نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
یقهدرانی مدعیان اصلاحات در حمایت از اوباش قمهکش و آدمکش!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته 5 مطلب ازجمله گزارش تیتر یک خود را به موضوع اعدام یکی از اراذلواوباشهای قمهکش در اغتشاشات اخیر اختصاص داد و در تلاش برای زیر سؤال بردن اقدام قوه قضائیه در برخورد با عاملین 70 روز درگیری و خشونت عریان و قتل و آدمکشی در مطلبی که با نام مدیرمسئول این روزنامه منتشر شده نوشت: «اجرای حکم اعدام آقای محسن شکاری، افکار عمومی را بهشدت ملتهب کرده است. تقریباً همه فعالان سیاسی و دلسوزان کشور اتفاقنظر دارند که هماکنون مهمترین نیاز کشور «آرامش» است، بنابراین هر اقدامی که منجر به اخلال در آرامش کشور شود و -یا بدتر- موجب التهاب شود، بهدوراز حزم و تدبیر است... اجرای چنین احکامی در شرایط بدبینی اجتماعی، موجب ناامیدی و خشم بیشتر میشود که ابداً به مصلحت کشور نیست. اولویت حکمرانی در شرایط کنونی آن است که مردم و معترضان را به بهبود شرایط کشور، امیدوار کنیم.»
گفتنی است از ابتدا اغتشاشات جریان تروریستی رسانهای ضدانقلاب با همراهی و هماهنگی رسانههای طیف موسوم به مدعیان اصلاحات سعی در تطهیر رفتارهای داعشیگونه اغتشاشگران داشته و در تلاشاند که در رسانههای خود از این جنایتکاران قهرمانانی دروغین بسازند تا بهزعم خود هم دستگاه قضا را از محاکمه آنان عقب بنشانند و هم با نفرتپراکنی علیه حاکمیت اوباش را به ادامه ارتکاب جنایت ترغیب کنند.
اقدامی مسبوق به سابقه که به تطهیر اغتشاشگرها و آشوبگران داخلی خلاصه نشده و درنهایت وقاحت و بیشرمی به توجیه و تطهیر اقدام رذیلانه و شنیع، گروهک تکفیری تروریستی داعش در حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) که به شهادت 15 زن و کودک و پیر و جوان و مجروحیت 23 نفر انجامید، کشیده است.
به اعتقاد این طیف بستن خیابان، قمهکشی، حمله به مأمور محافظ امنیت و ایجاد فضای ارعاب التهاب جامعه نیست اما مجازات این جانیان خطرناک باعث التهاب میشود. شهادت 60 مدافع امنیت و ترور دهها نفر در شاهچراغ، ایذه و اصفهان ناامنی نیست اما اعدام داعشیان وطنی ایجاد التهاب است و باعث خشم بیشتر آنها میشود! به عبارت بهتر وحوش داعشی در خیابان هرکاری بخواهند میتوانند بکنند اما نباید با آنها کاری داشت!
اصلاحطلبان 17 سال به خاتمی فحش دادند و آخرش هم ضرر کردند!
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «همه ضرر کردیم» نوشت: «در طول هشت سال دولت اصلاحات، بهمرور یادمان رفت از چه وضعیتی به کدام وضعیت رسیدیم. منظورم این نیست که دوران اصلاحات ایدئال بود. اصلاً هم ایدئال نبود. خیلی هم بد بود. درست مثل نشستن روی بوفه اتوبوس بود. ولی یادمان هست که قبلش چه بود؟ به ما اصلاً اجازه سوارشدن و روی باربند نشستن هم نمیدادند، چه برسد به بوفه. ولی به هر سختی و دشواری که بود توانستیم بالاخره سوار اتوبوس شویم، حالا گیرم روی بوفه. بعد چه شد؟ بهجای ادامه سفر در همان سختی که قطعاً سخت و دشوار بود و خیلی هم سخت و دشوار بود، عدهای گفتند باید از اتوبوس خارج شد. برخی گفتند اصلاً این اتوبوس را نمیخواهیم و باید هر طور شده متوقفش کرد».
