kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۴۰۹۱
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۵۲

دشمنان عقل (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی، عقل انسان چه دشمنانی دارد و نحوه دشمنی و تاثیرگذاری آنها چگونه خواهد بود؟
پاسخ:
اصل تضاد و تزاحم در جهان
بعضی از اندیشمندان جهان ،مبالغه کرده و ادعا کرده‌اند که قانون اصلی و اولی جهان، جنگ و نزاع و تصادم و تزاحم است .هر موجودی می‌خواهد، اثر موجود دیگر را خنثی کند .البته این نظر بسیار مبالغه‌آمیز است ،ولی شکی نیست که تصادم و تضاد و تاثیرات مخالف و متضاد در یکدیگر، اصلی است مهم در این جهان و از ممیزات آن به شمار می‌آید .
مصادیق دشمنان عقل
امام علی(ع) می‌فرماید: یکی از اموری که با عقل انسان حسادت می‌ورزد و دشمنی می‌کند،خودپسندی او است(نهج‌البلاغه،حکمت۲۱۲) همچنین آن حضرت می‌فرماید: بیشتر زمین خوردن‌های عقل‌ها آنجا است که برق طمع جستن می‌کند(همان،حکمت۲۱۹ ) امام صادق(ع)می‌فرماید: هوا و هوس دشمن عقل است(مصباح‌الشریعه، ص۲۲۳)
از این قبیل مطالب در آموزه‌های دینی ما فراوان هست، و از همه اینها این حقیقت عالی استفاده می‌شود که هوسرانی و خودپسندی و طمع و تعصب و لجاجت و خشم و.... همه دشمنان عقل انسان می‌باشند،‌یعنی اینکه در تضاد و تقابل با عقل قرار می‌گیرند و اثر عقل را خنثی می‌کنند، روح بشر را تاریک می‌کنند، جلوی بصیرت و نور قلب را می‌گیرند.
این همان نمونه نزاع و تصادم جهان بزرگ است که در وجود آدمی موجود است. قرآن‌کریم عده‌ای را نام می‌برد که چشم دارند ولی نمی‌بینند، گوش دارند ولی نمی‌شنوند، دل دارند ولی نمی‌فهمند (اعراف-179) یا اینکه می‌فرماید: چشم‌ها نابینا نیست، بلکه دل‌ها نابینا است (حج-46) مقصود از همه این‌ها این است که در این مردم،‌ حالات و صفات روحی الهی موجود است که اثر عقل و دانش و بینش را در آنها خنثی کرده است. این افراد میل به تقلید از روش‌ها و سنت‌های پدران و مادران خود دارند، تعصب و حمیت و لجاجت در برابر حق دارند، منافع مادی و مطامع دنیوی به آنها اجازه نمی‌دهد که در برابر حق تسلیم شوند. آری بزرگ‌ترین دشمنان بشر احساسات سرکش و نفس اماره او است و هیچ دشمنی به پایه این دشمن نمی‌رسد (یوسف- 53)
بزرگ‌ترین دشمن عقل
اینکه می‌گویند: بزرگ‌ترین دشمنان عقل انسان، هوا و هوس و احساسات سرکش و نفس اماره او است و هیچ دشمنی به پایه این دشمن نمی‌رسد، دلیلش چیست؟ علت این امر این است که این دشمن به نقطه‌ای دسترسی دارد و مرکزی را خراب می‌کند که هیچ دشمن دیگر به آن نقطه و به آن مرکز دسترسی ندارد. آن نقطه و آن مرکز، دستگاه تشخیص و بینش انسان است. انسان در برابر هر دشمنی با نیروی عقل و تدبیر ایستادگی می‌کند و اگر دشمنی توانست در مرکز تدبیر و بینش اختلالی به وجود آورد، بدیهی است که از هر دشمنی خطرناک‌تر است.
پیامبران، خدمتگزاران عقل و فطرت
درباره رسالت پیامبران گفته‌اند که آنها خدمتگزاران عقل و فطرت‌اند. همان‌طوری که طبیب خدمتگزار طبیعت و مزاج بدن است. خدمتی که پیغمبران به عقول بشر می‌کنند از نوع خدمت یک آموزگار نسبت به شاگرد خود نیست که یک کتاب معین و یا یک علم و فن معین را به شاگرد تعلیم کند. بلکه پیغمبران از همان راه که به تهذیب اخلاق و پاک نگه‌داشتن نفوس مردم به آنها خدمت می‌کنند، از همان راه به عقل‌ها و خردهای آنها نیز کمک می‌کنند. اگر اخلاق آدمی تعدیل شود و جلوی حکومت هوا و هوس و حرص و طمع و خشم و شهوت گرفته شود، برای عقل و فکر آدمی آزادی پیدا می‌شود و دست عقل باز می‌گردد. 
قرآن کریم می‌فرماید: اگر تقوای الهی داشته باشید، خداوند برای شما قوه تمیز حق از باطل را قرار می‌دهد (انفال- 29) امام علی(ع) می‌فرماید: اگر تقوای الهی داشته باشید، خداوند به شما راه برون‌رفت از مضیقه‌ها را قرار می‌دهد و هم برای شما نوری قرار می‌دهد که در تاریکی نمایند. (نهج‌البلاغه خطبه 118)