kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۹۳۶۴
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۱۴
نقش محوری پدر در خانواده‌های اسلامی-بخش دوم

علی(ع) الگویی برای همیشه تاریخ

 
 
 
امیرالمؤمنین‌(ع) یک جمله خیلی درخور تأمل، کلیدی و بسیار جذابی دارند که می‌فرمایند: «جایگاه پدر برای یک فرزند انتقال ادب است»؛ یک پدر باید بتواند یک سبک زندگی را که از تعقل بالا و خرد بالا برخوردار است، به فرزند بیاموزد و آن فرزند را در تمام تلاطم‌های زندگی، روز‌های خوب و بدش به یک ادبی برساند که بتواند در‌های بسته زندگی‌اش را باز بکند، راه‌های خوب زندگی‌اش را پیدا بکند؛ این یکی از آن ویژگی‌های درجه یک پدر خوبِ مسلمان ایرانی در کشور ما است.
پدر ایرانی، مرد زحمت‌کش و پرعطوفتی است که در هر طبقه اقتصادی و اجتماعی به فکر خانواده است، پدر مانند کوهسار بلند برفی است که در زمستان برف بر آن می‌نشیند و در طول سال، این ذخیره به چشمه جاری می‌شود. محبتی که پدر به مادر دارد باعث می‌شود تا از این چشمه، آب به گل‌ها و گیاهان برسد. دست‌ها و چهره‌هایشان نشانگرِ سال‌ها تلاش برای آسایش خانواده است، پدرانی که محکم‌ترین تکیه‌گاه خانواده و آغوش گرمشان در دنیا نظیر ندارد. استواری پدر را به کوه تشبیه می‌کنند، اما پدران از کوه هم محکم‌تر و استوارتر هستند. پیچ‌وخم‌های زندگی و گردنه‌های سخت را با صبر و استقامت طی می‌کنند تا خانواده در آسایش و آرامش باشد.
نقش پدر از نگاه امیرالمؤمنین‌(ع)
پیامبر اعظم(ص) خطاب به حضرت علی‌(ع) فرمود: «من و تو، پدر این امت هستیم.» (معانی الاخبار ص118)
حجت‌الاسلام تقی‌زاده یک کارشناس مسائل فرهنگی برایمان توضیح می‌دهد: «یک پدر که منشأ تولید و پیدایش انسان است که همان پدر جسمانی است و دیگری پدری است که منشأ تربیت و ترقی و کمال انسان است که پدر روحانی قلمداد می‌شود. پیامبر(ص) و حضرت علی‌(ع) پدران روحانی و معنوی امت هستند که با علم و حکمت امت را تربیت و تعلیم داده و از آتش دوزخ دور می‌سازند.»
وی در ادامه می‌گوید: «نامه امیرمؤمنان‌(ع) به فرزندش امام حسن مجتبی‌(ع) نمونه‌ای بزرگ و مهم از‌اندیشه‌ها و رهنمودهای تربیتی آن پیشوای الهی است كه در متن آن آموزش‌ها و روش‌ها و راهكارهای ارزشمندی نهفته است و جنبه‌های مختلف تربیت و پرورش را می‌نمایاند.
