هدف اصلی دشمن شکستن ایران متحد است
جنگ ترکیبی، آمیخته یا هیبریدی همانطور که از نام آن پیداست، ترکیبی از همه امکانات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برای از پا درآوردن دشمن و کشورهای مورد هدف است. این مسئله بعد از جنگ سرد و جنگ جهانی دوم، مرسوم شده و فرانک هافمن را پایهگذار جنگ ترکیبی میدانند. روشهای متنوعی در این جنگ از سوی دشمنان بهکار برده میشود. انقلابهای رنگی برای برهم زدن انتخاباتها و تغییر نتیجه آن مطابق آنچه مد نظر دشمن است، استفاده از نیروهای نامنظم، -که در حوادث اخیر درون کشور هم دیدیم برخی افراد در جامعه مأموریتهایی داشتند و اغتشاش ایجاد کردند- حمایت از ناآرامیهای داخلی توسط دشمنان، جنگهای نیابتی، عملیات روانی، سوءاستفاده از دیپلماسی، جنگ تبلیغاتی و حملات سایبری در فضای مجازی از جمله این روشها هستند که میتوان به آنها توجه داشت. در حوادث اخیر کشور ما حملات سایبری و جنگ تبلیغاتی بسیار پررنگ بود و آنطور که گفته شد حتی از رباتها هم استفاده کردهاند که یک ذهنیتسازی برای جامعه انجام دهند.
مدتهاست قدرتهای غربی علیه کشورهایی که با آنها دچار چالش هستند یک جنگ شناختی به راهانداختهاند. جنگ اقتصادی و وضع تحریم نیز یکی دیگر از ابزارهای تهاجم دشمنان به این کشورهاست. در برخی از کشورها هم در زمان خود از نیروهای ویژه و نظامیشان استفاده میکنند و حتی دیدیم که از داعش هم برای رسیدن به اهدافشان استفاده کردند. پس این جنگی آمیخته از جنگ سیاسی، کلاسیک، نامنظم، سایبری، استفاده از تروریستها، دیپلماسی و حمایت از آشوبهای داخلی و حتی استفاده از دادگاههای بینالمللی است. تشکیل جلسه غیررسمی شورای امنیت سازمان ملل از سوی آمریکا درباره حوادث اخیر در کشور ما نمونهای از استفاده ابزاری از این ساختار بینالمللی در همین جهت بود.
یکی از کارهای دیگر دشمن برهم زدن بافت اجتماعی برای زمینهسازی مهاجرت نخبگان کشور است. ابزار دیگر آنها یورش فرهنگی برای سست کردن اعتقادات مردم است. آنها به دنبال ایجاد باورهای جدید بهجای اعتقادات جامعه هستند تا بتوانند نیروهای جوان را بهسمت خودشان جذب کنند.
فتنه ۸۸ بیشتر مصداق انقلابهای رنگی بود. بعد از برگزاری انتخابات نتیجه آن را زیرسؤال بردند و در جریان انتخابات کلیدواژه تقلب تکرار میشد. با توجه به ذهنیتسازی که کرده بودند و حمایتهایی که از خارج میشد؛ بالاخره از داخل و خارج آن فتنه برپا شد. با راهبرد کاملاً دقیق رهبر معظم انقلاب در مسئله برملا کردن فتنه، تبیین فتنه و ریشههای آن و مدارا برای اینکه خود جامعه به نتیجه برسد که در معرض چه فتنهای قرار گرفته است فتنه ۸۸ رفع شد. مسئله اخیر از فتنه ۸۸ بسیار پیچیدهتر و گستردهتر بود که عنوان جنگ ترکیبی، هیبریدی یا آمیخته به آن اطلاق شد.
آنها متوجه شدند که تحریمهای اقتصادی، که بهزعم آنها فلجکننده بود، دور زده و خنثی شدهاند. دیدند که مذاکرات با استواری از طرف ایران پیش میرود -که البته باید تقویت هم شود- و چون آمریکاییها بازی را بر هم زده بودند، نمیخواستند این مذاکرات به نتیجه برسد و ایران روی آرامش ببیند. همچنین این اغتشاشات انتقامی بود از موفقیتهایی که جمهوری اسلامی در منطقه داشته است. آمریکاییها برنامههای زیادی برای منطقه ما داشتند، میخواستند در سوریه نظام را تغییر دهند، حزبالله لبنان را قلعوقمع کنند و مسائلی در عراق و افغانستان به وجود آوردند اما همه آنها از سوی جمهوری اسلامی و محور مقاومت در منطقه با شکست مواجه شد. لذا برای آنکه مانع از ثبات، وحدت ملی و پیشرفت در کشور شوند دست به این اقدامات زدند. چون یک ایران متحد و پیشرفته برای مقاصد آنها زیانبخش است.
