kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۶۰۵۷
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۹
مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ری‌شهری- جلد اول- 63

حمايت‌ از مواضع‌ منتظري‌ علیه دولت وقت

 
 
 
4. نامه‌‌ ديگر آقاي‌ شريعتمداري‌ به‌ نگارنده‌
«بسمه‌ تعالي‌
 4 ذي‌الحجه‌ 1402
 2 مهرماه‌ 61
 رئيس‌ دادگاه‌هاي‌ انقلابي‌ ارتش‌ حجت‌الاسلام‌ جناب‌ آقاي‌ محمدي‌ ري‌شهري‌ دامت‌ افاضاته‌ 
 بعد از تحيت‌ و سلام‌، چنان‌ كه‌ مي‌دانيد اين‌جانب‌ به‌ جمهوري‌ اسلامي‌ رأي‌ علني‌ (آري‌) دادم‌ و هم‌ رهبريت‌ آيت‌الله‌ العظمي‌ امام‌ خميني‌ دامت‌ بركاته‌ را پذيرفته‌ام‌ و بوده‌ و هستم‌ و اين‌جانب‌ با افراد ضد انقلابي‌ و با گروه‌هاي‌ آنها در خارج‌ و در داخل‌ هيچ‌ نوع‌ ارتباطي‌ نداشته‌ و ندارم‌ و رفتار و گفتارهايي‌ كه‌ از آنها منتشر مي‌شود، تكذيب‌ مي‌كنم‌ و خيانت‌ مي‌دانم‌ و اشخاصي‌ از قبيل‌ مسعود رجوي‌، رضا پهلوي‌ و بني‌صدر، اشرف‌ پهلوي‌، مقدم‌ مراغه‌اي‌ و حسن‌ نزيه‌ و احمد مدني‌ و اميني‌ و بختيار و اويسي‌ و امثال‌ منافقين‌ خلق‌ و كوموله‌ و فداييان‌ خلق‌ و توده‌اي‌ها و سلطنت‌طلب‌ها و جبهه‌ ملي‌ را محكوم‌ و خائن‌ مي‌دانم‌ و از جناب‌عالي‌ تقاضا مي‌كنم‌ كه‌ داماد اين‌جانب‌ آقاي‌ احمد عباسي‌ را كه‌ فردي‌ متدين‌ و با ايمان‌ است‌ و هيچ‌گونه‌ [ارتباط] با معدوم‌ خائن‌ قطب‌زاده‌ و يا افراد بي‌وطن‌ مذكور نداشته‌ و ندارد آزاد كنيد. 
چنان‌كه‌ تقاضاي‌ عفو از حضرت‌ آيت‌الله‌ العظمي‌‌الخميني‌ دامت‌ بركاته‌ براي‌ ايشان‌ كرده‌ام‌ كه‌ ان‌شاءالله‌ مورد قبول‌ افتد و چنان‌چه‌ اطلاع‌ داريد و پنج‌ نفر دكتر امضا كرده‌اند، اين‌جانب‌ مبتلا به‌ مرض‌ دم‌ البول‌ و احتمالاً خطرناك‌ است‌. آقاي‌ عباسي‌ را آزاد كنيد و دستور دهيد‌ پرستاري‌ اين‌جانب‌ را برعهده‌ بگيرد كه‌ كسي‌ را نداريم‌.
 سيدكاظم‌ شريعتمداري‌»
 در طول‌ مدتي‌ كه‌ دادگاه‌ انقلاب‌ ارتش‌ بر امور آقاي‌ شريعتمداري‌ نظارت‌ داشت‌، يكي‌ از همكاران‌ دادگاه‌ براي‌ حل‌ مشكلات‌ و شنيدن‌ مطالب‌ ايشان‌ به‌ منزل‌ او، هر چند گاه‌ يك‌ بار، رفت‌ و آمد داشت‌. در تاريخ‌ 1362/10/10 آقاي‌ شريعتمداري‌ به‌ رابط‌ دادگاه‌ مي‌گويد: «من‌ يك‌ مطلب‌ خصوصي‌ به‌ شما بگويم‌ كه‌ امام‌ چرا اين‌ قدر از دولت‌ ـ دولت‌ مهندس‌ ميرحسين‌ موسوي‌ ـ 
دفاع‌ مي‌كند، بايد يك‌ كانالي‌ براي‌ انتقاد و اصلاح‌ جامعه‌ و دولت‌ باز بگذارد و إلاّ همه‌ خيال‌ مي‌كنند ديكتاتوري‌ است‌. 
آقاي‌ منتظري‌، مطالب‌ خوب‌ و لازمي‌ را مطرح‌ مي‌كنند، با اين‌كه‌ بعضي‌ از احاديثي‌ را كه‌ خيلي‌ ارتباط‌ ندارد مطرح‌ مي‌نمايد، ليكن‌ در مجموع‌ خوب‌ است‌ و امام‌ بايد بگذارد كه‌ ايشان‌ حرف‌هاي‌ خوب‌ و سازنده‌ را مطرح‌ بكنند.»
پايان‌ ماجرا
