kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۶۰۴
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۹:۱۷

نجوای عاشقانه دانشجویان با شهدای گمنام

«ما براى درك كامل ارزش و راه شهيدانمان فاصله طولانى را بايد بپيماييم و خدا مى‏داند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست؛ و اين ملت‌‌ها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود. و همين تربت پاك شهيدان است كه تا قيامت، ‏مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاى آزادگان خواهد بود». امام خمینی (ره)

 صادق مفرد

حتماً شما هم کم و بیش از حوادث و حواشی مراسم تدفین شهدا چیزهایی شنیده اید. هرچند از میان نزدیک به 170 دانشگاه که تاکنون افتخار حضور شهدای گمنام را داشته‌اند تنها دو دانشگاه و آن هم بنا به مسائل سیاسی و بر اثر فشار‌ها و تحریک‌هایی خارج از دانشگاه، به چنین تشنجی دچار شدند، اما همین اندک هم فرصت خوبی است به این موضوع بیشتر پرداخته شود.
هفته قبل هویت یکی از پنج شهید گمنام مدفون در دانشگاه امیرکبیر شناسایی شد و خانواده او پس از سال‌‌ها جدایی، در مراسم با شکوهی مزار شهیدشان را در آغوش کشیدند. اندکی بعد شهید بزرگوار دیگری که در دانشکده صدا و سیما مدفون بود، شناسایی شد و بار دیگر فضای دانشگاه به عطر جهاد و شهادت و وصال عاشقان معطر شد.
از همان ابتدا به موضوع دفن شهدای گمنام در دانشگاه‌ها، شبهات و ایراداتی وارد می‌شد که گرچه به زبان‌های مختلف پاسخ آن‌ها داده شده است ولی به نظر می‌رسد هنوز هم نیازمند روشنگری در این عرصه هستیم تا بر همگان معلوم شود این امر یک خواست عمومی دانشجویی بوده نه یک امر حاکمیتی. پس موضوع را از دانشگاه خودمان یعنی امیر کبیر پی می‌گیریم.
ضدانقلاب، دانشگاه امیرکبیر را آخرین سنگری برای خود فرض می‌کرد که بعد از تدفین شهدا در دانشگاه‌های اصلی کشور (نظیر دانشگاه تهران، دانشگاه شریف، دانشگاه علم و صنعت و..) نباید فتح می‌شد!  
لذا تمام تلاش خود را به کار بست و چندین ماه پیش از موعد تدفین شهدا،  از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای، وب سایت‌ها، نشریات، شب‌نامه‌‌ها و...  به طرح شبهاتی در این خصوص پرداختند. اما بچه‌های بسیج دانشجویی با همراهی دیگر تشکل‌‌ها ستادی به نام ستاد استقبال از شهدا راه‌اندازی کردند و به طور فعال فضای دانشگاه را به سمت حضور هرچه با شکوه‌تر شهدا پیش بردند. یک بازوی اصلی این ستاد، کمیته محتوایی بود که به طور خاص به بررسی و رفع شبهات تدفین می‌پرداخت؛ به گونه‌ای که از ده روز مانده به موعد حضور شهدا، صحن دانشگاه مملو از گعده‌های چند نفره ای شده بود که در آن موافق و مخالف به گفت وگو می‌پرداختند.
آن‌چه در ادامه می‌آید، برخی از شبهاتی است که از مطالعه‌ نشریات مخالف در دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه شریف، به دست آمده است. جواب‌هایی که داده شده است، به عنوان نمونه است و طبیعی است که هم شبهات و هم جواب‌ها، از منظرهای مختلف، قابل نقد و بررسی هستند.
**مزار شهدا، پاتوق غیردانشجو‌ها می شود که برای زیارت می‌آیند. مثل زیارتگاهها!
**ساده‌ترین جواب، این است که امروز نزدیک به 170 دانشگاه تدفین شهدا داشته‌اند اما تا کنون چنین اتفاقی رخ نداده و دروغ بودن این ادعا کاملاً روشن شده است.
*با تدفین شهدا دانشگاه تبدیل به قبرستان شده، و فضای حزن و اندوه حاکم، و مانع شادی و نشاط در دانشگاه می‌شود.
