kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۸۲۸۳
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۱ - ۲۲:۴۴

اخبار ویژه

 

فارین‌پالیسی: قطب قدرت مهمی در برابر غرب شکل گرفته است
نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا تاکید کرد کشور‌های واقع در جهان خارج از غرب، در حال قدرتمند‌تر شدن هستند و این روند در سال جدید شدت می‌گیرد.
راوی گراول سردبیر نشریه فارین‌پالیسی در تحلیلی به مناسبت آغاز سال 2023 می‌نویسد: معنادارترین روند در سیاست جهانی برای سال ۲۰۲۳ روندی است که به‌اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. «جنوب جهانی» در هر عرصه‌ای قابل مشاهده‌تر و تاثیرگذارتر می‌شود. در نشست بزرگ آب و هوایی در سال گذشته توافق شد، صندوق «ضرر و زيان»  برای کمک به کشور‌های در حال توسعه ایجاد شود تا با آسیب‌های ناشی از تغییرات آب و هوایی مقابله کنند.
بزرگ‌ترین رویداد ورزشی سال ۲۰۲۲ میلادی جام جهانی فوتبال مردان که در قطر برگزار شد، خود جزو اولین‌ها محسوب می‌شد؛ چرا که نخستین باری بود که یک کشور عربی میزبان چنین رویداد مهم ورزشی بود و نخستین بار بود که یک تیم آفریقایی یعنی مراکش به مرحله نیمه نهایی صعود کرد. این مسابقات هم چنین برای تماشاگرانی از آفریقا، خاورمیانه و جنوب آسیا که برایشان سفر به رویداد‌های ورزشی در اروپا و آمریکای شمالی چالش برانگیز است، خاطره‌انگیز باقی خواهد ماند.
هم چنین، در نظر بگیرید که چگونه همزمان با آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین، بسیاری از کشور‌های در حال توسعه از مشارکت در تحریم‌های علیه روسیه خودداری کردند. شایستگی اخلاقی چنین تصمیمی را می‌توان و باید مورد بحث قرار داد. با این وجود، با کنار گذاشتن مقوله جنجال‌برانگیز و پرمناقشه اخلاق در سیاست خارجی، رهبران کشور‌ها از هند تا نایروبی اعتماد به نفس فزاینده‌ای را در دفاع از منافع استراتژیک خود به جای دفاع از منافع غرب نشان دادند.
جهان غیرغربی یعنی جنوب جهانی که مدت‌ها نادیده گرفته شده بود، اکنون صدای خود را به گوش سایرین می‌رساند. این بخش از سیاره زمین در مقایسه با غرب جوان‌تر است و سریع‌تر رشد می‌کند.
همچنین در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ میلادی زمانی که «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه به سربازان خود دستور حمله به اوکراین را داد رهبران جهان با آزمایش دشواری مواجه شدند. رهبران اروپایی شاهد بحرانی وجودی در مرز‌های خود بودند.
رهبران ایالات متحده، جهانی را می‌دیدند که به دو اردوگاه‌ تقسیم شده بود. با این وجود، رهبران در جنوب جهانی به تصویری مبهم نگاه می‌کردند. آنان به سادگی برداشتی واضح و سیاه و سفید از وضعیت نداشتند. در هفته‌ها و ماه‌های پس از آن در حالی که واشنگتن، لندن، برلین، پاریس و دیگر پایتخت‌های غربی برای پیوستن به تحریم‌های سختگیرانه علیه مسکو گردهم آمدند بسیاری از کشور‌های دیگر جهان ترجیح دادند در حاشیه قرار گیرند. پیش از حمله روسیه به اوکراین، هند تنها ۰.۲ درصد از کل نفت خام خود را از روسیه وارد می‌کرد. تا پایان سال ۲۰۲۲ میلادی نفت روسیه که با تخفیف شدید
بین ۲۰ تا ۳۰ دلار در هر بشکه خریداری می‌شد حدود ۲۳ درصد از کل خرید نفتی هندوستان را به خود اختصاص داد.
وزیر امور خارجه هند در ژوئن گذشته در مجمعی در اسلواکی گفت: «ما حق داریم منافع خود را بسنجیم و در نظر بگیریم». او به منتقدان غربی خود توصیه کرد که «از این ذهنیت بیرون بیایند که مشکلات اروپا، مشکلات جهان است و مشکلات جهان مشکلات اروپا نیست».
