنوبی برداشت. یک سال بعد پانزده نفر در اتیوپی به اتهام توطئه برای قتل دیپلماتهای اماراتی دستگیر شدند.
«اکسپرس» میافزاید: جمهوری اسلامی ایران مراکز باصطلاح فرهنگی متعددی در آفریقا دایر کرده که هستۀ اصلی آنها را اعضای سپاه پاسداران تشکیل میدهند و در ساختن مدارس و درمانگاهها هم فعالند. در شرق آفریقا، جمهوری اسلامی پیوندهای خود را با شیعیان لبنانی به ویژه در ساحل عاج و سنگال تقویت و در نیجریه، صدها هزار نفر را شیعه کرده و مناسبات تجاری خود را با آفریقای جنوبی گسترش داده است.
یکی از اهداف تهران در رقابت با رقبایش در خاورمیانه، کنترل دریای سرخ است که مهمترین معبر تجاری و نفتی جهان به شمار میرود. یکی از ابزارهای مهم جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به این هدف پهپادهای انتحاری این کشور است که وسیعاً در اختیار روسیه در جنگ اوکراین قرار گرفته است. قارهای که در آن کانونهای ناامنی رو به افزایش است، «دیپلماسی پهپاد» شاید روزهای درخشانی پیش رو داشته باشد.
آیتالله خمینی نگذاشت بازرگان مردم انقلابی را به خانههایشان برگرداند
روزنامه غربگرای هممیهن با وجود میانهرو معرفی کردن دولت موقت بازرگان اذعان کرد طیف نهضت آزادی، هیچ پایگاه قدرت اجتماعی و بسیجگری عمومی در مقابل رهبری حضرت امام(ره) نداشت و برنامهاش برای فرستادن مردم به خانهها پس از انقلاب به جایی نرسید.
روزنامه تحت مدیریت غلامحسین کرباسچی گفتوگویی با احمد زیدآبادی منتشر کرده و در کنار تصویر مشترک حضرت امام و مهدی بازرگان تیتر زد: «قربانی میانهروی»! به بیان دیگر در حالی که کرباسچی در برخی محافل خود را انقلابیتر از دیگر انقلابیون وانمود میکند، اما به حضرت امام، اتهام تندروی در مقابل میانهروی ادعایی بازرگانی زده است.
در عین حال زیدآبادی در این گفتوگو اظهار میدارد:
- «مبنای انقلاب و تفکر نیروهایی که خیلی در انقلاب مؤثر بودند، ضد امپریالیستی بود. تمام گروههای چپ، سازمان مجاهدین و نیروهای روشنفکری مسلمان که متأثر از مرحوم شریعتی و آیتالله طالقانی بودند، نگاه ضد امپریالیستی داشتند. منظورشان از شعار نهشرقی ، نهغربی، بیشتر علیه غرب بود. خیلیهایشان خواهان نزدیکی شرق بودند.
- آیتالله خمینی اتفاقاً بحث نه شرقی نه غربی را علیه همین نیروها مطرح کرده بود. یعنی قصد داشت یک موازنهای ایجاد کند. اندیشه بخشی از نیروهای چپ مارکسیست یا مذهبی که در انقلاب مؤثر بودند یک مقدار در بین نیروهای فعال در سطح جامعه، هژمونی پیدا کرده بود. اینها طرفدار مبارزه با امپریالیسم از طریق یک نوع سهلانگاری و روابط عادی و یا همکاری با شوروی بودند. این خیلی هژمونیک بود. به نظر من آیتالله خمینی نه شرقی نه غربی را برای خنثی کردن این نوع نگاه مطرح کرده بود.
- بازرگان تصمیمگیر اصلی نبود. خودش نخستوزیر دولتی بود که شورای انقلاب بهمثابه قدرت قانونگذار آن عمل میکرد و در آنجا هم افراد زیادی بودند که میانه خوبی با بازرگان نداشتند. از طرف دیگر آن نیروی انقلابی که آزاد شده بود و میخواست فعال باشد، خیلی رادیکال بود. آیتالله خمینی به این نیروی رادیکال بهعنوان نیرویی که میتوانست پشتوانه قدرت خودش باشد نگاه میکرد اما آقای بازرگان اینها را بهعنوان مزاحم مینگریست.
- وقتی سفارت آمریکا گرفته شد دیگر همه نیروهای ضدامپریالیستی که با آیتالله خمینی ضدیت داشتند یا خلع سلاح شدند و یا زیر چتر او رفتند. این اتفاق ظریفی بود که آن زمان رخ داد. در آن میانه، بازرگان اصلاً کارهای نبود. نه پایگاه قدرتی داشت و نه قدرت بسیج داشت و نه اینکه شعارهایش در آن جو رادیکال انقلابی بهجایی میرسید. بازرگان پیرمردی بود که سودای رفتار گامبهگام و عادیسازی شرایط و راندن این مردم رهاشده در انقلاب به خانههایشان داشت و این شعارها در آن زمان موردتوجه قرار نمیگرفت و جاذبهای نداشت».
