توهم توطئهای و انحصارطلبی مثل دبیرکل حزب کارگزاران(خبر ویژه)
ویدئوی منتشرشده از اظهارات دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، نمونهای شرمآور از انحصارطلبی حاکم بر این حزب است.
روزنامه جوان با اشاره به ویدئوی منتشره نوشت: این ویدئو ترکیبی تهوعآور از خلق و خوی انحصارطلبی و هرجومرج و شخصیتپرستی و دشمنی با مردم است.
حسین مرعشی در این ویدئو میگوید: «تضعیف آقای هاشمی مال انتخابات دور دومش بود، یعنی آنجایی که احمد توکلی براساس یک برنامه از پیش طراحیشده آمد و 4/5 میلیون رأی آقای هاشمی را گرفت. نقطه تضعیف آقای هاشمی از آنجا شروع شد.»
مغز منجمد سیاسی را ببینید! چنان در مرحوم هاشمی همه هستی و وجود حزب و دار و دسته را متبلور میبیند که حضور یک نامزد دیگر به انتخابات را بدون هیچ تفسیر و توضیحی، توطئه تضعیف آقای هاشمی میداند و میگوید برنامه از پیشتعیینشده بوده است! ترجیح این شخص و حزبش در تاریخ انقلاب این بوده که کسی مقابل هاشمی قدعلم نکند و حتی یک چوب خشک هم به انتخابات وارد نشود و شخص هاشمی با خودش یا نهایتاً با کسی که خودش تعیین میکند (جاسبی یا امثال او) رقابت کند. ورود هرکس به انتخابات مقابل هاشمی (در سال ۱۳۷۲) از نظر ایشان یک دسیسه و توطئه بوده است با هدف تضعیف شخص شخیص هاشمی! آن 4/5 میلیون نفر هم از نظر ایشان مردم نبودند، که مشتی توطئهگر و تضعیفگر آقای هاشمی بودند. این سخنان نیازی به توضیح ندارد. یک فاجعه تمامعیار است. وهن سیاست، وهن حکمرانی و وهن
اندیشه است.
مرعشی ادامه میدهد: «آقای هاشمی حتی در ۹۲ هم که کاندیدا شد، دنبال فرصتی بود که اگر یکبار دیگر رأی قابلتوجهی از مردم بگیرد، در قامت خودش ظاهر شود و این فرصت پیش نیامد. در ۸۴ به خاطر شرایط سیاسی پیش نیامد و در ۹۲ هم که شرایط سیاسی و اجتماعی بعد از هشتسال ریاستجمهوری احمدینژاد مهیا شده بود، شورای نگهبان براساس توصیه وزارت اطلاعات ورود کرد که البته آنها (شورای نگهبان و وزارت اطلاعات) تصمیم درستی برای خودشان گرفتند، چون آقای هاشمی ۲۹ میلیون رأی داشت و اگرمیآمد، کار آنها را [خراب میکرد]».
«شرایط سیاسی» از نظر دبیرکل حزب سازندگی چیست؟ شرایطی که در آن هاشمی رأی نیاورد! همین! برای انتخاباتی که وزارت کشور دولت اصلاحات برگزار کرده و بحثی بر سر تقلب و حتی تخلف هم در آن نبود، بهاینخاطر که هاشمی پیروز نشد، پرچم دشمنی با مردم رأیدهنده را در دست میگیرند و برای حزب خودشان مرثیه میخوانند. مرعشی در همین چند جمله مدعی است بهخاطر اینکه احمدینژاد هشتسال ریاستجمهور بوده (و لابد مردم بیزار شده بودند) شرایط رأی ۲۹ میلیونی آقای هاشمی فراهم بود، اما درباره رأی آوردن ۱۷ میلیونی احمدینژاد در ۸۴ همین نتیجه را نمیگیرد و نمیگوید «بهخاطر هشتسال ریاستجمهوری اصلاحات، شرایط سیاسی فراهم شد و مردم به احمدینژاد
رأی دادند.»