 ابتلاي‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ به‌ بيماري‌ سرطان‌، بيم‌ شديد او از حضور در دادگاه‌ و شرايط‌ سني‌ او ايجاب‌ مي‌كرد كه‌ بيش‌ از محدود كردن‌ ملاقات‌ها ـ آن‌ هم‌ براي‌ پيشگيري‌ از سوءاستفاده‌‌ جريان‌هاي‌ ضد انقلاب‌ از ايشان‌ ـ اقدام‌ ديگري‌ درباره‌‌ او از سوي‌ دادگاه‌ صورت‌ نگيرد، لذا پس‌ از حدود يك‌ سال‌ از اين‌ ماجرا، اين‌جانب‌ در تاريخ‌ 1362/5/15 طي‌ نامه‌اي‌  خطاب‌ به‌ شوراي‌ عالي‌ قضايي‌ از ادامه‌‌ رسيدگي‌ به‌ امور مربوط‌ به‌ بيت‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ عذرخواهي‌ كردم‌ و از خود سلب‌ مسئوليت‌ نمودم‌، اما شوراي‌ عالي‌ قضايي‌ اعتذار مرا نپذيرفت‌ و مجدداً در تاريخ‌ 1362/6/3 ابلاغ‌ كرد كه‌ دادگاه‌ انقلاب‌ ارتش‌، همچنان‌ مسئول‌ رسيدگي‌ به‌ امور مربوط‌ به‌ اين‌ پرونده‌ است‌  و بدين‌ سان‌ نظارت‌ دادگاه‌ بر امور مربوط‌ به‌ ايشان‌، ادامه‌ يافت‌.
درگذشت‌ آقاي‌ شريعتمداري‌
 سرانجام‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ به‌ علت‌ پيشرفتگي‌ سرطان‌ كليه‌، در فروردين‌ 1365 در يكي‌ از بيمارستان‌هاي‌ تهران‌ درگذشت‌، متن‌ اطلاعيه‌اي‌ كه‌ در اين‌ باره‌ منتشر شد، بدين‌ شرح‌ است‌: 
 «خبرگزاري‌ جمهوري‌ اسلامي‌ از مسئولين‌ بيمارستان‌ مهراد كسب‌ اطلاع‌ كرده‌ است‌ كه‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ روز چهارم‌ اسفند ماه‌ به‌ علت‌ پيشرفتگي‌ و تشديد بيماري‌ سرطان‌ كليه‌ از قم‌ به‌ تهران‌ انتقال‌ يافت‌ و به‌ درخواست‌ بستگانش‌ در بيمارستان‌ مجهز مهراد بستري‌ شد.
 سرطان‌ كليه‌‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ كه‌ در اصطلاح‌ پزشكي‌ «متاستباتيك‌» ناميده‌ مي‌شود، طي‌ دو ماه‌ اخير به‌ كبد و ريه‌ وي‌ نيز سرايت‌ كرده‌ بود و به‌ گفته‌‌ پزشكان‌ علت‌ درگذشت‌ وي‌ همين‌ پيشرفتگي‌ بوده‌ است‌. 
براساس‌ پرونده‌هاي‌ پزشكي‌، آقاي‌ شريعتمداري‌ از روز چهارشنبه‌، ششم‌ فروردين‌ ماه‌ امسال‌، دچار نارسايي‌هاي‌ قلبي‌ شد و در بخش‌ مراقبت‌هاي‌ ويژه‌ (سي‌.سي‌.يو) بستري‌ شده‌، اما به‌ علت‌ پيشرفته‌ بودن‌ سرطان‌، معالجات‌ مؤثر واقع‌ نشد و سرانجام‌ در ساعت 6 و 10 دقیقه بعدازظهر روز پنجشنبه‌ درگذشت‌.
 مهراد يكي‌ از بيمارستان‌هاي‌ مجهز تهران‌ مي‌باشد و در جريان‌ بستري‌ بودن‌ آقاي‌ شريعتمداري‌، خانواده‌‌ وي‌ به‌ويژه‌ همسرش‌، علي‌‌الدوام‌ در كنار تخت‌ بيمارستان‌ وي‌، حضور داشتند». 
اعتراض‌ به‌ مراسم‌ دفن‌
 پس‌ از درگذشت‌ آقاي‌ شريعتمداري‌، براساس‌ اخبار واصله‌ به‌ وزارت‌ اطلاعات‌، جمعي‌ از هواداران‌ حزب‌ خلق‌ مسلمان‌ با هدايت‌ جمهوري‌خواهان‌ در خارج‌ كشور درصدد برآمدند تا از فرصت‌ به‌دست‌ آمده‌، سوءاستفاده‌ كنند، لذا قرار شد مراسم‌ دفن‌ ايشان‌ به‌ گونه‌اي‌ برگزار گردد كه‌ موجب‌ آشوب‌ و خون‌ريزي‌ نشود، شرح‌ اين‌ ماجرا در پاسخ‌ به‌ اعتراضات‌ آقاي‌ منتظري‌ خواهد آمد.  
 جمعي‌ از هواداران‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ نزد آيت‌الله‌ گلپايگاني‌ (رضوان‌الله‌ تعالي‌ عليه‌) رفتند و جوسازي‌ كردند، ايشان‌ نيز كه‌ از چگونگي‌ امر، اطلاع‌ دقيقي‌ نداشتند، نامه‌اي‌ اعتراض‌آميز به‌ حضرت‌ امام‌ (قدس‌ سرّه‌) نوشتند كه‌ از ايشان‌ انتظار نمي‌رفت‌.
 نمي‌دانم‌ در آن‌ هنگام‌ با توجه‌ به‌ كسالت‌ امام‌، دفتر ايشان‌ نامه‌‌ مذكور را به‌ ايشان‌ داده‌ يا نه‌، ولي‌ به‌ هر حال‌ مرحوم‌ حاج‌ احمدآقا 
ـ ظاهراً ـ از قول‌ امام‌ به‌ من‌ گفتند: شما جواب‌ اين‌ نامه‌ را بدهيد. من‌ پاسخي‌ نوشتم‌ و ارسال‌ كردم‌ كه‌ متأسفانه‌ متن‌ آن‌ را در اسناد نيافتم‌، ولي‌ مضمون‌ آن‌ تبيين‌ ماوقع‌ و تكذيب‌ شايعات‌ و جوسازي‌ها بود.