اعجازی دیگر از سلاله پاک رسول خدا(ص)
قرآن کریم آینهای است که حیات شورانگیز و سرگذشت اعجابآمیزِ انبیای عظام را به تصویر میکشد. قصه پیامبران الهی گاه آنچنان حیرت فزا و معجزهآسا است که کوتهنظران و کمخِردان، با دیده ناباوری و انکار به آن نگریسته و احوالات انبیا را غیر محتمل و دور از واقع میدانند! غافل از آن که اعجاز خداوندِ شگفتیآفرین، منحصر در زندگی پیامبران نیست، بلکه در لحظهلحظه جهان باشکوه آفرینش، جاری است و آنان که بیتحیّر، بر طاق بلند سپهر و گستره زمین چشم میگشایند و دست قدرت پروردگار را نمیبینند، طعن بر آدمیّتشان رواست.
آری پیامبران، هر کدام معدن اعجاز و شگفتی هستند: آفرینش آدم ابوالبشر از خاک و مسکن گزیدنش در بهشت- عمر دراز نوح و قصه کشتی و طوفان عالمگیر او- سرگذشت هود و لوط و سرانجام شوم و عبرتانگیز قومشان- بیرون آمدن شتر حضرت صالح از دل کوه- زندگی اسرارآمیز ابراهیم خلیل، سرد شدن آتش بر او و مأموریتش بر ذبح فرزند- ماجرای یعقوب نبی و بازگشت بیناییاش به بوی پیراهنی- جمال یوسف و سرگذشت پرحادثهاش از چاه تا تخت سلطنت- عصای موسی و داستان حیرتانگیزش با فرعون، سخن گفتن خداوند با او از طریق درخت و شکافته شدن دریا برای او- نرم شدن آهن به دست داود نبی- سلطنت سلیمان بر جن و انس و باد و پرندگان- قصه صبر فوقالعاده ایوب- بلعیده شدن یونس توسط ماهی- مردن عُزیر و زنده شدن دوباره او پس از صد سال- صاحب فرزند شدن زکریا در کهولت سن- زاده شدن عیسی مسیح، بدون پدر از مادری پاکدامن، سخن گفتن در گهواره و زنده کردن مردگان و سرانجام سرگذشت خاتم انبیا(ص) از بدو تولد تا وفات، همه و همه از نوادری حکایت دارد که در زندگی روزمره بشر هرگز دیده یا شنیده نشده است.
خداوند آن قادر و حکیم مطلق، در مقام دیگر، حیات طیبه امامان اهلبیت علیهمالسلام را نیز در پوششی از معجزات قرار داده است. از ولادت اولین امام، حضرت امیرالمؤمنين علیهالسلام در خانه کعبه تا میلاد امام دوازدهم در سحر نیمه شعبان از بانویی که آثار حمل در او دیده نشد و نیز غیبت و عمر طولانیاش، بار دیگر بیانگر قدرت و حکمت آن آفریدگار یگانه است.
امام نهم حضرت جوادالائمه علیهالسلام نیز سرگذشتی حیرتانگیز دارد که صاحبان عقل و دانش از آن بیتفاوت عبور نمیکنند. کمی از آن پیشوای خوبان بگوییم و بشنویم.
امام رضا علیهالسلام در سال ۱۸۳ق در ۳۵ سالگی به امامت رسید و ۲۰ سال امامت فرمود. آن حضرت در دوران جوانی صاحب فرزندی نشد و چه بسا در طول این مدت مورد سؤال شیعیان و طعن مخالفان قرار میگرفت که اگر شما امام هستید پس چرا جانشین ندارید؟ آن حضرت میفرمود به خدا قسم بعد از گذشت ایامی چند، خداوند به من پسری عطا میکند که جداکننده حق از باطل خواهد بود.
سرانجام در سال ۱۹۵ ابوجعفر امام محمد بنعلی بنموسی ملقب به جوادالائمه علیهالسلام متولد شد و این اتفاق مبارک، پس از سالها انتظار، مایه روشنی چشم حقطلبان گردید به حدّی که امام رضا(ع) در وصف فرزند دُرّدانهاش فرمود: «هذا المَولُودُ الّذی لَم یُولَد مَولُودٌ أعظَمُ عَلی شیعَتِنا بَرَکهًًْ مِنهُ؛ این فرزندی است که با برکتتر از او برای شیعیان ما به دنیا نیامده است.» (بحارالانوار ۵۰/ ۲۳) از این روایت مشخص میشود که چه شرایط سخت و نومیدکنندهای نسبت به تداوم امامت بر فضای عالمِ تشیع حاکم بوده و میلاد امام جواد علیهالسلام چه تأثیر شگرفی بر تغییر این شرایط به نفع پیروان اهلبیت داشته است.
مورخان تصریح کردهاند که حضرت رضا علیهالسلام جز امام جواد(ع) فرزند دیگری نداشته و خداوند این نور دیده را در سن ۴۸ سالگی به آن حضرت عطا فرموده است. از آن پس امام رضا(ع) تا زمان شهادت خود، همواره بر امامت و جانشینی فرزندش، جوادالائمه(ع) تأكيد میکرد و اصحاب خود را در اینباره آگاه میفرمود.
اما خردسالی امام جواد(ع) مسئله جدید و آزمونی دشوار برای شیعیان به حساب میآمد. زیرا تا پیش از آن سابقه نداشت که امامی قبل از سن بلوغ شرعی به امامت رسیده باشد. از این روی در شیعیان چنین باوری ایجاد شده بود که از جمله شرایط امامت، رسیدن به سن بلوغ است. (موضوع به امامت رسیدن در سن طفولیت، پس از امام جواد برای امام هادی و امام مهدی علیهماالسلام نیز رخ داد که در آن زمان برای شیعیان مطلبی حل شده بود.)
