«بیهمگان» تصـویری از باورهای دانشبنیان
مجموعه تلویزیونی «بیهمگان» سرانجام ۲۳ آبان با سکانسی افتخار آمیز به پایان رسید.
خلاصه حرف سریال «بیهمگان» این بود که باورمان شود ایران اسلامی علیرغم همه توطئه ها و فتنه هایی که دشمنان انقلاب اسلامی از ابتدای این انقلاب پرشکوه برای ما ترسیم کردهاند به مسیر پر افتخار خود ادامه میدهد و همچنین علیرغم همه تحریمهای ظالمانه دشمنان، با تکیه بر علم، دانش و تلاش جوانان نخبه و دانشگاهیاش بهسوی قله افتخار در حرکت است.
آری قصه «بیهمگان» روایت اسطورههایی بود که توانستند در بدترین شرایط و فضای تحریم کشور آستین همت و تلاش را بالا بزنند و افتخار دیگری را برای ما خلق کنند.
سریال تلویزیونی «بیهمگان» در فضای تحریمی کشور قصه ای را روایت میکند که تصویرگر تلاش های نخبگان جوانی است که اراده کرده اند دست به کار بزرگی بزنند و در واقع به مثابه پدران خود در جبهه های نبرد حق علیه باطل، این بار در جبهه اقتصادی و علمی در مقابل دشمنان انفلاب اسلامی بایستند. این سریال توانست در چارچوب یک ملودرام عاطفی، باور به خواستن و توانستن را معنی و تبیین کند. کلید اصلی داستان «بیهمگان» سرگذشت «امیر علی مسلمی» است که ماجرای او با«الناز یوسفیان» باعث می شود که «امیرعلی» به نوعی به کارخانه پدر «الناز» یعنی «مهرداد یوسفیان» که «مهدی سلطانی» هنرمند با تجربه سینما و تلویزیون ایفاگر نقش آن است دسترسی پیدا کند. «امیرعلی مسلمی» که جوان نخبه دانشگاهی با رتبه ممتاز علمی است و در یک خانواده مسلمان، متدین و متوسط زندگی می کند قصد دارد یک زندگی درست را برای خود رقم بزند. او که بهخاطر یک مشکل ساختگی و اتفاق ناخواسته دو سال در زندان بوده، از بند رهایی یافته و بهدنبال سرنوشت و زندگی شخصی خود است و بار دیگر به الناز برخورد میکند و این بار در فضایی متفاوت و جدی تر از قبل و در محیط کارخانهای که پدر الناز مدیرش هست مشغول میشود و در همین راستا بساط ازدواج این دو جوان فراهم میشود اما «مهرداد یوسفیان» که کارخانهدار است و خانواده
«امیر علی» را در شأن و منزلت خانواده اش نمیداند با این وصلت موافقت ندارد و آن طور که در قسمتهای میانی این مجموعه می بینیم با بهانههای مختلف سعی میکند که «امیرعلی» را از ازدواج با دخترش منصرف کند اما این یک بخشی از ماجرای این سریال است، و عوامل این مجموعه تلاش کردند که همسو با این قصه، ماجرای دیگری را که در واقع به اصل فیلمنامه و هدف مهم این سریال میپردازد، به نمایش در بیاورند که برمیگردد به موضوع تحریمهای ظالمانه دشمنان انقلاب اسلامی و در نهایت به زعم دشمنان، تعطیلی کارخانهها و مراکز صنعتی کشور! در این راستا شاهد ورود افراد طمع کار، مفسدین اقتصادی و فتنهگری هستیم که با دسیسههای مختلف به کارخانه نفوذ پیدا میکنند و قصد دارند به بهانه نبود قطعات ماشینآلات و تحریم با ترفندهای مختلف کارخانه را تعطیل و آن را مصادره و به منافع شخصی خود اضافه کنند. در حقیقت توطئه جدیدی را در مسیر به رکود کشیدن و ضربه زدن به اقتصاد کشور آغاز کردند و به عنوان ستون پنجم دشمن وارد کارزار شدند. اما «امیرعلی» قصه «بیهمگان» به همراه چند تن از دوستان هم دانشگاهیاش که همگی آنها از نخبگان علمی کشور هستند قصد کرده اند که قطعههایی که خراب شده و از کار افتاده اند را تعمیر و بازسازی کنند. در همین راستا عناصر توطئه گر و مفسدان اقتصادی که به کارخانه و محیط کاری کارگران نفوذ دارند با مخالفت با این موضوع و تهدید «مهرداد یوسفیان» مدیر کارخانه فضای کارخانه را به آشوب می کشند و از طرفی هم با دسیسه های مختلف و مشکلی که برای «امیرعلی» پیش می آورند او در یک اتفاق ساختگی، متهم به قتل می شود و به زندان می افتد و این بار قصه این سریال علی رغم همه مشکلاتی که برای «امیرعلی» رخ میدهد جذابتر از قسمت های قبلی به مسیر خود ادامه میدهد. در بخش پایانی سریال «بیهمگان» قصه سریال وارد یک فاز پلیسی و فرار و گریز فتنه گران، مفسدان اقتصادی و عناصر خرابکار در کارخانه است که باعث می شود
«مهرداد یوسفیان» که «مهدی سلطانی» بهخوبی در این نقش ظاهر شده است در پلان پایانی در حالی که توسط عناصر تبهکار مورد هدف گلوله قرار گرفته و در بغل «امیرعلی» در حال مرگ هست به باورهای جوانان نخبه و علمی کشور پی ببرد! سکانس پایانی با قدردانی از افتخار آفرینی نخبگانی مثل «امیرعلی» و دوستان همدانشگاهی اش رقم می خورد که علی رغم همه توطئههای دشمن موفق شدند کارخانه را در مرحله تحریم و بدون وابستگی به قطعات خارجی و با ساخت قطعات داخلی و بومی راه انداری کنند و موجب سربلندی و افتخار ملت انقلابی ایران شوند.
مجموعه «بیهمگان» راوی غرور و افتخار ملی و اسلامی بود که در نظر داشت روایتگر استقلال و خودکفایی ما باشد و توانست در قالب یک ملودرام اجتماعی و با تکیه بر ارزش های دینی و مردمی این نوع نگاه را در قاب تصویر تلویزیون به نمایش در بیاورد.
رسول شمالی ورزنده