یادآوری میشود اطلاق میانهروی به دولت موقت بازرگان و نهضت آزادی در حالی است که برخی عناصر اصلی این طیف در آن شرایط انقلابی علیه استبداد و استعمار، مراودات پنهانی با سفارت آمریکا و مقامات آمریکایی داشتند و مقامات واشنگتن طبق اسناد لانه جاسوسی امیدوار بودند که از طریق این گروه، سلطه از دست رفته خود به ایران را احیا کنند. نکته مهم، عبرت نگرفتن سران این طیف، از معاملهای بود که آمریکا به واسطه کودتای 28 مرداد 1332، با چهره سکولاری مثل دکتر مصدق کرده بود.
فارینپالیسی: روسیه از تحریمهای غرب عبور کرد
یک تحلیلگر آمریکایی تاکید کرد: روسیه بیش از آنچه ما انتظار داشتیم، تجارت داشته و در این میان از کانالهای پشتی نیز برای این منظور استفاده کرده است. این موارد در کنار یکدیگر، دلیل موثر نبودن تحریمهای غرب علیه روسیه بودهاند.
نیکلاس مالدر در نشریه فارینپالیسی نوشت: آمریکا در طول دوران تسلط خود، توانایی بیسابقهای برای تحمیل درد به کشورهایی که از نظرش بازیگران سرکش در نظم بینالمللی محسوب میشوند، به دست آورده است. ایالات متحده توانسته از طریق جعبه ابزار تحریمها بسیاری از کشورها یا شرکتها را از شبکه تجارت جهانی جدا کند. آمریکا ظرف یک سال گذشته، تحریمهای پویا و فزایندهای را برای آسیب رساندن به روسیه و متحدانش به اجرا گذاشت. این اقدامات مانع از شروع جنگ اوکراین نشد، اما به اقتصاد روسیه آسیب رساند. با این وجود، طبق پیشبینی صندوق بینالمللی پول، اقتصاد روسیه در سال ۲۰۲۳ میلادی رشدی ۰.۳ درصدی خواهد داشت این در حالیاست که کشوری مانند بریتانیا در سال جاری میلادی شاهد کاهش تولید ناخالص داخلی خود خواهد بود. آیا این بدان معناست که تحریمهای آمریکا علیه روسیه کارساز نبودهاند؟
پاسخ اصلی در این باره، مرتبط با سیاست روسیه است. کشورهای تحت تحریم، منفعل نیستند. غرب آموخته که به خوبی با بحرانهای مالی مقابله کند و سایر کشورها نیز این جعبه ابزار را در اختیار گرفته و موفق شدهاند از بروز بحران بزرگ مالی جلوگیری نمایند.
علاوهبر آن، در یک سال آشفتگی اقتصادی عمومی که پس از کووید بهبود یافته، موقعیت روسیه بهعنوان یک صادرکننده بزرگ کالا به این کشور اهرم خاصی در مقایسه با سایر کشورها بخشید. روسیه بیش از آنچه ما انتظار داشتیم تجارت داشته و در این میان از کانالهای پشتی نیز برای این منظور استفاده کرده است.
اکنون بحث در مورد تحریم چین نیز مطرح شده است. یکی از پرسشهای کلیدی در مورد تحریم چین آن است که آیا شرکای تجاری آن کشور در نقاط دیگر جهان میتوانند به تحریمهایی که غرب علیه چین اعمال میکند بپیوندند یا این که تلاش میکنند موضع غیرمتعهد یا بیطرفانه اتخاذ کنند مانند موضعی که در قبال تحریم روسیه اتخاذ کردهاند. تجارت چین با بسیاری از این کشورها در قارههای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا چندین برابر بیش از تجارت آن کشورها با روسیه است بنابراین، منطقی است که آنان تلاش کنند تا بخشی از استقلال خود را حفظ کنند.
هیچکس یک سال پیش نمیتوانست پیشبینی کند که بخش عمده صادرات نفت روسیه توسط ناوگان ونزوئلا و ایران انجام خواهد شد. با این وجود، این انتقال و صادرات خیلی سریع رخ داد. بنابراین، هنوز پیوندهایی وجود دارد که اقتصادهای کوچکتر را به تجارتهای بزرگتری متصل و مرتبط میسازد.
طیف وسیعی از ابزارها وجود دارند که کشوری مانند ایالات متحده میتواند از آن استفاده کند، اما ما باید یک قدم به عقب برداریم و به این فکر کنیم که طیف کامل ابزارهای موجود در جعبه ابزار ما واقعا چه هستند. دیپلماسی در برابر تهدید به اقدام نظامی یکی از ابزارها است. اگر بتوانید مشکلی را بدون اقدام نظامی حل کنید همیشه گزینه بسیار بهتری است. با این وجود، تحریمهای ایدهآل زمانی واقعا کار میکنند تحریمهایی هستند که به اندازهای قدرتمند باشند که صرفا نمادین نباشند همچنین به قدری قدرتمند نباشند که بیهوده دشمنی و خصومت ایجاد کنند و نوعی واکنش مستحکم را در اهداف ایجاد کنند. این بدان معناست که تحریمها باید همراه با مجموعهای از خواستهها باشند. به نظر من این بهترین راه برای عملی کردن تحریمهاست.