در ادامه این مطلب آمده است: «اینها یکطرف، بعضی گفتند چرا راننده فقط ترانههایی که خودش دوست دارد گذاشته و آخرش شد سال 1384 و کلاً از اتوبوس پیاده شدیم و شاید هم پیادهمان کردند و حالا 17 سال است که پیادهایم. در این 17 سال چه فحشها که به خاتمی ندادیم؛ همه ما. چه موافق حاکمیت، چه مخالف و حتی چه خود اصلاحطلبان. اما این گذر از خاتمی و اصلاحات چه برای ما داشته؟ برای همه ما چه داشته است؟... اصلاحطلبان هم چنان متفرق که در آخرین انتخابات، فقط توانستند دوونیم میلیون نفر پای صندوق داشته باشند. الان از این 17 سالِ کنارگذاشتن اصلاحات چه کسی سود برده است؟ حاکمیت؟ مردم؟ معترضان؟ اصلاحطلبان؟ واقعاً چه کسی؟»
مدعیان اصلاحات در حالی میگویند بعد از پایان دولتهای اصلاحات از رئیسدولت و گفتمان او دور شده و او را طرد کردهاند که اتفاقاً عامل فتنه 88 همواره محل رجوع آنها بوده است چه در وقایع انتخابات ریاست جمهوری 88 چه در حمایت تمامقد از روحانی و اساساً دولتهای تدبیر و امید و چه در انتخابات ریاست جمهوری اخیر. در همه این سالها رئیسدولت اصلاحات با اصلاحطلبان ریزودرشت جلسه داشته و بیانیهها و نامهها و مواضع او محور لیستهای انتخاباتی و اقدامات تشکیلاتی آنها بوده است، فقط مشکل آنها این بوده است که مردم به کاندیدا و گزینه موردنظر خاتمی وقعی نگذاشتند و بر سینه بازنده سیاسی چون او دست رد زدهاند!
در دولت روحانی اصلاحطلبان حذف شدند!
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به نقل از فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «... دولت روحانی بر اساس خواست عموم جامعه و قولهای انتخاباتی دور دوم ریاستجمهوری، تأکید داشت که حتماً دو وزیر از بانوان در وزارتخانههای فرهنگی حضور داشته باشند. بااینوجود بنا به دلایلی، این اجازه به ایشان داده نشد. من به خاطر دارم یکی از معاونین دولت به ما گفتند دولت قرار است حداقل در زمینههای فرهنگی دو وزیر زن انتخاب کند. من گفتم این کار خوبی است و لازم، ولی قبل از آن ببینید چند معاون زن در وزارتخانهها حضور دارند که بتوان از بین آنها وزیر انتخاب کرد؟ این در حالی بود که تقریباً در هیچ وزارتخانهای معاون وزیر از بین بانوان وجود نداشت و اگر هم وجود داشت در ردههای پایینتر قرار داشتند که از تجربه مدیریت کلان برخوردار نبودند. به همین دلیل دولت این تصمیم را گرفت که در هر وزارتخانهای یک یا چند معاون وزیر زن وجود داشته باشد. من معتقدم کیفیت دولت دوم آقای روحانی میتوانست بهتر از آن چیزی باشد که در عمل مشاهده کردیم که این اتفاق رخ نداد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «برخی در دولت حضور داشتند که اصرار میکردند افرادی با یک نوع طرز فکر و نگرش در دولت حضور نداشته باشند. وجه مشترک کسانی که در دولت روحانی حذف شدند و یا کنار رفتند این بود که به اصلاحطلبان نزدیکتر بودند.»
آرمان ملی به نقل از این فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «من یکی از زمینههای اصلی اعتراضات اخیر در کشور را اقتصادی میدانم. دخلوخرج مردم با هم نمیخواند و تورم افسارگسیخته و کاهش ارزش پول ملی در بین اقشار مختلف مردم نارضایتی ایجاد کرده است. این وضعیت به خصوص درباره کسانی که درآمد ثابت دارند یا بازنشسته هستند وضعیت حادتری دارد.»
مدعیان اصلاحات در حالی میگویند که از دولت روحانی کنار گذاشته شدهاند که ازقضا صدر تا ذیل تمام پستهای مدیریتی در دولت اعم از وزارتخانهها، مؤسسات دولتی و شرکتهای دولتی از جرگه اصلاحطلبان بودند. آنها در طول 8 سال دولتهای تدبیر و امید، تمامقد در رسانههای خود از روحانی حمایت کردند و صرفاً در ماههای نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری و به دلیل فرار از پاسخگویی و شانه ندادن زیر بار مسئولیت با روحانی فاصلهگذاری کردند.