دیپلمات‌ها از تایلند تا کنیا به من نوع دیگری از همین موضوع را گفتند: «غرب همواره انتظار دارد کشور‌ها به طرح‌هایی بپیوندند که می‌خواهد در آن سرمایه‌گذاری کند، اما به ندرت برای مشکلات دیگران اقدام موثری انجام می‌دهد». برای مثال، خروج ایالات متحده از افغانستان ممکن است در راستای منافع آمریکا بوده باشد، اما امید‌های نیرو‌های طرفدار دموکراسی در منطقه را از بین برد. آنان می‌گفتند درگیری و بحران در جهان در حال توسعه کمتر از بحران در کشور‌های غربی توجه افکار عمومی جهان را به خود جلب می‌کند.
واکنش جنوب جهانی به جنگ اوکراین نشان دهنده تغییر بسیار بزرگتری در نظم جهانی نسبت به آن چیزی است که اکثر تحلیلگران آمریکایی و اروپایی به آن اعتبار می‌دهند. این جنبش غیرمتعهد قرن بیستم نیست بلکه مجموعه‌ای از قدرت‌های مهم هستند: هند، برزیل، آفریقای جنوبی، انجمن کشور‌های آسیای جنوب شرقی که می‌گویند: «این دیگر جنگ ما نیست و آنچه ما واقعا نگران آن هستیم درگیری‌های منطقه‌ای‌مان است».
البته این موضوع وجود دارد که آیا تحریم‌های تحت رهبری ایالات متحده از حمایت سازمان ملل برخوردار است یا خیر. در مورد تحریم مسکو، این امر به‌دلیل کرسی روسیه در شورای امنیت غیرممکن است. بسیاری از کشور‌ها مانند هند سیاستی را اتخاذ کرده‌اند که تنها به تحریم‌هایی بپیوندند که مشروعیت قطعنامه سازمان ملل را با خود به همراه دارند. موضع سیاست خارجی هند به طور خاص جالب است، زیرا می‌تواند پیش نمایشی باشد برای آن که دیگر قدرت‌های در حال ظهور چگونه ممکن است جهان را ببینند.
در سال گذشته در جریان سفر‌هایی که از داووس تا دوحه و از نایروبی به دهلی‌نو داشتم صدا‌هایی تکراری از رهبران سیاسی و تجاری در کشور‌های در حال توسعه شنیدم. آنان احساس می‌کنند که غرب برای مدت زمانی طولانی بر روایت اقتصادی و ژئوپولیتیک جهانی تسلط داشته است. آنان احساس می‌کنند که دوران سلطه ایالات متحده به تدریج در حال پایان است و در جهانی که ایالات متحده به‌طور فزاینده‌ای با چین درگیر است آنان نمی‌خواهند مجبور به انتخاب یک طرف شوند.
آنان از خود می‌پرسند: «چرا باید مجبور باشیم تنها با یک شریک بزرگ تجارت کنیم؟ چرا باید اجازه دهیم غرب به تنهایی سیاست جهانی را شکل دهد در حالی که افزایش درآمد طبقات متوسط کشور‌های مان به ما اجازه می‌دهد صدای بلندتری داشته باشیم»؟
چه در عرصه ورزش چه تجارت یا دیپلماسی ما دیگر در یک دنیای روشن تک‌قطبی یا دوقطبی نیستیم. اکنون با جهانی چندقطبی مواجه هستیم که در آن تعداد فزاینده‌ای از کشور‌ها در تلاش هستند تا بخشی از تصویر باشند.

گزارش محافل صهیونیستی از تشدید شکاف‌ها در اسرائیل
یک موسسه پژوهشی در تل‌آویو اعلام کرد اغلب صهیونیست‌ها کابینه نتانیاهو را ناتوان و ضعیف تلقی می‌کنند.
موسسه «مطالعات دموکراسی اسرائیل»، دولت نتانیاهو را دارای بیشترین وزیران بی‌تجربه توصیف کرد و یادآور شد که برای اولین‌بار در چند دهه اخیر نیز هیچ وزیر اتیوپیایی‌تبار یا روس‌تبار در دولت وجود ندارد و در حالی که دو وزیر غیریهودی در دولت‌های نفتالی بنت و یائیر لاپید در مسند امور بودند، تمامی وزیران دولت کنونی تنها از میان یهودیان هستند.
