kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۳۷۳۰
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۲
نگاهی به روش‌های جدید دشمن در جنـگ علیه انقلاب اســـلامی (بخش نخست)

نبرد ذهن‌ها بر پایه ابزار ارتباطی جدید

 
 
 
رضا الماسی
امروز جنگ‌های‌دنیا جنگ‌های ترکیبیاست.می‌دانید؛ جنگ سخت‌و جنگ نرم‌ وجنگ فکری و جنگ فرهنگی و جنگ با سلاح‌های گوناگون و جنگ شناختی و امثال اینها با همدیگر مایه‌ تهاجم به یک ملّت یا یک کشور است. بازی‌های جنگ بایستی بتواند همه‌ این لایه‌ها را با شیوه‌های نو، با شیوه‌های روزآمد، ان‌شاء‌الله تأمین کند. (رهبر معظم انقلاب – 11 مهر 1401)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنان مردم ایران در طول 43 سال گذشته با روش‌های مختلف به مقابله با نظامِ برخاسته از اراده مردم پرداختند اما در همه این روش‌ها شکست خوردند.
در چالش‌های اخیر، دنیای استکبار همه توان خود را با ترکیبی از همه ظرفیت‌ها و روش‌هایش به کار گرفته تا بتواند حتی به صورت حداقلی از جمهوری اسلامی امتیاز بگیرد.
خردادماه ۱۴۰۱ بعد از فروکش‌کردن بحران بیماری همه‌گیر کرونا، مردم در حرم مطهر امام خمینی(ره) جمع شده بودند تا با حضور رهبر انقلاب، دوباره پای درس و مکتب امام بنشینند. اما بین سطور و در میان سخنان رهبر انقلاب، اشارات روشنی از طرح‌های در دستورکار دشمن وجود داشت که گویا برای اجرایی‌کردن آن، چشم به یک زمان مناسب بسته بودند: «امروز مهم‌ترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور، امید بستن به اعتراضات مردمی است. 
امیدشان به این است که بلکه بتوانند با کار روانی، با فعّالیّت‌های اینترنتی و فضای مجازی و انواع و اقسام اینها، با پول، با مزدور‌پروری، مردم را در مقابل نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قرار بدهند.»
ایشان چهار ماه بعد و در بیاناتی که در جمع دانشجویان دانشگاه‌های نیروهای مسلح در دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی داشتند، مجدداً به این موضوع اشاره کردند که دشمن از مدت‌ها قبل برای آشوب و اغتشاش و ناامنی در کشور، برنامه‌ریزی کرده بود: «این اغتشاش برنامه‌ریزی داشت؛‌ این اغتشاش برنامه‌ریزی‌شده بود. اگر قضیّه این دختر جوان هم نبود، یک بهانه دیگری درست می‌کردند برای اینکه امسال در اوّل مهر... در کشور ناامنی درست کنند، اغتشاش درست کنند.» 1401/7/11
براساس این هشدارها و نشانه‌هایی که جامعه اطلاعاتی کشور آنها را گوشزد کرده بود، دشمن برای ایجاد آشوب در پهنه کشور برنامه‌ریزی کرده و از مدت‌ها قبل آماده بود و آنچه او را به طمع ‌انداخت، حادثه‌ای بود که در شهریورماه رخ داد.
گوشه‌ای از یک تدارک بزرگ
بیانیه‌ مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، در هفته‌های اخیر، ترسیم بخشی کوچک از تدارک بزرگی بود که توسط سرویس‌های امنیتی آمریکایی، اسرائیلی و سعودی، برای مختل‌کردن امنیت در ایران برنامه‌ریزی شده بود. اما دشمن برای دمیدن به شعله آشوب و اغتشاش، برخلاف موارد قبلی تنها به یک ابزار و مجرا تکیه نکرده و همه استعدادها و پتانسیل‌هایش را به میدان آورده بود.
اقداماتی برای راه‌اندازی یک غائله سراسری در ایران با هدف جنایت، علیه ملت بزرگ ایران و تمامیت ارضی کشور و زمینه‌‌سازی برای تشدید فشارهای خارجی که بازی‌گردان و طراح اصلی آن، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بود و سرویس اطلاعات خارجی انگلیس، سرویس اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی (موساد)، سرویس اطلاعات خارجی آل‌سعود و چند کشور دیگر هم، در این جریان مداخله کردند. 
اما این اقدامات چه بود و به چه شکل طراحی و پیاده‌‌سازی شد؟
مؤسسه اعانه ملی برای دموکراسی و نهادهای وابسته نظیر مؤسسه دموکراتیک ملی، مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهی، مرکز آمریکایی برای همبستگی کارگران، بنیاد جامعه باز، خانه آزادی و... بخشی از مؤسسه‌ها و ‌اندیشکده‌هایی هستند که در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران مورد اشاره قرار گرفته‌اند. 
مؤسساتی که به‌مثابه مغز متفکر جریان تحریف، وارد عمل شده‌اند. نظریه‌‌پردازی و انگاره‌‌سازی پیرامون نقش زنان در حوادث پیش روی ایران و تئوری‌پردازی برای اعمال خشونت علیه مردم و مقدسات آنان و هجمه به نیروهای امنیتی، ساخته و پرداخته این به‌اصطلاح اتاق فکرهایی است که نسخه جنگ خیابانی و اغتشاش می‌پیچند.
ابعاد جنگ ترکیبی