*اولاً: حضور سه-چهار قبر چگونه می تواند فضا را به قبرستان تبدیل کند؟
ثانیاً:نشاط یکی از نشانه‌های عرفان ناب است. خود این شهدا از همه ما بانشاط‌تر بودند. اصولاً فرهنگ شهادت و طرفدارانش، بزرگ‌ترین طرفداران ایجاد نشاط و سرزندگی در جامعه‌اند.
ثالثاً: احساس حضور در کنار ارواح طیبه  شهدا، به جان آدم نشاطی الهی و وصف‌ناپذیر می‌دهد و این یکی از دلایل تأکید ما انجام این برنامه است.
**تدفین شهدا به دانشگاه بی‌ربط است. دانشگاه یک فضای علمی است.
*اولاً: دانشگاه فقط جای علم نیست. کلاً دانشگاه کارویژه فرهنگی-اجتماعی هم دارد. ودرهمین جهت، اعتکاف به دانشگاه مربوط می‌شود. نمایشگاه‌های فرهنگی، هنری و.. به دانشگاه مربوط می‌شود. و همین طور تکریم فرهنگ شهادت و ساخت زیارتگاه شهدا مربوط می‌شود. ثانیاً: تدفین شهدا حتی برای فضای علمی دانشگاه هم برکات زیادی خواهد داشت. این‌که دائم برای‌مان تداعی شود که ما به چه قیمتی امروز مشغول تحصیل و زندگی در یک کشور مستقل هستیم، و این‌که چه وظایف بزرگی در حوزه تخصصی‌مان بر عهده داریم، طبعاً موجب مصمم‌تر شدن‌مان در فعالیت‌های علمی‌مان می‌شود.
**تدفین شهدا، برنامه‌ای سیاسی است.
*این حرف بسیار گنگ است.
الف- اگر منظور این است که تدفین شهدا، موجب تقویت گفتمان انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی، و خط ولایت فقیه می‌شود، حرف درستی است، اما مشکلی ندارد.
اولاً چنین چیزی امری طبیعی است و اصلاً دست ما نیست! وقتی در جامعه، توجه به شهدا افزایش یابد، طبعاً مراجعه به وصایا، دست‌نوشته‌ها، توصیه‌ها، سلوک و... شهدا بیشتر می‌شود و خط انقلاب تقویت می‌شود.
ثانیاً مگر اشکالی دارد که اجساد شهدا هم برای تقویت راهی که جان مبارک خود را در آن راه داده‌اند، استفاده شود؟ شهدا برای حفظ انقلاب شهید شده‌اند و البته اگر کسی به خاطر مخالف انقلاب بودن، با تدفین شهدا مخالفت دارد که ما در این‌جا با او بحثی نداریم. باید سر اصل انقلاب با او بحث کرد.
ب- اما اگر منظور از سیاسی بودن، این است که طیفی درون انقلاب، به دیگر طیف‌های درون انقلاب اجازه بهره‌گیری از شهدا را نمی‌دهد، چنین نبوده و نیست. هرکس معتقد است بیاید حمایت کند. همه از برکات شهدا بهره خواهند برد. اگر اشکال‌تان فقط این است که برنامه به اسم یک طیف تمام خواهد شد، خب بیایید حضور فعال داشته باشید تا حتی این مشکل هم نباشد.
**به بهانه حضور شهدا دیگر نمیگذارند کار سیاسی کنیم.
*خود شهدا بیشتر از همه ما کار سیاسی می‌کردند. اگر منظور، کار سیاسی صحیح و قانونی است که حضور شهدا و ترویج روحیه وظیفه‌شناسی‌شان، باعث رشدش هم می‌شود. اما اگر منظور از کار سیاسی، فعالیت‌های غیرقانونی برای براندازی است، مقبره شهدا در دانشگاه باشد یا نباشد، مطابق قانون جلویش گرفته می‌شود.
**قبرستان یک محیط معنوی است، بر خلاف دانشگاه. و محدودیت‌های اخلاقی دارد.
*البته وجود چند مقبره را موجب قبرستان شدن دانشگاه دانستن، بی‌اساس است. اما مطلب مهم این‌که اصل این تفکیک، پس‌زمینه سکولاریستی دارد. تفکیک قدسی-عرفی یک مفهوم غربی است. در اسلام، عرفی‌ترین مسائل (مانند غذا خوردن، دستشویی رفتن، خوابیدن و...) جنبه قدسی دارند (احکام عبادی داریم برای‌شان) و مفاهیم قدسی هم جنبه عرفی دارند. البته متأسفانه در بعضی کشورهای اسلامی که سکولاریسم رسوخ کرده، مثلاً شاهد این هستیم که خانم‌‌ها تنها در مساجد و قبرستان‌‌ها حجاب‌شان را رعایت می‌کنند و... اما در اعتقادات ما، نه مسجد و قبرستان، که همه عالم محضر خداست و نباید در آن گناه کرد.