۱۶ تن از ۳۰ وزیر نیز کسانی هستند که خانه خود آنها در مناطقی واقع است که محدوده اسرائیل نیست و از نظر قوانین بین‌المللی «اراضی اشغالی» محسوب می‌شود.
به گزارش رادیو فردا، در همین حال، نتیجه یک نظرسنجی در نخستین روزهای کار دولت نتانیاهو نشان داد که ۶۰ درصد اسرائیلی‌ها معتقدند نتانیاهو در مذاکرات تشکیل ائتلاف «ناکام» و فاقد آن تسلطی بود که در تشکیل ائتلاف‌ دولت‌های پیشین از خود نشان می‌داد.
۶۲ درصد از افکار عمومی معتقد است که لیکود زیاده از حد در برابر احزابی که به ائتلاف دولت ملحق شدند، نرمش نشان داد. ۷۵ درصد از مردم باور دارند که نفوذ احزاب به‌شدت مذهبی (صهیونیستی) بر اصول دولت به طرز بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است.
رادیو فردا افزود: گزارش‌های متعدد رسانه‌های اسرائیل این هفته همچنین حاکی از نگرانی از دور شدن سازمان‌های یهودیان آمریکایی و اصولا فاصله گرفتن بیشتر یهودیان جهان از اسرائیل است.
خاخام اوری رگو، در روزنامه معاریو نوشت که اختلافات حول مسائل مذهبی و دولت در اسرائیل نه‌تنها شکاف در داخل اسرائیل را عمیق‌تر خواهد کرد، بلکه شکاف بین اسرائیل و جوامع دیگر یهودیان در جهان را بیشتر می‌کند.
این در حالی است که تظاهرات اعتراضی علیه دولت نتانیاهو شدت گرفته است.
در همین حال، چشم‌انداز تشدید تنش میان اسرائیل و فلسطینیان پس از روی کار آمدن دولت جدید اسرائیل در حالی پدیدار شده که سال ۲۰۲۲ مرگبارترین سال در نزاع اسرائیلی- فلسطینی در ۱۸ سال گذشته بود. این در حالی بود که یک دولت میانه‌رو از دید داخلی و جهانی به نخست‌وزیری نفتالی بنت و یائیر لاپید در اسرائیل بر سر قدرت بود که آن‌ دو تاکید داشتند «در دفاع از امنیت مردم» و «مبارزه با ترور»، تردید به خود راه نداده‌اند. در این سال
۳۱ اسرائیلی (صهیونیست) در عملیات فلسطینیان کشته شدند.
روزنامه ‌هاآرتص با استناد به آمار ارائه شده نوشت که ۱۴۴ فلسطینی در این سال کشته شدند و داستان برخی از آنها را به عنوان افرادی که با وجود «بی‌خطر بودن هدف آتشباری ارتش اسرائیل قرار گرفتند»، مورد اشاره قرار داد. اما رسانه‌های جهانی به نقل از فلسطینیان تاکید دارند که در سال ۲۰۲۲ فلسطینیان کرانه باختری متحمل ۲۵۷ کشته، شامل ۴۷ کودک شدند.
از سوی دیگر، ۴۰ درصد از اسرائیلی‌هایی که به آمریکا مهاجرت کرده‌اند، گفته‌اند هیچ‌گاه در‌ اندیشه بازگشت برای زندگی در اسرائیل نیستند.

غرب مأیوس از باج‌گیری در مذاکره دست به آشوب‌افکنی زد
یک کارشناس غربگرا اذعان کرد: غرب چون از مهار ایران از طریق مذاکره مأیوس شده، دست به حمایت از اغتشاشات برای تضعیف ایران زده است.
شیرین‌ هانتر استاد دانشگاه جورج تاون واشنگتن در گفت‌و‌گو با ایلنا اظهار داشت: هر زمان ایران در موقعیت ضعیف قرار می‌گیرد، همسایگانی که نسبت به تهران احساس خوبی ندارند سعی می‌کنند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند. در حال حاضر ناآرامی‌های ایران، همسایگان بدنیت را گستاخ کرده تا آرزوهای خود برای فروپاشی ایران را عملی کنند.
