معنی جان دادن رفیق در آغوش(حدیث دشت عشق)
امروز ششمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم حسن اکبری است. این شهید ۲۴ خرداد ۱۳۴۹ در تهران متولد شد. در دوران نوجوانی به دلیل پایین بودن سن و مخالفت خانواده، به طور مخفیانه خودش را به جبهه رساند و به مقام جانبازی دست یافت. در خلال جنگ تحمیلی، حسن اکبری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استخدام شد. او دورههای تکاوری، چتربازی، جنگهای چریکی، اسلحهشناسی و خنثیسازی بمب و انواع مینها را آموخت سپس در دانشگاه امام حسین(ع) با درجه استادی مشغول به تدریس دانشجویان در رشته دافوس شد. در دوران تجاوز تکفیریها به کشورهای اسلامی داوطلبانه راهی سوریه شد. دو ماه از اعزامش به سوریه نگذشته بود که در اصابت ترکش به پایش، مجروح شد. پس از بهبود بار دیگر راهی سوریه شد.
وی سرانجام ۲۰ آذر ۱۳۹۵ در حومه شهر حلب، هدف اصابت چندین گلوله توپ داعش قرار گرفت و به شهادت رسید و پیکرش متلاشی شد و تاکنون به وطن بازنگشته است. یکی از دوستان شهید در خاطرهای از شهید حسن اکبری تعریف میکرد: «اولین باری که حاجحسن رفت سوریه مجـروح شد، زمانیکه برگشت رفتـم عیـادتـش بعد از کلی صحبتکردن بهش گفتم: حاجی به نظرت بَـس نیست؟! بهاندازه کافی جبهه رفتی، الآنم که رفتی سوریه و اینجوری شدی! بسّـه دیگــه، خستـه نشـدی؟ حاجحســن اولش سکوت کرد؛ بعدش یه نگاهی به آسمون کرد و آهی از تهِ دل کشید و گفت: شما که نمیدونید جــوندادن رفیق تو بغلت یعنی چی! نمیدونید دیدن رفیقایی که بهخاطر من یا رفقای دیگهشون، خودشون رو میانداختنــد روی میــن که بقیـه سالم بمونند یعنی چی؟! آیا این انصـافـه که من بمونم!»