**خانواده شهدا مخالف اند.
*تدفین شهدا، در راستای آرمان‌های شهداست. این‌که چند خانواده مخالف باشند که آن دلایل را زیر سوال نمی‌برد.
**اولویت ندارد. به جایش باید مشکلات فرهنگی دانشگاه را حل کرد.
*ضمن این‌که این دو منافاتی با هم ندارند، ما کاری را نمی‌شناسیم که به اندازه ترویج زیبایی‌های شهادت، مشکلات فرهنگی جامعه را حل کند و تدفین شهدا را در این راستا می‌بینیم.
**چرا بعد از این همه سال بعد از جنگ، یادش افتادید؟
*اولاً: اگر قبلاً هم اشتباهی کرده باشیم، دلیل نمی‌شود که الآن جبرانش نکنیم!
ثانیاً: واقعیت این است که یک دوره‌ای از بعد از جنگ تا سالیان اخیر، گفتمان انقلاب به حاشیه رفته بود و توجه ویژه به شهدا و بحث راهیان نور و... بعد از دوره فترتی راه افتاد.
**یادبود بسازید. چرا مقبره و تدفین؟
*جایگاه زیارت قبور در دین‌ مشخص است. کلاً ظواهر هم در دین، اهمیت دارند. حضور فیزیکی بر سر مزار بزرگان و زیارت آن‌ها توصیه شده. مردم هم برای یادآوری عزیزان‌شان بر سر مزار آن‌ها می‌روند، گرچه عکس‌شان را در خانه‌شان دارند.
**بعد از این همه سال، شهید کجا بود؟ تولید می‌کنید؟!
*تفحص پیکرهای شهدای دفاع مقدس (و نیز کشته‌شدگان عراقی) کار زمان‌بر و مشکلی است و هنوز ادامه دارد. و با حکومت جدید عراق، قرارداد همکاری داریم در این زمینه. با کمی تحقیق راجع به تفحص، موضوع حل می‌شود.
**فرهنگ شهادت به تدفین ربطی ندارد. مگر دانشجویانی که شهید شدند، در دانشگاه‌شان شهید دفن شده بود؟
*استدلالی سست است. مثل این می‌ماند که کسی بگوید «مگر ما زمان دفاع مقدس، موشک شهاب 3 داشتیم؟! ولی پیروز شدیم. پس الآن هم آن را نسازیم!» مهم این است که تدفین درجهت فرهنگ شهادت است و آن را تقویت می‌کند. چنین ادعایی نداریم که اگر تدفین صورت نگیرد، دیگر کسی شهید نمی‌شود!
**حدیث داریم که نباید در اماکن مسکونی شهر، مرده دفن کرد.
*البته روشن است که کسی که ادعا می‌کند حدیثی هست، باید آن را بیاورد. اما در این زمینه نیز تحقیق و سوال شد. حدیثی که چنین دلالتی داشته باشد، پیدا نشد. البته حدیثی داریم که «خانه‌های‌تان را همانند قبرستان نکنید» (بحارالأنوار ج: 79 ص: 57). اما خود مرحوم مجلسی در توضیح حدیث، با توجه به بخش ابتدایی و انتهایی حدیث، می‌گویند 5 وجه می‌توان برای این حدیث متصور شد. وجه اول را این می‌دانند که «از آنجایی که میت در قبر تکلیفی ندارد و نماز خواندن بر او واجب نیست فرموده اند: نباید خانه را مانند قبرستان قرار داد یعنی نباید نمازخواندن را در آن تعطیل کرد». مطلب مورد ادعا (در شبهه مورد بررسی ما) را به عنوان وجه پنجم ذکر می‌کنند: «بعضی حدیث را حمل کرده‌اند بر نهی از تدفین در خانه‌ها» و خودشان این وجه را نمی‌پذیرند و به عنوان دلیل ذکر می‌کنند که «چرا که خود پیامبر در خانه عایشه دفن شدند».
