گوهر صـبر و شـکر
ما بندگان خدا معمولا از حکمت بلایا خبر نداریم؛ اما بر اساس کلام خدا و معصومین(ع)، بلا هم ابتلا و امتحان است و هم، نتیجه کردهها و ناکردهها. گاهی مجازات است، گاهی نهیب و هشدار و زنهار است و گاه، اسباب اعتلای اولیای صبور و شکور الهی.
بلایا هر چه هست، آزمون صبر است و شکر و و توجه و انابه. ابتلا، گاه به محرومیت و مصیبت است و گاه به بهرهمندی بیاندازه، چنانکه جایی برای تذکر و توجه و توبه و انابه بنده سرکش باقی نمیگذارد. خلاصه اینکه انواع ابتلائات خداوندی و انتظاری که پروردگار در هر دو حال بهرهمندی و محرومیت (فراغت و سلامت و امنیت، یا مصیبت) از بندگان خود دارد، ماجرای پیچیده و تو در تویی است.
زلزله اخیر خوی، مانند بسیاری از بلایای طبیعی مشابه، یک نهیب بود برای همه دیگرانی که مبتلای این بلا نشدند. به فاصله چند روز، زلزله بزرگتری، جنوب غرب ترکیه و شمال سوریه را درنوردید که تاکنون، هزاران کشته و مصدوم برجای گذاشته است.
سعدی در گلستان، حکایتی درس آموز دارد با این مضمون:
«هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده؛ مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم. به جامع کوفه در آمدم دلتنگ. یکی را دیدم که پای نداشت. شکر نعمت حق تعالی به جای آوردم و بر بیکفشی صبر کردم.
مرغ بریان به چشم مردمِ سیر
کمتر از برگ تره بر خوان است
وآن که را دستگاه و قوت نیست
شلغم پخته، مرغ بریان است.