آمریکا و اسرائیل سیلی خوردند مدعیان اصلاحات برای «لاپوشانی» به صف شدند
سرویس سیاسی ـ
پس از اعتراف صریح دشمن به شکست در جنگ ترکیبی اخیر و سیلی خوردن آمریکا، انگلیس، اسرائیل، دولتهای متخاصم غربی و گاو شیرده سعودی، مدعیان مفلوک اصلاحات به فرموده کارفرمای خود یکی یکی به میدان میآیند تا شکستخوردگی راهبردی دشمن را پنهان کنند و به تقویت تروریستهای تجزیهطلب ادامه دهند.
از جمله این مدعیان میتوان خاتمی و محقق داماد را نام برد که خشونت و اغتشاش برنامهریزیشده تحت حمایت سرویسهای جاسوسی بیگانه را سانسور کردند و مواضعشان که کمترین تفاوتی با مواضع آمریکا و انگلیس و اسرائیل درباره اغتشاش و آشوبگران نداشت، مورد استقبال و پمپاژ توسط رسانههای تروریستی دشمن قرار گرفت.
گذاشتن عصا زیر بغل دشمن
توسط یکی از پادوها
اخیرا نیز عبدالله نوری یکی دیگر از پادوهای دشمن بیانیهای داده تا عصا زیر بغل دشمن سیلی خورده از ملت بگذارد. این فرد رئیس شورای شهر اول تهران بود که در اثر سیاسیکاری زیاد و درگیریها به بنبست رسید و توسط دولت خاتمی منحل شد و مردم پس از آن به مجلسی انقلابی (مجلس هفتم) و شورای شهر دوم (اصولگرا) رای دادند. وی همچنین فساد کرباسچی را بزک و تطهیر کرده و جای برخورد با مفسد، نظام را تهدید کرده بود.
عبدالله نوری اما در بیانیه خود میگوید: وضعیت اسفناک کنونی و برخوردهای بهشدت خشونتآمیز و هتاکیها و فحاشیهای بیسابقه نسبت به معترضان، موجب گردید بسیاری که صادقانه و با نیّت و انگیزههای ملی در انقلاب ۵۷ و جنگ تحمیلی و روندهای پس از آن نقش داشتهاند را بهتزده و پشیمان سازد چرا که در برابر انبوهی از پرسشها که بهویژه از طرف جوانان با آن مواجه میشوند، پاسخی جز سکوت و یا اظهار تأسف و ندامت ندارند... آیا با توجه به عواقب سوء اعمال و رفتار حکومت، احتمال آن نیست که جریانی ضدایرانی همانند اسرائیل که به راحتی دست به ترور، انفجار و دزدی اسناد میزند، در محافل تصمیمساز حاکمیت نفوذ کرده تا با حکمرانی ضدتوسعه و در تقابل با منافع ملی، ایران را تبدیل به سرزمین سوخته کند و با روشهای استبدادی و مقابله با هر نوع آزادیخواهی و با اِعمال سرکوب و خشونت گسترده، جوانان معترض این سرزمین را از اصل دین و آموزههای آن متنفر سازد؟
در بخش دیگری از آن بیانیه هم آمده است: مگر حکومت و ماندن بر قدرت چقدر ارزش دارد که ننگ دنیا و عقوبت آخرت را برای خود خریدار باشیم، به تعبیر امام علی(ع) خطاب به ابن عباس: «سوگند به خدا این نعلین از فرمانروایی شما نزد من محبوبتر است مگر آنکه حقی را بپای دارم یا باطلی را دفع کنم.» به فرض که با برخوردهای خشن، آرامش چندروزهای پدید آید ولی تداوم این حکومت بدون کسب رضایت اکثریت مردم با مشکلات بسیاری همراه خواهد شد و اگر فرصتی هم باقی مانده باشد، تنها راه برونرفت از بحرانهای فراوان موجود و پیشرو، اقدامات اساسی و سریع در جهت کسب رضایت مردم است.
برای مردم ایران، زندگی شرافتمندانه، ماندگاری، عزت ملی، سربلندی، توسعهیافتگی و تأمین منافع ایران واجد اهمیت و ارزش است، نه حفظ و بقای حکومت مستقر.
