جشنوارهای برای گفتمان ایران اسلامی و وحدت جهانی (مقاله وارده)
اسماعیل آجرلو*
انقلاب اسلامی ایران در بهمنماه سال 1357 در امتداد گفتمان تمدنی ایران بزرگ بود که از زمان باستان تا دوران اسلامی و تاکنون منبع هویت بخش مردمان این سرزمین بوده است. بیتردید یکی از مولفههای گفتمان ایران بزرگ فرهنگی «مقاومت» بوده است. مقاومت از آن جهت مؤلفه تاریخی جامعه ایرانی بوده است که مردمان این سرزمین در قالب جامعه ایرانی و اسلامی همواره دارای تشخص و استقلال فرهنگی و اجتماعی و تمدنی در جهان بودهاند و خود بهعنوان جامعه مؤلف محسوب میشدهاند. لاجرم زمانی که یک جامعه در پی پررنگسازی داشتههای خود و ایجاد تمدن منحصر به فرد خود میباشد مورد تعرض و هجوم فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و هویتی خواهد بود و برای برونرفت از این وضعیت و همچنین ایستادگی در مسیر تحقق اهداف خود لاجرم گزینه «مقاومت» مهمترین دستاویز آن خواهد بود. از اینرو میتوان گفت که مقاومت همواره یکی از مهمترین مولفههای جامعه ما بوده است که در تار و پود فرهنگ و تمدن و فهم تاریخی و اجتماعی مردمان این سرزمین نقشآفرینی کرده است.
عوامل زیادی در ایجاد رویکرد مقاومت بهعنوان عنصری بنیادین در فرهنگ ایران اسلامی موثر بوده است اما اکنون آنچه اهمیت دارد توجه به وجه تاریخی- فرهنگی مقاومت برای یافتن راهکارها و رویکردهایی برای حفظ و تقویت گفتمان مقاومت بهعنوان گفتمان هویت بخش و آیندهنگر این سرزمین است. یکی از الزاماتی که میتواند به تقویت این گفتمان منجر شود «هنر» است. هنر که خود یکی از مؤلفههای هویت بخش هر فرهنگ و تمدنی است از طرفی میتواند بهعنوان «کلان ابزار»ی مهم در حفظ و تقویت گفتمان مقاومت نیز نقشی بیبدیل داشته باشد. این نقش در تاریخ فرهنگ و هنر ایران از دوره باستان تا دوره معاصر به شکلی واضح قابل مشاهده و ردیابی است. قالبهای هنری مختلف ادبی، شعر، داستان و قصه، نگارگری، موسیقی و حتی هنرهای رزمی مانند ورزش باستانی همگی وجهی از مقاومت را روایت کردهاند و علاوهبر روایت، نقش کنشگری، تشجیع و انگیزهبخشی در مبارزات و مقاومتهای مردمی و حکومتی نیز داشتهاند.
حال در دوران معاصر هرچند قالبهای کنشگری هنری برای حفظ و تقویت عنصر مقاومت متفاوت شده است، لکن اصل کارکرد هنر در این عرصه غیرقابل خدشه و انکار است. در این میان سینما و هنرهای تصویری از جایگاه ویژهای برخوردارند. لذا به همین نسبت نقش هنر سینما بهعنوان فراگیرترین قالب هنری معاصر در ترویج و تقویت گفتمان مقاومت نیز بیبدیل و فوقالعاده است. بنابراین هر تلاشی برای ترویج سینمای مقاومت تلاش برای هویت بخشی تاریخی- تمدنی ایران اسلامی محسوب میشود و از جمله این فعالیتها برگزاری جشنوارههای سینمایی است که نقش ترویجی و تشویقی و حتی جهتدهی به عرصه سینما و هنرهای تصویری دارد.
از اینرو به جرأت میتوان «جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت» را اصیلترین جشنواره سینمایی ایران اسلامی دانست که کارکرد آن علاوهبر عرصه هنر، عرصه تمدنی و فرهنگی ایران بزرگ تاریخی را نیز شامل میشود. جشنوارهای که رسالت هنرمندان و سینماگران مسلمان و آزاده جهان را به ایشان گوشزد میکند. اما وجه بینالمللی این رویکرد از آن جهت قابلتامل است که عنصر مقاومت علاوهبر وجه تمدنی و فرهنگی برای ایران اسلامی، به تبع اهداف کلان انقلاب اسلامی همواره نویدبخش آیندهای روشن برای جهانیان است و نشاندهنده رویکرد صلح محور و مقابله با ظلم مستبدان و مستکبران بوده است. لذا این جشنواره و سایر فعالیتهای از این نوع، نویدبخش وحدت و سعادت عامه مردم جهان بر محور عدالت و ظلمستیزی با عنصر مقاومت است.
در نهایت نیز آنکه جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت را نباید به جشنوارهای صرفا هنری و مربوط به رویکردهای سیاسی داخلی تقلیل داد. بلکه این جشنواره دارای ریشههای تاریخی- معرفتی است و از طرفی در زمان حال نیز کارکرد محور بوده و به اصلاح و بهبود وضعیت داخلی و بینالمللی کشور کمک میکند و حتی دارای رویکرد آیندهمحور نیز هست و راه را برای وحدت جهانی مستضعفین و فعالیتهای آینده هنری و معرفتی نیز روشن میسازد.
پس بهحق باید گفت که جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت «جشنوارهای برای گفتمان ایران اسلامی و وحدت جهانی» است.
_____________________
*قائممقام دبیر هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت