جمهوری اسلامیو اصالت دانشجو (نگاه)
دکتر داود مهدویزادگان*
دانشجو، عنصر فرهنگی هر جامعه تعالیخواه و ترقیجو است. کسوت دانشجویی افتخاری است که نصیب قشری از جوانان جامعه میشود. دانشجو بهمثابه عنصر فرهنگی از نگاهی اجتماعی و عقلایی امری زینتی و تشریفاتی نیست. چون جامعه تعالیخواه و ترقیجو بهخاطر اهداف والا و مترقیانهای که دارد چنین عنصر فرهنگی را در خود پدید میآورد. چنانکه دانشگاه و استاد نیز مولود همین اهداف تعالیخواهانه است. بنابراین، دانشجو از منظر عقلانیت غیرابزاری اصالت دارد. بدین معنا که جامعه بدون دانشجو قادر به تحقق اهداف مترقیانه خود نیست. اما نکته اساسی در عینیت اصالت دانشجو است. ممکن است که جوان این آب و خاک در کسوت دانشجو قرار گیرد؛ لکن تا رسیدن به محتوای دانشجویی گامهای زیادی را لازم است.
بدون تردید، حضور استاد دانا و فرهیخته و متعهد در دانشگاه و رابطه علمی و اخلاقی خوب میان استاد و دانشجو به همراه محیط روحافزا، اخلاقی و دانشورزانه دانشگاه در عینیت اصالت دانشجو نقش بسیار زیادی دارد. در کنار این شرایط، الزامات دیگری نیز وجود دارد که مربوط به خود دانشجو است. روحیه فروتنانه علمآموزی و ارج نهادن به مقام استاد و اهتمام به علمآموزی از او، خود آگاهی تاریخی صادقانه، تعهد اخلاقی به جامعه و روحیه مردمی و فداکاری جهادی و دغدغهمندی دینی و حس غیرت ملی در برابر بیگانگان همگی از جمله الزامات اخلاقی و علمی و اجتماعی و سیاسی است که موجبات اصالت دانشجو را فراهم میسازد. برای هریک از این الزامات، مطالب زیادی را میتوان در جای خود ارائه کرد و توضیح مبسوطی داد.
با وصف این، راه برای عمومیسازی اصالت دانشجو بسیار است. چون ممکن است یک یا چند دانشجو با التزام به این شرایط، اصالت دانشجویی را در خود احیا کرده باشند؛ لکن برای عمومیسازی اصالت دانشجو به کار بیشتری نیاز است که مربوط به نظام سیاسی و اجتماعی است. فلسفه سیاسی و نظام حکمرانی است که میتواند موجب یا مانع عمومیسازی اصالت دانشجو شود. آنچنان که جامعه دانشگاهی بهویژه دانشجویان ایرانی هر دو حالت را در یکصد سال اخیر تجربه کردند.
دانشگاه با همه عناصر اصلی آن؛ یعنی استاد و دانشجو و کتاب و کارکنانش در نظام استبدادی غربزدة وابسته پهلوی اصالت نداشت. شهادت سه دانشجو معترض به دخالت استکبار جهانی در سال 32 در دانشگاه تهران نشانه بیاصالت بودن دانشجو نزد حاکمان سلطنتطلب پهلوی بود. حضور گسترده مستشاران نظامی و غیرنظامی بیگانگان و بدخواهان ملت در ایران و سپردن امور به دست آنان، بیاعتنایی به فارغالتحصیلان دانشگاه و اساتید آن، وجه دیگری از اصالت نداشتن دانشجو و دانشگاهی در دیکتاتوری پهلوی بود. سلطه فرهنگ غربزدگی و لاابالیگری و بیقیدی به اصول اخلاقی و دینی همراه با فقدان غیرت دینی و ملی در میان عموم دانشجویان از جمله موانع پاگیری اصالت دانشجو بود. بدین ترتیب، نظام سیاسی استبدادی وابسته پهلوی بزرگترین مانع عمومیسازی اصالت دانشجو در جامعه ایرانی بود.