انطباق مواضع مدعیان اصلاحات با دشمن
همانطور که مشاهده میشود، عبدالله نوری نیز مانند همپیالهها و همدستان خود، بریدن گلوی مامور نیروی انتظامی، آتش زدن آمبولانسهای حامل بیمار، حمله مسلحانه به مردم کوچه و بازار، حمله وحشیانه آشوبگران به خانمهای محجبه و کشیدن چادر و روسری از سر آنها، شکنجه و به شهادت رساندن بسیجیان، ترورهای خیابانی، سوزاندن قرآن، حمله به مساجد و... را نادیده میگیرد و کوچکترین واکنشی نسبت به آن ندارد تا این جنایات ددمنشانه ادامه یابد، از طرف دیگر ژست طلبکار میگیرد و نظام اسلامی را متهم میکند.
دقیقا مانند مواضع رسمی دشمنان تابلودار انقلاب. وی اوباش مسلح تروریست را تطهیر میکند و ضمن بنبستنمایی از وضعیت کشور، اقدام به القای ناامیدی میکند.
سرمایههای اسرائیل؛
نگران نفوذ اسرائیل!
یادآور میشود، نتانیاهو گفته بود اصلاحطلبان اصلیترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند، شیمون پرز هم گفته بود اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی میجنگند، مدعیان اصلاحات هم بار دیگر به پیروی از اربابان خود آمدهاند تا دشمن را تطهیر و نظام را متهم کنند. عبدالله نوری در همین حال که مدال سرمایههای اسرائیل بر گردن او و همپالگیهایش قرار دارد و جرأت تکذیب ندارند، نگران نفوذ اسرائیل شده است!
وطنفروشانی که باید پای میز محاکمه باشند، از توسعه میگویند!
این طیف کارنامه سیاه آکنده از بیتدبیریهای عمدی، نفوذزدگی، اشرافیتزدگی، سیاستبازی، قدرتپرستی، دروغپراکنی، نفاق، خیانت و وطنفروشی دارد؛ اینها در دولت برجام، ناکارآمدی و بیتدبیریهایی همچون کشیدن ترمز پیشرفت برنامه هستهای در مقیاس صنعتی، گستاخ کردن دشمن برای خرابکاری و ترور با توجیه خباثت آمریکا و اروپا در برجام، فراهم آوردن مقدمات فتنههایی مانند ماجرای بنزین و بورس، دو برابر کردن حجم تحریمها، بزرگنمایی تحریم، ضعیفنمایی از کشور، شرطیسازی و به تعلیق بردن اقتصاد، تزریق ناامیدی به مردم، دپو کردن 4 میلیون تن کالای اساسی در گمرکات و بنادر، حذف کارت سوخت و ثابت نگه داشتن قیمت بنزین به مدت چهار سال که موجب قاچاق 144 هزار میلیارد تومانی شد، و سپس، 300 درصد گران کردن بنزین در یک شب. عدم اهتمام به رونق تولید در حوزه پیشرانها (مسکن، شرکتهای دانشبنیان، کشاورزی، خودرو، لوازم خانگی و نظایر آن) که در کوتاهمدت میتوانست میلیونها شغل ایجاد کند و رکود تورمی را مهار نماید، اصرار بر تحمیل رکود به بخش مسکن به مدت حداقل پنج سال؛ در حالی که اهتمام به این بخش میتوانست ضمن مهار نقدینگی، چرخ صنایع و اصناف بسیاری را بچرخاند، کوتاهی در اصلاح نظام بانکی تورمساز؛ سوءمدیریت در حوزه نقدینگی، رویکرد توافق به هر قیمت، اجرای توافق به هر قیمت و حفظ توافق به هر قیمت، توجیه عهدشکنی و خباثت دشمن، ریختن 60 تن طلا و 60 میلیارد دلار ذخیره ارزی به کام رانتخواران، گروگان گرفتن معیشت و جان مردم به بهانه برجام و FATF، کسری 480 هزار میلیارد تومانی به علاوه 500 هزار میلیارد تومان بدهی، خزانه ارزی خالی و رکورد تورم
60 درصدی را برجا گذاشتند اما در حالیکه باید پای میز محاکمه باشند، عبدالله نوری از زندگی شرافتمندانه و توسعهیافتگی میگوید و چنان طلبکارانه حرف میزند که گویا کسی متوجه این خیانتها نشده است.
