kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۵۵۳۸
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۵
یک شهید، یک خاطره

چراغِ راه زندگی

 
 
 
مریم عرفانیان
روزی که او برای آخرین بار می‌خواست به منطقه برود؛ حرف‌هایی زد که همیشه چراغ راه زندگی‌ام است.
 گفت: «مادر! اگر شهید شدم و توفیق شهادت پیدا کردم نماز شکر بجا بیاورید که خدا، قربانی شما را قبول کرده است و به نوای«اللهم تقبّل منّا هذا القربان» شما پاسخ گفته است. هیچ‌گاه از مسئولین امور توقع زیادی نداشته باشید؛ بنابراین اگر چیزی خواستید از اسلام و مکتب قرآن بخواهید نه از غیر... مادرم ما می‌جنگیم تا به ندای آیه شریفه «قاتلو هم حتّی لا تکون فتنه» 
لبیک گفته باشم. من هم امانتی بودم و اگر شهید شدم، شما در حقیقت دِین خود را ادا کرده‌اید. کسی هم که امانت را به صاحبش بر می‌گرداند هیچ‌گاه از کار خود ناراحت نمی‌شود.» 
***
حرف‌هایش همیشه روشنی راه زندگی‌ام هست. 
خاطره‌ای از شهید علیرضا پسندیده 
راوی: ربابه بیگم قریشی، مادر شهید