در بخشی از این رهنمودها برای یافتن محوری‌ترین مسئولیت‌های پدران در تربیت فرزندان دقت و تعمق می‌کنیم: «پسرم! من فضایل و ارزش‌های اخلاقی را برای تو نمایاندم و برشمردم... پیش از آن كه خواهش‌ها و دگرگونی‌های دنیا به تو هجوم‌آورند و پذیرش اطاعت مشكل گردد؛ زیرا قلب نوجوان همچون زمین حاصلخیز و آماده كشت است كه هر بذری در آن پاشیده شود می‌پذیرد. پس در تربیت تو شتاب كردم پیش از آن كه دل تو سخت شود و فكر و عقل تو به چیزی دیگر متمایل و مشغول و مغشوش گردد و نیز تا به این وسیله به استقبال كارهایی بروی كه صاحبان تجربه زحمت آزمون آن را کشیده‌اند و تو را از تلاش و یافتن بی‌نیاز ساخته‌اند. پسرم! درست است كه من به‌اندازه پیشینیان عمر نکرده‌ام؛ اما در كردار آنان نظر افكندم و در اخبارشان‌اندیشیدم و در آثارشان سیر كردم تا آنجا كه گویا یكی از آنان شده‌ام بلكه با مطالعه تاریخ آنان گویا از اول تا پایان عمرشان با آنان بوده‌ام پس قسمت‌های روشن زندگی آنان را از دوران تیرگی شناختم و زندگانی سودمند آنان را با دوران زیان‌بارش شناسایی كردم سپس از هر چیزی مهم و ارزشمند آن را و از هر حادثه‌ای زیبا و شیرین آن را برای تو برگزیدم و ناشناخته‌های آنها را دور كردم پس آن‌گونه كه پدری مهربان نیکی‌ها را برای فرزندش می‌پسندد من نیز بر آن شدم تو را با خوبی‌ها تربیت كنم.» این کارشناس مسائل فرهنگی با نگاه به ابعاد مختلف این نامه حضرت علی‌(ع) به فرزندشان امام حسن مجتبی‌(ع) توضیح می‌دهد: «در نگاه آموزه‌های تربیتی اسلام پدران باید همواره از درگاه حضرت پروردگار تربیت صحیح و كامل فرزندان را تمنا كنند و خداوند را به یاری بطلبند. در این رهنمودهای ژرف تربیتی امیرمؤمنان‌(ع) چهار محور و موضوع مهم از وظایف و مسئولیت‌های پدران در تربیت و پرورش فرزندان موردتوجه قرار می‌گیرد: تربیت اخلاقی و معنوی، پرورش فکری و اعتقادی، بینش‌یابی و فرصت شناسی، تجربه‌آموزی و عبرت‌آموزی.»
شهروندان از محبت پدرانه می‌گویند
امیر شاهسونی اهل شیراز و پدر 2 فرزند و کارمند پتروشیمی به ما می‌گوید: «باتوجه‌به شغلم که خارج از شیراز است، کارهای خانه برعهده همسرم است. پدر بودن مسئولیت بزرگی است. همواره نگران فرزندانم هستم و همیشه به آنها فکر می‌کنم. درست است که در شهرستان کار می‌کنم، اما همیشه به هر طریق در حال ارتباط و گفت‌وگو با فرزندانم هستم. حفظ گفت‌وگو با فرزندان اهمیت بالایی دارد.» 
یکی از مغازه‌دارهای قدیمی خیابان طالقانی پایتخت می‌گوید: «پدر، پدر است و تاج سر. او به تو می‌گوید که تو کیستی و باید چگونه در برابر شرایط زندگی تاب بیاوری؟»
 پیرمرد که هفتادساله به نظر می‌رسد، با خنده‌ای بر لب، طاقچه‌ای را در مغازه‌اش نشان می‌دهد و می‌گوید: «چهار یا پنج‌ساله بودم که پدرم مرا بغل کرد و در این طاقچه گذاشت و گفت که اگر کفاشی را دوست دارم و از چرم و میخ و چکش خوشت می‌آید، این‌جا همان جایی است که باید همه عمرت را کارکنی.»  بعد راسته‌بازار را نشانم داد و گفت: «اینها هم‌شغل‌های دیگری است که می‌توانی داشته باشی پسرم. حالا خودت ببین از چه کاری خوشت می‌آید؟ خدا بیامرزد اموات شما را، فقط ای‌کاش اجازه داده بود درس بخوانم. قدیمی‌ها به کارکردن فرزندان پسرشان و مهارت آنها می‌بالیدند.» پیش‌تر که می‌روم، در پارک هنرمندان سه جوان درباره پدرهایشان می‌گویند: «وقتی که من در خواب هستم می‌رود و وقتی من در خواب هستم می‌آید و دست‌هایش همیشه پر است، حتی وقتی چیزی ندارد، تصور زندگی بدون پدر، هولناک است. نمی‌شود آدم صبح چشم‌هایش را باز کند و ببیند جای پدرش خالی است. او، هنوز هم به‌رسم همیشگی مشکلات زندگی را یک‌به‌یک برای ما به شکلات تبدیل می‌کند، بنابراین تکیه‌گاه محکمی است که حتی نام او نیز می‌تواند برای یک‌عمر آدم را سرپا نگه دارد.»
