kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۶۲۱۰
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

پروژه آشوب شکست خورد مدعیان اصلاحات دوباره سراغ برجام و FATF رفتند!

 
 
 
سرویس سیاسی- 
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «تكليف مردم را مشخص كنيد مسئله برجام و FATF را حل مي‌كنيد يا نه؟» نوشت: « با وجود دو پرونده باز برجام و FATF، امكان تحقق اين وعده‌ها [ساخت مسکن و ایجاد شغل] فراهم نبوده و نيست، لذا براي انجام آنها بايد خيلي سريع ابتدا برجام و سپس FATF را حل مي‌كردند كه در اين صورت اميد به آينده را افزايش مي‌دادند. اميدي كه وجود آن، يكي ديگر از شرايط زمينه‌اي تحقق اين وعده‌ها است.»
گفتنی است خسارت‌هایی که اغتشاشات با حمایت تمام و کمال طیف مدعی اصلاحات ظرف چند ماه گذشته به اموال عمومی زد، بالغ بر 1700 میلیارد تومان برآورد شد. اما خسارت وارده در قالب تحمیل تعطیلی و رکود، تضعیف بنیه اقتصاد کشور، افزایش ریسک اقتصادی و تضعیف ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی، بسیار بیشتر از میزان خسارت به اموال عمومی است.
دشمن در جنگ اقتصادی از مسیر تحریم‌ها نتوانست موفق شود و اذعان به شکست فاحش حداکثری کرد. آنها نگران بودند که ایران ظرف چند سال بتواند به مدار شتابان پیشرفت برگردد؛ همچنان که دولت توانست در همین یک سال، بدون برجام و FATF به طور نسبی بر برخی چالش‌ها غلبه کند؛ افزایش صادرات نفتی و غیر نفتی، کاهش کسری بودجه، تسویه حدود یکصد هزار میلیارد تومان بدهی دولت قبل، کاهش نرخ تورم از 60 به 40 درصد در شهریورماه -قبل از آغاز اغتشاشات- ؛️دو برابر شدن خرید تضمینی گندم و کاهش واردات، تامین امنیت غذایی با وجود بحران جهانی گسترده، نهایی کردن پروژه‌های مهمی مانند تامین آب خوزستان و همدان و کردستان، موفقیت در مهار کرونا که نقش مهمی در رکود و تعطیلی کسب و کارها داشت، پیشبرد برنامه‌های مهم فضایی و ماهواره‌ای و موشکی، مدیریت تولید و مصرف برق در کشور و عبور از تابستان بدون قطع برق برخلاف دو سال گذشته، بازگرداندن ریل اقتصاد از رکود به رشد 4 درصدی، و...
همگی در یک سال و نیم گذشته و بدون برجام و FATF محقق شده است. اما حالا که تیر دشمنان و ضد انقلاب و پادوهای داخلی آنها در محقق شدن اهداف آشوب و اغتشاشات اخیر به سنگ خورده و با تو دهنی محکم مردم مواجه شده طیف مدعی اصلاحات دوباره یاد برجام و FATF افتاده است!
اعمال زور راه‌حل همیشگی استعمارگران است اگر بتوانند...
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در یادداشتی نوشت: «اعمال تحریم‌های اقتصادی و سیاسی علیه ایران به امید تأثیرگذاری بر مواضع کشور تنها محدود به کارزار «فشار حداکثری» که توسط دونالد ترامپ راه‌اندازی شد، نمی‌شود. تحریم‌های اروپا نیز به دنبال برنامه هسته‌ای ایران از سال 2006 با الهام از تحریم‌های ایالات متحده در دهه‌های اخیر از قبیل مسدودکردن دارایی‌های ایران در خارج از کشور، محدودیت تردد شخصیت‌های ایرانی و منع تجارت با شرکت‌های ایرانی اعمال شده‌اند. با این حال، تاکنون استراتژی انزوا تأثیر مثبتی نداشته؛ زیرا ایران با وجود پیامدهای اقتصادی، هرگز برنامه هسته‌ای خود را رها نکرده است. از سوی دیگر، آثار مشهود آن از قبیل ایجاد موانع برای بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ازدست‌رفتن اعتماد بین ایران و غرب، تندروی، خروج از انزوای ایران توسط جایگزین‌های منطقه‌ای و تقویت مشارکت با همسایگان آسیایی، متعدد است.»
در ادامه این متن آمده: «با این حال، تأثیر تحریم‌ها متناقض است. دولت ترامپ «فشار حداکثری» را به ‌عنوان راهکاری برای ایجاد تغییر در حکومت ایران از طریق واردکردن فشار به مردم در نظر گرفته بود. سازماندهی واکنش ایران از طریق «اقتصاد مقاومتی» امکان خنثی‌‌سازی این اثر را فراهم کرد. از نظر رابرت مالی، فرستاده ویژه واشنگتن در امور ایران، «تحریم‌ها پاسخ درستی نیستند». وضعیت رابطه بین غرب و ایران به‌طور مؤثر تأکید بر این دارد که آنها به بن‌بست رسیده‌اند. درواقع، برجام در طول سه سالی که مؤثر بود، حداقل تنها مکانیسم مفید برای محدودکردن پیشروی برنامه هسته‌ای ایران بوده است. این تجربه‌ای است که همچنان به عنوان پشتیبان عمل می‌کند و تمایل غربی‌ها برای زنده نگه‌داشتن آن را توضیح می‌دهد. بن‌بست دیپلماتیک میان واشنگتن و تهران و خروج تدریجی ایران از متن توافق این احتمال را کاهش می‌دهد. در پایان، حتی ممکن است لغو تحریم‌ها نیز مفید واقع نشود؛ زیرا پیشرفت ایران در مسائل هسته‌ای برجام را منسوخ خواهد کرد.»
این متن در سطرهای فوق بر این نکته تاکید دارد که غرب بیش از ایران به برجام نیازمند است. این همان نکته‌ای است که در طول 8سال دولت قبل (دولت اصلاح‌طلبان) بارها از سوی منتقدان برجام به دولت و طیف سیاسی اصلاح‌طلب گوشزد شد اما آنها همواره از ناحیه ضعف و نیاز شدید به استقبال غربی‌هایی رفتند که لحظه‌ای را برای فریبکاری از دست نمی‌دهند.
اما بخش پایانی این مطلب قابل تامل است. آیا واقعا برای غرب اعمال زور راه‌حلی نفرت‌انگیز است؟! برای همین نفرت است که بزرگ‌ترین کارخانجات تولید تسلیحات در غرب است و آنها اصلی‌ترین صادرکننده جنگ و مرگ و آشوب به سراسر جهان هستند؟! تاسف‌برانگیز است که چنین تفسیری از استعمارگران که سابقه‌ای سیاه در طول 300سال اخیر دارند ارائه می‌شود. همه اینها در حالی است که در خود غرب متفکرینی نظیر «نوام چامسکی» نظری کاملا خلاف این دارند. دست کم 2کتاب از این نویسنده هست که قطعا بیانگر حقایق زیادی در این زمینه خواهد بود: مجموعه مصاحبه‌هایی که با نوام چامسکی درباره 11سپتامبر شده که در کتابی با همین عنوان یعنی «11سپتامبر» گردآوری شده و دیگری کتاب «سلطه‌جویی‌های یک امپراتوری» که هر دو کتاب در ایران ترجمه شده است.موضوع این است که اگر آمریکا یا اروپا پیروزی در نبرد نظامی با ایران را محتمل می‌دانستند لحظه‌ای درنگ نمی‌کردند.