علاوه بر همه این بحث‌ها، به صورت رسمی از 10 نفر از مراجع استفتاء مکتوب هم کرده‌ایم. هرچند تأیید محکم رهبر انقلاب، سوالی را باقی نمی‌گذارد.
**بعد از دفن شهدا، مزار شهدا مورد ناشکری وبی‌اعتنایی‌ای عده‌ای قرار می‌گیرد.
*به خاطر این‌که عده‌ای ناشکری نکنند که نمی‌شود از نعمت صرف نظر کرد! این، اشکالی برای بحث تدفین شهدا نیست. مثلاً اگر یک نفر نسبت به وجودش هم ناشکری کند، دلیل بر وارد بودن ذره‌ای اشکال به خلقت او نمی‌شود که!
**شهدا برای دفاع از وطن جنگیدند. اصلاً بعضی‌هاشان مسلمان نبودند، نباید موضوع را ایدئولوژیک کرد.
*این‌طور نیست. البته ذیل انجام وظیفه اسلامی، از وطن هم به بهترین نحو دفاع می‌شود، اما به قول امام «مقام شهادت، خود اوج بندگى و سير و سلوك در عالم معنويت است. نبايد شهادت را تا اين اندازه به سقوط بكشانيم كه بگوييم در عوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و يا شهرهاى ديگر آزاد شد. تمامى اين‌ها خيالات باطل ملي‌گراهاست. ما هدفمان بالاتر از آن است». در مورد یک موضوع در هزار سال پیش که صحبت نمی‌کنیم! وصیت‌نامه‌ها، مصاحبه‌ها، دست‌نوشته‌ها، خاطرات و... شهدا به صورت مکتوب، صوتی، و تصویری موجود است. خودشان گفته‌اند برای چه جنگیده‌اند. فقط یک بررسی آماری روی کلمات به کار رفته در وصیت‌نامه شهدا، نشان می‌داد در 96 درصد آن‌ها، لفظ «ولایت فقیه» وجود دارد. وجود چند نفر غیرمسلمان (که تازه بعید نیست در آن مغناطیس عظیم جبهه‌های اسلام، مسلمان شده باشند)، دلیل نمی‌شود واقعیت موجود در مورد اکثریت مطلق شهدا را انکار کنیم.
**برخی مسئولین از مقبره‌ شهدا برای پوشاندن عملکرد ضعیف‌شان استفاده خواهند کرد.
*البته باید مواظب باشیم چنین نشود. اما کلاً از هرچیز خوبی، ممکن است یکی سوءاستفاده کند. این‌که دلیل انجام ندادن آن کار خوب نمی‌شود. اتفاقاً جلوی چشم بودن قله‌ها، ظرفیت اعتراض به عملکردهای غلط را بالا می‌برد.
این‌ها برخی از شبهات اصلی بودند که آن روز‌ها مطرح می‌شدند و اکنون نیز همچنان عده‌ای با تکیه بر این شبهات با این موضوع مخالفت می‌کنند.
در روزهای پیشین تدفین شهدای دانشگاه امیرکبیر، کار دیگری که انجام شد مصاحبه با اساتید و دانشجویان برتر دانشگاه پیرامون تدفین شهدا بود و به خوبی این موضوع نشان داده شد که بحث تدفین شهدا در دانشگاه، تنها تعلق به تشکل خاصی نبوده و همه اقشار دانشگاهی خواستار این موضوع اند. بعنوان نمونه تنها نزدیک به 100 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر موافقت خود را اعلام کرده بوداند، پس از آن بود نشریه‌ای به نام "کاروان بهار" تدوین شد که در آن هریک از تشکل‌ها، دانشجویان و اساتید نظرشان و  چشم انتظاری شان را در ان مطرح کردند.
شکر خدا علی رغم تلاش‌های فراوان ضد انقلاب، امروز شاهدیم که با حضور شهدا در دانشگاه‌‌ها آرامش، عقلانیت و معنویت خاصی حاکم شده و این بهانه گیری‌‌ها و شبهاتی که عده‌ای مطرح می‌کردند، پوچی و بی اساس بودنش بر همگان اثبات شد.
* مسئول ستاد شهدا در دانشگاه امیرکبیر