یکی دیگر از این جوان‌ها می‌گوید: «دستِ پدر گاهی خالی است و شاید شانه‌هایش بلرزد، اما او مرد پرعطوفتی است که نمی‌خواهد غم و ناتوانی‌اش را دیگران ببینند، او رگ‌وریشه هر آدمی است. پدر، مردی است که رگ‌وریشه هر آدمی‌روی زمین است و تو زیر سایه این درخت، در دامان مادر پرورده می‌شوی.» شهروند دیگری در حال و هوای روز پدر برایمان می‌گوید: «18 سال قبل پدرم را از دست دادم. هنوز مرگش را باور نمی‌کنم و همیشه به یادش هستم. پدرم سال‌ها قبل راننده بود و مرا یک‌بار با خود به سفر برد. هنوز پس از گذشت بیش از 30 سال خاطرات آن سفر را به یاد دارم و هیچ‌وقت آن را فراموش نمی‌کنم. شدت این خاطره به حدی بود که دلم می‌خواست راننده بشوم، اما مسیر زندگی‌ام تغییر کرد! هنوز جای خالی پدرم در زندگی‌ام حس می‌شود.»
یک خانم سن و سال‌دار از پدرهای قدیم می‌گوید: «پدرهای قدیمی هیبتی داشتند که نمی‌توانستی توی چشم‌هایشان نگاه کنی، به همه چیز از اسلام و قرآن و خانواده تا زندگی شخصی و خانوادگی پایبند بودند و نمی‌توانستی حرفی روی حرفشان بزنی، دل خانواده را گرم نگه می‌داشتند و اجازه نمی‌دادند که فرزندانشان در سختی تنها بمانند.»
 سن و سالی از او گذشته و یادِ پدر چشم‌های کم‌سویش را منور می‌کند. یاد مردی قدیمی که به قول او با ابهت بود، اما نمی‌گذاشت خانواده در سختی و تنهایی بماند.
قدر آیینه بدانیم چو هست
حمیدرضا صباغیان ساکن کرج و کارمند آزمایشگاه و پدر یک فرزند پسر به ما می‌گوید: «همسرم خانه‌دار و من هزینه‌های خانواده را تأمین می‌کنم.» او فرزندش را بسیار دوست دارد و دلش می‌خواهد یک‌خانه و مغازه برایش در آینده فراهم کند. می‌گوید: «در جلسات اولیاومربیان در مدرسه شرکت می‌کنم و پیگیر مشکلات فرزندم در مدرسه هستم. او را به کلاس‌های مختلف مهارت‌آموزی فرستاده‌ام تا بعدها به کمکش آید.»
حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی گرجی استاد حوزه و دانشگاه پیرامون نقش تربیتی و جایگاه پدر در اسلام، توضیح می‌دهد: «قرآن می‌فرماید: «الرجال قوامون علی النساء» قوام به معنای تکیه‌گاه است. وقتی نهالی را می‌کارند، در کنار آن تکیه‌گاهی می‌گذارند که آن نهال خوب رشد کند، مرد یا پدر نیز چنین نقشی در زندگی همسر و فرزندان خود دارد.»