در دولتهای روحانی
جمعیت زیرخط فقر در کشور 9 میلیون نفر رشد کرد
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی نوشت: «یکی از مهمترین سؤالاتی که مسئولان باید به آن پاسخ دهند این است که فقر بر سر نهاد خانواده چه آورده است؟ در شهریور 1401 اعلام شد که در فاصله سالهای 92 تا 98 جمعیت زیر خط فقر در کشور 9 میلیون نفر رشد کرده است و در سال 98 به 26 میلیون و 600 هزار نفر رسیده است، میدانیم که در طی این سالها وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم به مراتب بدتر شده و قطعاً جمعیت فقرای جامعه ما افزایش پیدا کرده است اما در این خصوص ما آمار دقیقی نداریم. چندی پیش نیز اتاق بازرگانی اعلام کرد طبق محاسبات گوناگون در 10 سال اخیر درآمد سرانه حقیقی هر ایرانی بیش از 30 درصد کاهش یافته و حدود 10 میلیون ایرانی به جمعیت فقیر کشور اضافه شده است«
مدعیان اصلاحات به افزایش 9 میلیونی جمعیت زیرخط فقر در کشور در دولتهای یازدهم و دوازدهم اشاره میکنند اما از خود نمیپرسند که چرا و چگونه سفره مردم در دولتهای موردحمایت آنها با سیاستهای نادرستی مانند ارز 4200 تومانی یا دلار جهانگیری، بیتوجهی به مسکن مهر و... کوچک و کوچکتر شد و هیچکسی در این خصوص پاسخگو نیست.
عصبانیت مدعیان اصلاحات از فیلترینگ دو پیامرسان خارجی
روزنامه اینترنتی همدلی در مطلبی با اشاره به ناآرامیهای اخیر و محدودسازی دو پیام رسان خارجی نوشت: «آیا با بستن اینترنت، توانستید بحرانی که حدود سه ماه است کشور را فرا گرفته است، کنترل کنید به طوری که روزی را داشته باشیم که مثلاً اعتراضی وجود نداشته باشد؟ آنچه به عنوان ناظر میبینیم این است که فیلترکردن واتساپ و اینستاگرام، هیچ تاثیری بر مدیریت بحران نداشته است، به جز این که نارضایتیها را افزون کرده است و باعث اختلال در بسیاری از کسب و کارها شده است. چه بسیار شرکتهای اینترنتی، که فعالیت خود را محدود کردهاند! چه خسارتهای عمدهای که بر تجارت اینترنتی وارد شد! آیا اگر در یک جنگ، دشمن از دریا، برای حمله به کشور استفاده بکند، به دنبال خشک کردن دریا میرویم؟ همه مسئولان امنیتی مدعی هستند که تعداد معترضان در خیابان، صد هزار نفر بیشتر نیستند، اگر چنین است پس چرا همه مردم ایران، مجازات میشوند؟ آیا اصلاً درنیافتهاید که با نسلی روبهرو هستید که راه استفاده از تکنولوژی را بلد است. اگر سطح ارتباطات بینالمللی اینترنت کشور را به حداقل ممکن برسانید، نمیتوانید ارتباطات این نسل و هم چنین ارتباطات بینالمللی آن را از بین ببرید؟ پس بهتر است به جای تصور فیلتر کردن و محدود کردن دسترسی مردم به اینترنت، همانطور که خود به اینترنت بدون فیلتر دسترسی دارید و فعال صحنه توئیتر و اینستاگرام هستید، این فضا را هم برای مردم، آزاد بگذارید و به جای این که فکر کنید با محدود کردن و فیلترینگ میتوانید بحران موجود را کنترل کنید، به سمت رضایتمندی و اقناعسازی مردم بروید.»
مدعیان اصلاحات درصدد القای این هستند که جمهوری اسلامی ایران مخالف آزادی و ارتباطات بوده و درصدد بستن اینترنت است!. شایانذکر است که اولاً دو پیامرسان خارجی محدود شده و ثانیاً دلیل محدودیت آنها این بوده است که مالکان آنها شرکت آمریکایی «متا» شرایط و قوانین جمهوری اسلامی ایران را نپذیرفتهاند. گفتنی است که خود کشورهای اروپایی در استفاده از پیامرسانهای خارجی شروطی مانند عدم ترویج خشونت و... را مطرح و پس از آن با در نظر گرفتن حقوق شهروندی و چهارچوبهای قانونی پیامرسانها را در دسترس شهروندان خود قرار میدهند. این در حالی است که کشورهای غربی با استفاده از پیامرسانهای خارجی سعی میکنند با ترویج خشونت از این راه به مقابله با نظام و ملت ایران بپردازند. هیلاری وزیر خارجه پیشین آمریکا، در 10 ژوئن 2014 در کتاب خاطراتش تحت عنوان «انتخابهای سخت» اعتراف کرده بود که با یکی از بنیانگذاران و مدیران توئیتر، ملاقاتی داشته و به او هشدار داده بود که تعمیرات و محدود ساختن خدمات توئیتر در بازه زمانی فتنه 88 چه ضربهای به فعالان اجتماعی در ایران وارد میکند!