[درباره فتنه اخیر] این هجمه آنقدر گسترده بود که گفته شده از رباتها هم استفاده کردهاند. البته این جنگ ترکیبی یا سایبری مختص به حوادث اخیر نیست و از مدتها قبل شروع شده است. دشمن در فضای مجازی به شکلی عمل کرد تا با فریب مردم و بهویژه نسل جوان و نوجوان اعتقادات و باورهای آنها را سست کند، فرهنگ بیبندوباری در آنها ایجاد کند، خشونت را به آنها تعلیم دهد و با انواع دروغپردازی -که هر روز چند دروغ را به افکار عمومی ترزیق میکردند- تلاش داشتند اوضاع را به شکلی نشان دهند که کار نظام تمام شده است. این فعالیتهای رسانهای با استفاده از فناوریهای اطلاعاتی، ارتباطاتی، هوشمصنوعی و سایر ابزارهایی که در اختیار دارند و همینطور اشراف اطلاعاتی که در کشورهای مختلف به دست میآورند انجام شده است. این روشی بود که از آن استفاده کردند.
البته برخی از ناظران منصف،اندیشمندان و دانشمندان خارجی هم با مشاهده حجم این هجمه اظهارات و موضعگیریهای واقعبینانهای داشتهاند، اما به طور کلی اوضاع به شکلی پیشرفت که شاهد بودیم رئیسجمهور آمریکا و حتی کشورهایی مانند آلمان هم به صورت علنی و آشکار اظهارات مداخلهجویانهای درباره این حوادث داشتند.
هدف دشمن این بود که با استفاده از جنگ ترکیبی، حرکت کلی نظام را مختل کنند و نگذارند این حرکت به نتیجه برسد ولی به لطف خدا و حضور به موقع مردم موفق نشدند. البته ما هم باید از این تجربه درسهای زیادی بگیریم. بحث، درحقیقت آگاه کردن نسل جوان و نسل فرهیختهای است که وارد صحنه جامعه ما میشوند و دشمنان تلاش داشتند که آنها را چه از نظر عقیدتی و چه سبک زندگی و رفتاری از جمهوری اسلامی جدا کنند. ما باید این نقطه ضعفمان را برطرف کنیم.
در اینجا باید خانوادهها ارتباط بیشتری با فرزاندانشان داشته باشند و با آنها رفاقت کرده و آنها را آگاه کنند. آموزشوپرورش هم در این زمینه میتواند نقش بسیار مهمی داشته باشد.
ما باید جنگ شناختیای را که دشمنان علیه نسل جوان و فرهیخته آغاز کردهاند، جدی بگیریم و بتوانیم ضعفهایی که در این زمینه داشتهایم را جبران کنیم.
همچنین ما باید بتوانیم مسائل را در رسانهها پیشبینی کنیم و با استفاده از ظرفیت رسانههای رسمی افکار عمومی را توجیه کنیم.
دشمنان در جنگهای شناختی و ترکیبی تلاش میکنند از شرایط محیطی و ضعفها حدأکثر استفاده را بکنند و وظیفه ما آمادگی حدأکثری دربرابر این تهاجم است.
یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با دشمن، افزایش امید در نوجوانان و جوانان ما است. ما نباید بگذاریم جوان و نوجوان ما ناامید شود، بلکه باید با نقشآفرینی مؤثر، امیدآفرینی در عرصههای مختلف داشته باشیم. عنوان این کار هم جهاد تبیین است که رهبر انقلاب اسلامی بر آن تاکید کردهاند ولی تبیین با گفتمان و ادبیات نسل جدید که بتوان با آنها ارتباط برقرار کرد.
* اظهارات سید مرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصاحبه با رسانه KHAMENEI.IR