این کارشناس مذهبی و استاد حوزه ادامه می‌دهد: «در روایت آمده است: مرد، مدیر خانواده است، یعنی آقای خانه است و زن، مدیر خانه است. این جایگاه‌ها باید مشخص شود تا وظایف آنها نیز به منصه ظهور برسد و بر همه افراد خانواده مشخص شود.» وی می‌افزاید: «شهید مطهری تعبیر دیگری نیز در این زمینه دارند، ایشان می‌فرمایند: «پدر مانند یک سد آب است که در پشت آن آب حجیمی جمع شده است. این آب، محبت و غرایز مادرانه است و سد، پدر. وجود این سد باعث می‌شود تا محبت مادری به‌صورت تعدیل شده به فرزندان برسد. اگر این سد برداشته شود فرزندان دچار افراط محبت مادرانه می‌شوند و معمولاً در خانواده‌هایی که پدر نباشد و نقش خود را به‌درستی ایفا نکند، فرزندان دچار افراط محبت مادرانه می‌شوند. همچنان که آب زیاد، ریشه گیاه را از بین می‌برد، محبت زیاد نیز فرزندان را نابود می‌کند. محبت باید در حدی باشد که از سویی مانع رشد فرزندان نشود و از سوی دیگر موجبات انحراف آنها را به وجود نیاورد.»
حجت‌الاسلام گرجی تصریح می‌کند: «هنگامی که والدین به پیری می‌رسند، اوضاع بر وفق مراد پیش نمی‌رود. آنها وقتی پیر می‌شوند، شکننده‌تر می‌شوند و این وظیفه فرزندان است که مراقب آنها باشند. حرمت پیران نگهدار‌ای پسر / تا نگردد طول عمرت مختصر.»  وی با تأکید بر حفظ حرمت والدین، تصریح می‌کند: «سعی کنیم تا حرمت والدین را نگاه داریم. «قدر آیینه بدانیم چو هست، نه در آن‌وقت که افتاد و شکست» یعنی دیگر حسرت و زاری در آن زمان فایده‌ای ندارد. نعمت والدین و به‌ویژه پدر، نعمتی است که خداوند یک‌بار به آدمی می‌بخشد و بعد هم از او گرفته می‌شود، پس این‌گونه نباشد که عمری حسرت برای فرزندان باقی بماند.»
نگهدار ستون‌ خانواده
احمد پدرام، روان‌شناس و مشاور خانواده درباره نقش پدر در خانواده ایرانی، اظهار می‌کند: «از زمان ایران باستان، نقش مرد در خانواده ایرانی به‌گونه‌ای روشن مشخص بوده است و البته در طول تاریخ تکامل بشر نیز از انسان غارنشین به این‌سو، همواره نقش مرد به‌عنوان حافظ خانواده، نگهبان خانواده و نان‌آور خانواده کاملاً بارز بوده است. به همین دلیل، همواره برآوردن نیازهای معیشتی و امنیتی خانواده بر عهده مرد بوده است.»  وی می‌افزاید: «دوست داشته شدن مرد در میان ایرانیان موردتوجه ویژه قرار داشته است، زیرا اصولاً مرد در خانواده ایرانی به‌عنوان مرجع قدرت، دانایی، توانایی و اجتماعی بودن شناخته می‌شود و به دلیل اینکه چنین امتیازاتی می‌تواند کانون خانواده را گرم نگه دارد، مورداحترام واقع می‌شود.»  این روان‌شناس ادامه می‌دهد: «البته این‌جا نکته قابل‌تأملی وجود دارد و آن اینکه وجود دانایی و توانایی در مرد به این خاطر بوده است که مرد در خانواده سنتی، روابط اجتماعی و تعامل بیشتری داشته است، ولی هم اکنون خانم‌ها نیز با پیشرفت در عرصه‌های اجتماعی، موقعیت ویژه‌ای دارند.» وی ادامه می‌دهد: «خانواده ایرانی به پدر ایرانی وابسته است و این محاسنی دارد که باید ارزش‌های فرهنگی خودمان را نیز در نظر داشته باشیم. ما شرقی‌ها و به‌طورکلی مردم آسیا و به‌ویژه ایرانیان، پدر را نماد قدرت، مهربانی و اقتدار می‌دانیم و پدرها معمولاً خانواده‌دوست هستند.»
