چگونگی ارتباطات انسان(1) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی مجموعه ارتباطات و تعاملاتی که انسان در عالم هستی دارد چگونه باید تنظیم و برقرار شود، تا رسیدن به هدف سعادتمندی و رستگاری برای او محقق گردد؟
پاسخ:
انواع ارتباطات انسان
به طور کلی انسان در عالم هستی در سطح کلان چهار نوع ارتباط و تعامل دارد که نوع و چگونگی این ارتباطات میتواند هویت و شخصیت انسانی او را در این عالم مادی تعیین کند. اینکه انسان چه هویتی را باید در این دنیا برای سبک زندگی خود انتخاب کند و در آن چهارچوب عمل کند،بستگی به نوع تفسیر و تبیینی است که او از این ارتباطات چهارگانه در عالم هستی دارد. این ارتباطات چهارگانه عبارتند از: 1- ارتباط با خود 2- ارتباط با دیگران 3- ارتباط با عالم طبیعت 4- ارتباط با خدا.
نگاه توحیدی به جهان هستی
به باور ما جهان هستی معلول تصادف نیست و پوچ و بیهدف آفریده نشده است، بلکه این جهان با عظمت خالقی حکیم، علیم و قادر و... دارد که کل جهان هستی را خلق کرده و آنها را در مسیر کمالات خود هدایت و رهبری میکند. «ربنالاذی اعلی کل شیيء خلقه ثم هدی».
خدای ما همان است که هر چیزی را (آنچنان که شایسته است) آفریده (و در راه کمال خود قرار داده) و هدایت کرده است» (طه- 50) بنابراین براساس نگاه توحیدی و تفسیر و تبیینی که موحدین و متألهین از عالم هستی دارند همه عالم هستی و مخلوقات آن تحت هدایت تکوینی و تشریعی الهی قرار دارند، هدایت تکوینی برای موجوداتی است که جبراً در مسیر هدایت الهی قرار میگیرند و از خود هیچ گونه اختیار و ارادهای بر نافرمانی و عصیان ندارند، اما هدایت تشریعی برای مخلوقات و موجوداتی است که دارای اختیار بوده و قدرت انتخاب و عصیان و نافرمانی دارند، مانند انسانها و طایفه جن که خدای متعال آنها را به لحاظ خلقتی، دارای قدرت انتخاب و اختیار آفریده است. هدایت تشریعی در چهارچوب شرایع آسمانی و ارسال رسل و انزال کتب محقق میگردد که آخرین شریعت آسمانی با پیامبر ختمی مرتب حضرت محمد(ص) و انزال کتاب آسمانی قرآن کریم به منصه ظهور رسیده است و تا روز قیامت برای انسانها در هر عصری و نسلی حجت و نقشه راه هدایت و سعادت و رستگاری آنها به حساب میآید. در اینجا با نگاهی اجمالی به برخی از اهم آیات قرآن کریم در خصوص این ارتباطات چهارگانه به جایگاه و نقش خود در این عالم پی خواهیم برد و میتوانیم سبک زندگی الهی را در این چهارچوب تنظیم و برقرار نماییم. در واقع قرآن کریم نقش و رسالت ما را در این جهان برای رسیدن به کمالات واقعی مشخص فرموده که طالبین هدایت آنها را در سبک زندگی خود به کار گرفته و به سرمنزل مقصود خواهند رسید.
1- ارتباط با خود
اولین نوع ارتباطی که انسان در این عالم دارد، ارتباط با نفس خود است. شکی نیست بعد از اینکه انسان به حد بلوغ عقلی رسید و قدرت شناخت خیر و شر، خوب و بد و حسن و قبح عقلی را پیدا کرد، اولین سوال برای او این است که با نفس خود چگونه باید ارتباط و تعامل برقرار کند؟ قرآن کریم این نوع ارتباط را ابتدا در قالب دو سوال از انسان میپرسد: «اولم یتفکروا فی انسفهم» آیا انسانها درباره نفوس خودشان نمیاندیشیند و فکر نمیکنند(روم-8) و در جای دیگر میفرماید: «و فی انفسکم افلا تبصرون» آیا انسانها درباره نفوس خودشان شناخت و بصیرت پیدا نمیکنند؟(الذاریات-21) بنابراین شناخت و معرفت نفس اولین زیرساخت فکری انسان را تشکیل میدهد و در لسان روایات هم از آن به انفعالمعارف نام برده شده است. قال الامام علی(ع): معرفه النفس، انفع المعارف» خودشناسی و معرفهالنفس، سودمندترین شناختها است(غررالحکم، ح9865) و در روایتی دیگر آن حضرت میفرماید: «افضل العقل معرفه الانسان نفسه، فمن عرف نفسه عقل و من جهلها ضلّ» برترین خردورزی، خودشناسی و انسانشناسی است. پس هرکس خود را شناخت خردمند شد و هرکس خود را نشناخت گمراه گشت.(همان- ح3220)
ادامه دارد