بی تدبیریهای عمدی مدعیان اصلاحات از زبان خود
نشانههای موجود مؤید تعمد در بیتدبیریهای مدعیان اصلاحات است. نمونههایی از این نشانهها و اعترافات را از زبان رسانهها و افراد همین طیف مرور کنید:
سایت خبر آنلاین وابسته به دو مدیر ارشد رسانهای و مطبوعاتی دولت قبل 19 بهمن 1392؛ چند روز پس از ماجرای موهن توزیع سبد کالا در تحلیلی با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» نوشت: «توزیع سبد کالا با شیوهای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیشبینی باشد. او دقیقا همین اتفاق- ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا- را پیشبینی میکرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت[!] روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنوارههای خارجی
نیازمند بود.
نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران اخیرا بهطور قابل مشاهدهای غذا بین مردم فقیر جامعه توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریمها، تاثیر مستقیم داشته.» این دقیقا همان نتیجهای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشته، اینکه تحریمها روی مردم تاثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته؛ اینکه اوضاع اقتصادی مردم نهتنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر
درگیر شوند.
درست است که روش توزیع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چندروزهای که بازیگران آن شدند، میارزید»!
محمدجواد روح، سردبیر نشریه حزب اتحاد ملت نیز گفته بود: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین، آنگونه سخنرانی میکند؟ کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلان قدر کسری بودجه داریم؟ روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهمتر از اینها، اعلام کرد به توافقات پشت پرده پایبند است؛ همه اینها، یعنی میخواهد به هر قیمتی شده، دوباره مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانهزنی کنند که مذاکره انجام شود. میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه به هم میریزد و روحانی خندیده است. اینکه میگویند گران کردن بنزین، تصمیم غیرکارشناسی و اطلاعرسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاعرسانی- در واقع اطلاعنرسانی- درست بوده، تا جامعه بیشتر عصبانی شود. روحانی قمار کرد تا ببیند نتیجه چه میشود. اما به نظر من، مقام رهبری هم پاسخ رئیسجمهور را دادند. ایشان، مسئولیت تصمیم گرانی بنزین را پذیرفتند... در ماجرای بنزین، روحانی قمار کرد و رهبری هم ایستاد.»
همچنین، علی مطهری، نایبرئیس مجلس دهم نوشته بود: «حوادث آبان 98 که بیشتر ناشی از بیتدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکا پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، جرأت این کار را به خود نمیدادند. البته با تشییع پرشکوه پیکر آن عزیز، واقعیت را دریافتند.»
نشریه صدا متعلق به حزب غربگرای اتحاد ملت هم (بقایای فتنه 88) نیز هنگام ملاقات رئیسجمهور صربستان با ترامپ و رفتار تحقیرآمیز ترامپ در نشاندن وی در مقابل میز ریاست خود، نوشت: «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکرهکننده میپسندد، این(تصویر ملاقات رئيسجمهور صربستان) است: همچون برهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی کند، باید آن را تمسخر کرد، یا عقلانیتی سیاسی خواند؟»!
ننگی دیگر در فهرست خیانتهای مدعیان اصلاحات
گفتنی است، بیانیههای مدعیان اصلاحات همزمان با شکست دشمن است تا ضمن دفاع از اشرار تروریست و آدمکش، دست گروهکهای تروریست و تجزیهطلب باز شود. برخی از فراریان همین طیف البته هماکنون در رسانههای جریان برانداز، تجزیهطلب و مروج تروریسم مانند بیبیسی، سعودی اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا و... مشغول وطنفروشی هستند.
در همین شرایط، مدعیان اصلاحات حاضر به جبران خیانت خود در اتهام زدن به نظام اسلامی و مرزبندی با اراذل تروریست و اشرار اجارهای نشدند و این ننگ را هم به فهرست خیانتهایشان افزودند. افسار اینها دست آمریکاست. این طیف وطنفروش و نوکر بیگانگان را باید پای میز محاکمه کشید و متلاشی کرد.