این روان‌شناس می‌افزاید: «عبارتی هست که می‌گوید زن فرزند را به دنیا می‌آورد و مرد یا پدر دنیا را به فرزند نشان می‌دهد. می‌توان استنباط کرد که تربیت فرزند، کار پدر است و اصول مراقبت از خود، اصول اجتماعی شدن و شکوفایی رشد عاطفی و معنوی را پدر به خانواده می‌آموزد و حتی وقتی هم که نیست، نقش او وجود دارد. به‌عنوان‌مثال، مادر به فرزندانش می‌گوید: پدرتان در مورد این موضوع یا موضوعی دیگر چنین گفته است و به این شکل رهنمودها از طریق پدر به مادر و از مادر به فرزندان ابلاغ می‌شود.»
مناسبت‌ها را تجملی نکنید
پدر امروز شاید به دلیل مشکلات اقتصادی خسته باشد، اما ناتوان نیست و اینها سختی‌ها و فراز و نشیب‌های زندگی است. گاهی به‌جای اینکه در این مناسبت‌ها زندگی را پر از زروزیور کنیم یا هدیه بخریم، باید شرایط موجود را درک کنیم. برخی از پدرها دغدغه زندگی دارند و نباید با درخواست‌های بیهوده به آنها فشار آورد.
 احمد پدرام روان‌شناس ضمن بیان مطالب بالا تصریح می‌کند: «تجملات باعث این شده است که در مناسبت‌ها موارد مهمی را از دست بدهیم و به آنها توجه نکنیم. ما مناسبت‌ها را برای این احیا و پاسداری می‌کنیم که ببینیم از سال گذشته تاکنون چه رشد معنوی و روحی در روند تربیت و مراقبت از خودمان داشته‌ایم؟ اما متأسفانه گرامیداشت این مناسبت‌ها جای خود را به خرج‌های غیرضروری داده است.»
 وی اظهار می‌کند: «متأسفانه برآورد این هزینه‌ها نیز در کشور ما دشوار است و چشم‌وهمچشمی‌ها باعث شده است که برخی ناچار به تحمل این شرایط شوند. برخی از یک هفته پیش از فرارسیدن روز زن یا روز مرد، با دغدغه و نگرانی هدیه‌هایی تهیه می‌کنند و تا یک هفته بعد از آن نیز دلخوری‌هایی وجود دارد که مثلاً چرا اول‌ازهمه به پدر خودت و بعد از آن به پدر من هدیه دادی درحالی‌که مناسبت‌ها نباید زمینه دلخوری باشند.»
این روان‌شناس می‌افزاید: «این‌گونه است که چرایی‌های زیادی در برخی خانواده‌ها به وجود می‌آید که «چرا روز زن یا مرد را فراموش کردی؟» یا «چرا تبریک نگفتی؟» و چراهای فراوان دیگری که موجبات دلخوری افراد را به وجود می‌آورد، درحالی‌که هدف هر جامعه‌ای از پاسداشت چنین روزهایی، عمدتاً برآوردن نیازهای مادی نیست.» وی خاطرنشان می‌کند: «بنابراین بهتر است به‌جای اینکه رنج این تشریفات را بر خود هموار کنیم، این روز و روزهای مشابه را شروعی برای خودشناسی بدانیم و به فرزندانمان نشان دهیم که امروز روز مرد است و من رفتار مردانه‌ای از خود نشان خواهم داد و به مادرتان کمک می‌کنم یا قول می‌دهم که کمک و همکاری بیشتری در خانواده داشته باشم.»
 پدرام در تکمیل صحبت‌هایش می‌افزاید: «فرزندان باید پدر و مادر و حد توانایی آنها را بشناسند. برای پدرها از لحاظ مالی این روزها زندگی سخت می‌گذرد. برخی از پدرها خودشان دهه شصتی هستند و از توان مالی خوبی برخوردار نیستند؛ بنابراین از فرزندان و حتی از خود والدین انتظار داریم که در تربیت فرزندان، بحث آشنایی با اقتصاد را نه با ناامید کردن آنها بلکه با داشتن یک روش درست آموزش دهند تا هزینه‌های زندگی را به‌ویژه در این مناسبت‌ها تعدیل و مدیریت کنند.»