نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
بانیان وضع موجود همان نااهلان انقلاب هستند
سرویس سیاسی-
روزنامه مردم سالاری در مطلبی نوشت: «در سالهای اخیر بارها شاهد تجمعات اعتراضی بازنشستگان، معلمان و کارگران به دلیل مشکلات مالی و معیشتی بودیم اما هیچگاه هیچ مسئولی در جمع آنها حاضر نشد تا صدای آنها را از نزدیک بشنود و به درددل آنها گوش دهد و اگر هم این اتفاق رخ داد بسیار اندک و انگشتشمار و البته بیتاثیر بود. در این سالها همچنین بارها شاهد اعتراضات مال باختگان موسسات مالی و اعتباری همچون کاسپین و...، مال باختگان پدیده شاندیز، مال باختگان پیش فروش خودرو و... بودیم اما از بسیاری از مال باختگان احقاق حق نشد. به اعتراضات مردم به افزایش قیمت بنزین در آبان 98 پاسخ مناسبی داده نشد و حتی اعتراضات مردم به مشکلاتی همچون کم آبی در خوزستان و اصفهان هم تحمل نشد. در تمام این سالها بار بر ضرورت اجرای اصل 27 قانون اساسی مبنی بر برگزاری تجمعات اعتراضی و حتی ایجاد مکانهایی برای اظهارنظر آزادانه و اعتراض مردم تاکید شد اما هیچ مسئولی به دنبال تحقق این وعده نرفت. نارضایتیهای اقتصادی و اجتماعی وقتی پاسخی پیدا نمیکند کم کم تبدیل به اعتراض میشود. هنوز هم میتوان اعتراضات را شنید و زمینه تحقق مطالبات مردم را فراهم ساخت اما اگر بسته شدن مغازهها را به تهدید و ارعاب چند نفر نسبت نداد و اعدام و بازداشت را راهحل ندانست.»
این روزنامه در مطلب دیگری نوشت: «آیا کسانی که با سیاستهای غلط و لجاجت و ستیز با دنیا کشور را در تحریم و تنگنای اقتصادی شدید قرار دادهاند نااهل نبودند؟ آیا کسانی که اکثریت ملت را نه تنها نسبت به نظام بیاعتماد کردند بلکه از زندگی ناامید و سرخورده کردهاند نااهل نبودند؟
آیا سیاستبازانی که شهادت و شهید و ایثار و ایثارگر را مصادره به مطلوب کردند و از خون و ایثار آنان نردبان قدرت و ثروت ساختند نااهل نبودند؟ آیا مدیران نالایق و افرادی که با رانت مسئولیت گرفتند و حاصل کارشان فقر و فلاکت کشور و عقبماندگی شدید اقتصادی و جاماندن کشور از توسعه شده اهلیت داشتند؟ نااهلان، بانیان وضع موجود، مدیران به دروغ سادهزیست و انقلابی، خطیبان ناآگاه، متملقان ثناگستر، پرخاشگران جاخوش کرده در رسانههای خاص و انبوهی از کسانی بودند که حسرت یک زندگی سالم و آرام را از ملت گرفتند.» مدعیان اصلاحات خود معترف هستند که بانیان وضع موجود همان نااهلانی هستند که امام خمینی(ره) میگفت «نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد». نکته قابل تأمل آنکه اصلاحطلبان در حداقل 24 سال (8 سال دولت هاشمی، 8 سال دولت خاتمی و 8 سال دولت روحانی) کاری کردند که در آخرین دولت مورد حمایت آنها (دولت روحانی) که بانیان اصلی وضع موجود بوده و تحریمهای فلجکننده و قطعنامههایی مانند 1929 محصول عملکرد آنها بود و قطار تحریمها علیه ایران را راهانداختند، کمر مردم زیر بار تورمهای چند صدصدری در بخشهای مسکن و خودرو و ارز و کالاهای اساسی شکسته و سفره مردم کوچکتر از همیشه شد. براستی که نگاهی به عملکرد مدعیان اصلاحات در حوزه اقتصاد و همچنین دیپلماسی مشخص میکند که نااهلان انقلاب چه کسانی بوده و هستند!