به همین خاطر، ملت ایران از آنجا که بیاصالتی دانشجو را به مثابه تحقیر و بیحرمتی خود میدانست و حاضر نبود فرزندانش را به نظام حکمرانی بسپارد که نتیجه آن بیاصالتی و بیهویتی باشد، به رهبری فقیه و دردمند و اصالتخواه لبیک گفت و مردمیترین انقلاب در دوران معاصر را پدید آوردند(1357ش/ 1979م). به طوری که دانشجویان و حوزویان از پیشتازان وقوع انقلاب اسلامی بودند. بهدنبال این انقلاب، نظام سیاسی جمهوری اسلامی مبتنی بر اصل ولایت مطلقه فقیه با رای اکثریت قاطع مردم ایران تاسیس شد.
اکنون بعد از گذشت چهل و اندی سال از تجربه نظام جمهوری اسلامی و کنار گذاشتن نظام و فرهنگ استبدادی و غربزده سلطنت پهلوی شاهد اصالتیابی جامعه ایرانی هستیم. دانشگاه و دانشجو با جمهوری اسلامی اصالت خود را پیدا کرده است. رهبران و دلسوزان نظام اسلامی همواره راه سربلندی ایران و ایستادگی برابر تجاوزطلبی و سهمخواهیهای نامشروع نظام سلطه جهانی به رهبری امپریالیسم آمریکا را در اصالتمندی نهادها بهویژه اصالت دانشگاه و دانشجو دانسته و میدانند. چنانکه تجربه موفق جمهوری اسلامی تا به امروز بر دانشگاه اصیل و مستقل استوار بوده است. تمام ارزشهای دانشگاه ایرانی پیش از انقلاب در تجربه جمهوری اسلامی به ضدارزش تبدیل شده است. دقیقاً راز سربلندی نظام اسلامی و تبدیلشدن به ایران قوی در همین ضدیتهای اصیل بوده است. هر آنچه که اصالت داشت در جمهوری اسلامی اصالت خود را پیدا کرد. چنانکه اصالت دانشجو بهواسطه جمهوری اسلامی در دانشگاه و جامعه عمومیت پیدا کرد.
اگر تاریخ سیاسی معاصر ایران را نیک بنگریم، متوجه میشویم که دشمنی استبداد و استعمار با اسلام سیاسی و ایده جمهوری اسلامی دیرینه است و به وقایع بعد از انقلاب اسلامی محدود نمیشود، بلکه به زمان قیام مردمی پانزده خرداد و بلکه خیلی پیشتر بازمیگردد. از همان زمان که اسلام سیاسی داعیه اصالتمندی داشت و به خاطر آن وارد صحنه سیاست شد. این دشمنی از آن زمان تاکنون نه فقط تغییر نکرده است بلکه شدت سبعانه، خشونتبار و سرکوبگرانهای پیدا کرده است. استکبار جهانی و مزدورانش همچنان نهتنها خواهان افتادن ایران و ایرانی از اسب پیشرفت و ترقی هستند بلکه رویای افتادن از اصل را در سر میپرورانند. به همین خاطر، همواره تابلو تاریخ تاریک دوران استبداد و دیکتاتوری پیش از انقلاب را بهمثابه رویای دانشجوی ایران عَلَم کرده است. یعنی ایرانی ضعیف و چندتکه و بیقید و بیغیرت، ایرانی وابسته و غربزده را طلب میکند. امروز همچون گذشته، سلطهگران و عوامل ارتجاع، اصالت دانشجو را که به برکت جمهوری اسلامی و خون شهدای دانشجو به دست آمده نشانه رفته است و در پی بازستاندن اصالت از دانشجویان این مرز و بوم هستند. این است که 16 آذر برای دانشجویان نه صرفاً تجدید خاطره سیاسی، بلکه تجدید عهد و پیمان برای حفظ و حراست از اصالت دانشجو است. اصالتی که این روزها از ناحیه بدخواهان «ایران قوی» مورد تهدید جدی قرار گرفته است. بهطور قطع، دانشجویان اصیل بسیجیوار به پشتوانه حمایت مردمی و رهبری حکیمانه ولیفقیه و به فضل الهی بر توطئه اصالتستیزان همچون گذشته فائق خواهد آمد. انشاءالله.
______________________
* استاد جامعهشناسی سیاسی و ریاست سازمان سمت