گاه که شیعیان به حضور امام رضا(ع) رسیده و تعیین جانشین حضرتش را مطالبه میکردند و ایشان، فرزند خردسال خود امام جواد را معرفی میکرد، آنان با شگفتی میپرسیدند آیا از کودکی چندساله حلال و حرام دین خود را بپرسیم و او را راهنمای خود قرار دهیم؟!... و چون امام تعجب و مراتب انکار آنان را میدید، میفرمود: «إنّ اللهَ سُبحانَهُ بَعَثَ عیسی بنَ مَریَمَ رَسُولاً نَبیّاً صاحِبَ شَریعهًٍْ مُبدَأهًٍْ فى أصغرَ مِنَ السّنِّ الّذى فِيهِ أبوجَعفر؛ خداوند عیسی بن مریم را بهعنوان پیامبر صاحب شریعت مبعوث فرمود در حالی که خردسالتر از امام جواد(ع) بود.(بحارالانوار ۵۰/ ۲۳)
صفوان بنیحیی گوید به امام رضا(ع) عرض کردم ما هرگاه از جانشین شما میپرسیدیم، میفرمودید خداوند به من فرزندی عطا خواهد کرد. اینک خداوند ابوجعفر(ع) را به شما عطا فرموده است که چشمانمان از نور جمالش روشنی یافت. خداوند روزی را نیاورد که برای شما پیشامدی رخ دهد اما در آن صورت، امام پس از شما کیست؟ امام به فرزندش امام جواد(ع) که در برابرش ایستاده بود اشاره کرد. صفوان گوید گفتم فدایت شوم او که سه سال بیشتر ندارد! فرمود چه زیانی به امامتش میرسد؟ عیسی هنگامی که به پیامبری رسید کمتر از سه سال داشت.(ارشاد مفید ج۲ باب۲۴)
در سال ۲۰۳ هنگامی که امام رضا(ع) به شهادت رسید، بسیاری از شیعیان در تعیین امام پس از آن حضرت، دچار حیرت و اختلاف شدند. زیرا با تنها فرزند امام رضا(ع) که هشت سال بیشتر نداشت روبه رو بودند. این سرگردانی باعث شد که گروهی به واقفیه بپیوندند. واقفیها منکر امامت حضرت رضا(ع) بودند و امام کاظم(ع) را امام آخرین و مهدی موعود میدانستند. جمعی نیز بهدنبال عبدالله بنموسی برادر امام رضا(ع) رفتند و از وی سؤالاتی پرسیدند ولی چون ناتوانیاش را از پاسخ صحیح دیدند، او را ترک کردند.
اما کمکم چهره زیبای حقیقت از درون لایههای شبهات آشکار شد و چون شیعیان دریای بیکران و موّاج علم و دیگر فضایل جوادالائمه علیهالسلام را دیدند به راه حق گرویده و پیرو حضرتش شدند. آن حضرت در ردّ اشکالاتی که پیرامون مقام امامت میشد، پاسخهای مختلفی ارائه مینمود. گاه به جانشینی سلیمان از داود نبی اشاره کرده و میفرمود سلیمان هنگامی که در سنین طفولیت بود و چوپانی میکرد، پدرش حضرت داود او را به جانشینی خود برگزید در حالی که علمای بنیاسرائیل این عمل او را انکار میکردند.
علی بناسباط گوید من با دقت به قامت امام جواد(ع) نگاه میکردم تامشخصاتش را برای اهل مصر بازگو کنم. آن حضرت فرمود علی! خداوند همانطور که حجت خود را درباره نبوت بر مردم تمام میکند، در مورد امامت نیز اتمام حجت میفرماید. خداوند در وصف حضرت یحیی میفرماید: «وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبيّا؛ ما در کودکی به او حکمت بخشیدیم.(مریم ۱۲) پس جایز است در کودکی مقام رهبری و هدایت اعطا شود. (بحارالانوار ۵۰/۲۰)
در یکی از سالها ایام حج هشتاد نفر از دانشمندان شیعه از شهرهای مختلف اجتماع کرده و عازم مدینه شدند. ابتدا نزد عبدالله بنموسی رفتند و سؤالاتی کردند که پاسخ صحیحی نشنیدند. اما هنگامی که به حضور امام جواد(ع) شرفیاب شدند، آن حضرت را جانشین راستین علی بنموسی الرضا(ع) یافتند. مشهور است امام جواد با آن که نه ساله بود سی هزار مسئله را در یک مجلس پاسخ داد! و بار دیگر اثبات نمود امامان اهلبیت علیهمالسلام همه وارثان علوم نبوی(ص) هستند و این موضوع ارتباطی با کوچکی و بزرگی آنان ندارد.
مأمون پس از آنکه امام جواد علیهالسلام یحیی بناکثم را در نه سالگی در آن مناظره معروف شکست داد، به اطرافیان خود گفت وای بر شما! این خاندان، فضایلی دارند که دیگران فاقد آن هستند و سن کم مانع کمالاتشان نمیشود. مگر نمیدانید رسول خدا(ص) در آغاز تبلیغ خود از علی علیهالسلام دعوت کرد و با آنکه آن حضرت در سن ده سالگی بود، اسلامش را پذیرفت و هیچکس دیگری را در این سنین دعوت به اسلام نفرمود. نیز با حسن و حسین علیهماالسلام در سن شش سالگی بیعت کرد و با هیچ کودک دیگری جز آنان بیعت نفرمود؟ آیا درک نمیکنید خداوند به این خاندان چه فضایلی عطا فرموده است؟(ارشاد ج۲ باب۲۵)
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی