مهجوریت قرآن(پرسش و پاسخ)
پرسش:
چرا قرآن کریم به عنوان نقشه راه سعادت دنیا و آخرت انسانها در میان ما مهجور است و مورد شکایت پیامبر اکرم(ص) در روز قیامت قرار میگیرد؟
پاسخ:
مفهوم مهجوریت
مهجور مشتق از «هجر» در لغت به معنای ترک و رها کردن و نیز سخن بیهوده و هذیان آمده است. مفارقه الانسان غیره اما بالبدن او باللسان او بالقلب، جدایی نسان از غیر خودش یا با بدن، یا با زبان یا با قلب. مفردات (راغب اصفهانی، ص 834) اما در اصطلاح منظور از مهجوریت این است که مردم قرآن را رها کرده و به دستورات و تعالیمش پایبند نیستند و این قرآن را به دست فراموشی سپردند.
قرآن که «رمز حیات طیبه و وسیله نجات است. قرآنی که عامل پیروزی و حرکت و ترقی است. قرآنی که مملو از برنامههای زندگی است. قرآن در میان آنها به صورت یک کتاب زینتی و تشریفاتی مقدس درآمده است.
شکایت پیامبر از امتش
قرآن کریم درباره شکایت پیامبر اکرم(ص) از امتش در روز قیامت میفرماید: و قالالرسول: یا رب! ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا» پروردگارا! همانا این قوم و امت من قرآن را مهجور گردانیدند(فرقان- 30) در کتاب غیبت نعمانی، صفحه 46 این تفسیر ذکر شده که پیامبر اکرم(ص) در قیامت شکایت میکند از اینکه من به آنها گفتم که به قرآن و اهل بیتم تمسک کنید و از این دو جدا نشوید و آنها این دو را رها کردند.
تفاوت مهجور کردن با به مهجوریت گرفتن
معنای صحیح «اتخذوا هذاالقران مهجورا» این است که قرآن را به مهجوریت گرفتند. مهجور کردن با به مهجوریت گرفتن تفاوت ظریفی با هم دارند. در اولی یعنی مهجور کردن فعل صریح و روشن و آشکار به صورت مستقیم صورت میگیرد و فاعل نیز دانسته، ترس و ابایی ندارد که فعل را صریح و بیپرده انجام دهد
تا دیگران به واقعیت فعل پی ببرند، در حالی که در دومی یعنی به مهجوریت گرفتن، فاعل به هر علتی صریحا به انجام فعل مبادرت نمیورزد بلکه آن را در هالهای از خفا و پوشش انجام میدهد به گونهای که در ابتدا نمیتوان به واقعیت فعل پی برد، بلکه شاید در ابتدا عکس آن هم
به نظر برسد.
در مهجور کردن قرآن بیمار از ابتدا به طبیب مراجعه نمیکند و به سراغ قرآن نمیرود، در حالی که در به مهجوریت گرفتن قرآن بیمار به طبیب مراجعه کرده و داروهای شفابخش وی را گرفته ولی از آنها استفادهای نمیکند. بنابراین حقیقت به مهجوریت گرفتن قرآن ترک مسائل مهم قرآنی و اسلامی و عمل برخلاف آموزههای وحیانی قرآن است.
عوامل به مهجوریت گرفتن قرآن
عوامل به مهجوریت گرفتن قرآن را به طور کلی میتوان به دو دسته تقسیم کرد: 1- عوامل فرهنگی و اجتماعی 2- عوامل سیاسی. در قسم اول میتوان به عواملی همچون غفلت مفسران از تفسیر و تبیین ابعاد مختلف اخلاقی، اجتماعی و سیاسی و... قرآن کریم است که سبب شده مردم قرنها از حقایق قرآن محروم شوند و نتوانند آموزههای وحیانی قرآن کریم را در سبک زندگی خود پیاده کنند. تفسیرهای تربیتی قرآن و یا حتی موضوعی اگر چه لازم و مفید است اما برای پیاده کردن آنها در سلوک عملی و رفتاری مردم کافی نیست،
و باید مفسرین با یک نگاه کاربردی نسخههای عملی برای مخاطبان در عرصههای مختلف ارائه دهند و مردم احساس کنند در هر بعدی از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی خود میتوانند به راهبردها و نسخههای عملی قرآنی مراجعه کنند و نیازهای خود را برطرف نمایند. در اینجا بحث استنطاق از قرآن مطرح میشود که باید نسخههای کاربردی و عملی حیات فردی و اجتماعی را از قرآن به دست آورد.
و عامل دیگر فرهنگ نادرست بهره بردن از قرآن و آداب و رسوم غلط و پرداختن بیش از حد به علوم قرآن که مثابه پل عبور به معارف قرآن است، میباشد. اما در قسم دوم یعنی عوامل سیاسی یکی از نقشههای استعمار، منزوی کردن قرآن در صحنه عملی و کاربردی است.
زیرا آنها به خوبی میدانند اگر آموزههای قرآن در هر جامعهای عملیاتی و اجرا شود، هیچگاه آنها نخواهند توانست به اهداف استعماری خودشان برسند. تحقیر سیاست برای علمای مسلمین و تحمیل حکومتهای منحرف که التزام عملی به دستورات اسلام ندارند و سازوکارهای انحرافی دیگر نیز از نقشههای شوم استعمارگران برای مهجوریت قرآن کریم است.