وی گفت: این‌طور به نظر می‌رسد که کشورهای غربی به این نتیجه رسیده‌اند که مهار ایران و تشویق تهران به تجدیدنظر در سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از راه گفت‌و‌گو و توافق امکان‌پذیر نیست. چندی پیش امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه گفت که غرب باید راه دیگری برای مهار ایران برگزیند. ناآرامی‌های داخلی ایران نیز اروپا را به سخت‌گیری بیشتر در قبال تهران تشویق کرده است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که در همین راستا نیز موضوع پرونده پادمانی ایران به دومین قطعنامه شورای حکام آژانس منجر شده، آیا غرب اراده‌ای دارد تا تنش را به اوج برساند، گفت: البته پیش‌بینی جمع‌بندی غرب آسان نیست. به نظر من در غیاب اقدامی برای تنش‌‌زدایی امکان بالا رفتن تنش‌ها زیاد است اما اوج تنش که روی میز آمدن گزینه نظامی است، بیشتر به اسرائیل و آمریکا بستگی دارد.
هانتر همچنین در پاسخ به این سؤال که در کنار تنش موجود با غرب، امروز تهران با تنش در روابط با جمهوری آذربایجان و همچنین عربستان دست و پنجه نرم می‌کند، چه مولفه‌هایی چنین شرایطی را رقم زده‌اند، گفت: هر زمان ایران در موقعیت ضعیف قرار می‌گیرد، همسایگانی که نسبت به تهران احساس خوبی ندارند سعی می‌کنند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند. در حال حاضر ناآرامی‌های ایران، همسایگان بد نیت را گستاخ کرده تا آرزوهای خود برای فروپاشی ایران عملی کنند. آذربایجان نیز بیشتر تحت تحریک اسرائیل و ترکیه می‌خواهد اهداف پان‌ترکیسم خود را عملی کند. همسایگان ایران به ویژه عربستان و امارات هم می‌خواهند که ایران تجزیه و به شکل افغانستان دربیاید.
این عنصر غربگرا و فعال در حوزه براندازی نرم، گفت: مشکل اصلی سیاست خارجی ایران در چند دهه گذشته این بوده که مبتنی بر منافع ملی و با توجه به واقعیات منطقه‌ای و بین‌المللی نیست. بسیاری از مشکلات و چالش‌های ایران خودساخته است. صریح بگویم که ادامه این وضع و برتری دادن به اهداف ایدئولوژیک به جای کوشش در تامین منافع ایران، دشمنان و رقبای ایران را بیش از پیش گستاخ خواهد کرد.
اظهارات این مهره سیاسی غرب، در واقع ترجمه پیام تهدید غربی‌هاست مبنی بر این که اگر باج‌های دیگری مانند برجام ندهید، ما سیاست‌های آشوب‌افکنانه را در پی می‌گیریم. در واقع، شیطنت اخیر غربی‌ها برآمده از آسیب‌ها و خسارت‌های روند برجام در القای (نادرست) ضعف ایران است. مشابه این روند، پس از شکست فتنه سبز و تشویق غرب به انجام تحریم‌های فلج‌کننده توسط برخی سران و حامیان فتنه سبز بود.
اما روشن است که ایران همان‌گونه که توانست نقشه مهارغرب از طریق تحریم و بی‌ثبات‌‌سازی و تحمیل مذاکره را در هم بشکند و ضربات راهبردی به غرب بزند، بعد از این هم خواهد توانست به مسیر موفقیت‌ها و پیروزی‌ها ادامه دهد. ضمن این که نقشه آشوب هم با درایت مردم دچار شکست فاحش حداکثری شده است.
این نکته هم گفتنی است که علت شکست و بن‌بست برجام، عهدشکنی دولت‌های اوباما، ترامپ و بایدن، افزایش تحریم‌ها برخلاف برجام و زیر پا گذاشتن توافق بود و در دو سال اخیر هم دولت آمریکا حاضر نشد تعهد و تضمین محکمی برای لغو تحریم‌ها و عدم تکرار عهدشکنی ارائه کند.