«جنگ ترکیبی در سه بعد اساسی پلتفرم، روایت و باور با هدف تغییر رفتار مردم ایران با اثر بر ذهن و قلب طراحی شده است.»
این را آقای علی افشاری مهر، کارشناس ارشد علوم شناختی در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان بیان می‌کند.
او در توضیح این مطلب ادامه می‌دهد: «بعد اول روایت و محتوای خبری است که از واقعیت، قاب گیری واقعیت و نا واقعیت‌ها تولید می‌شود و درگیری در میدان و هرگونه امر واقعی در خدمت تغییر ادراک با استفاده از روایت هست.»
افشاری مهر می‌افزاید: «در سطح پلتفرمی، ما با طراحی و قوانین خاص پلتفرم‌های اجتماعی مجازی و واقعی مواجهیم که به طور غیر مستقیم به رفتار جهت می‌دهند. مثلا طراحی شبکه‌های اجتماعی به دلیل محدودیت در تعداد کاراکتر به طور طبیعی سبب قطبیده شدن کاربران و رادیکال شدن فضا می‌شود. پلتفرم‌های واقعی هم سازندگان سبک زندگی مدرن مانند سبک طراحی کافه‌ها و محیط‌های با فرهنگ وارداتی خاص هستند.»
این کارشناس ارشد علوم شناختی می‌گوید: «بعد سوم اما باورهایی است که در طول زمان و به مرور شکل می‌گیرند.  برای مثال روایت‌هایی از ناکارآمدی حاکمان به خودی خود می‌تواند انگیزه‌ساز اصلاح و تغییر باشد اما وقتی در کنار باور به ناکارآمدی دین و سکولاریسم قرار می‌گیرد قدرت تخریبی می‌یابد و حتی باورهای غلط را تأیید هم می‌کند. در کنار همین باورها، پلتفرم‌ها نیز با القای اکثریت و ایزوله ‌سازی ورودی توجهی و ادراکی بر باور تاثیرگذارند. در این سطح نیز فرد نسبت به تجدیدنظر در باورهای غلط خود واکسینه شده و اساساً راه‌های ورود تردید و تبیین ناقض به رویش بسته شده است. امروزه پلتفرم‌ها با عقبه تولید روایت دروغ، نوعی انقطاع از واقعیت را رقم می‌زنند که به صورت ترکیبی، عملکردی شبیه گروه‌های مسلح پیش از انقلاب را تولید می‌کنند. افرادی سطحی به جهت باور، دارای شبکه ارتباطی خود تأییدگر و روایت‌هایی کانالیزه شده یک اقلیت متعصب و آسیب‌رسان را بازتولید می‌کند.»
نقش دولت و نخبگان در جنگ شناختی
جنگ شناختی اساساً یک جنگ صرفاً معرفتی نیست. اگر عقبه جنگ شناختی را علوم شناختی بدانیم اساساً جنگ شناختی حاصل ابتکارات بشر در به خدمت در آوردن ماشین برای اثرگذاری بر محتوا و انگاره‌های ذهنی است. با این تعریف، به نوعی جنگ ترکیبی که تعریف شد همان جنگ شناختی است.
افشاری مهر با بیان این مطلب در توضیح نقش نخبگان در جنگ شناختی اظهار می‌دارد: «نقش نخبگان می‌تواند مانند نقش امام و یاران او پیش از انقلاب باشد. 
اگر بپذیریم حکومت و قوانین آن نوعی پلتفرم هستند، می‌توان گفت قیام و مبارزه علیه پلتفرم‌های مجازی و واقعی سازنده سبک زندگی و جهان معنایی جامعه نیز با همان ادله قیام علیه حکومت طاغوت قابل پیگیری است. اما باید اولا از سهل‌اندیشی در رابطه با پلتفرم داخلی پرهیز شود. طراحی و سبک نظارتی بر پلتفرم داخلی باید به همان هوشمندی و پشتوانه علمی پلتفرم بیگانه باشد. 
تکرار اینستاگرام و تلگرام با نظارت انسانی، معنای بومی ‌سازی نیست و مانند انقلاب علیه شاه، برای جمهوری دموکراتیک است.
او معتقد است: «احیای زنجیره تواصی مومنان با کارهای ساده‌ای مانند صله ارحام و تقویت فعالیت‌های جمعی مومنانه مانند فعالیت‌های مساجد و... که در کرونا آسیب دید، جامعه را به واقع بینی بیشتر سوق می‌دهد. ادراک اکثر جوانان در اثر دوری از جامعه در کرونا غیرواقعی شده است و نیازمند ترمیم می‌باشد. احیای سرمایه شناختی جامعه به ویژه در باورهای مثبت و واقع بینانه به آینده کشور و همچنین باورهای اعتقادی و سیاسی با کلید واژه جهاد تبیین واقعاً فوریت دارد.»
این کارشناس علوم شناختی تصریح می‌کند: «اتاق‌های فکر دشمن علی رغم اقلیت، با تولید عمل صالح اثر بخش، موفقیت‌هایی کسب کرده‌اند. نخبگان ما نیز باید به تولید عمل صالح متناسب با صحنه جنگ ترکیبی فکر کنند. 
دولت‌ها اولاً شنونده بودن را در خود تقویت کنند. شنونده بودن را به عنوان مقدمه واجب جهاد تبیین بپذیرند. زمینه ابراز هویت انقلابی مردم و مدیران سالم را فراهم کنند. 
ظرفیت مردم برای القاء اکثریت، بسیار بیشتر از صرف راهپیمایی است. مسئله طراحی پلتفرم و تقویت زیر ساخت قانونی و نرم‌افزاری حکمرانی بر فضای مجازی را جدی بگیرند و...»
اهمیت کار فکری فرهنگی در جنگ هویتی
نویدرضا عرفانیان، فعال فرهنگی اجتماعی نیز در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان اظهار می‌دارد: «رهبر انقلاب وضع موجود کشور و وضعیت دشمنان نظام و انقلاب را به روشنی تبیین فرمودند. 
دشمن در حال جنگ ترکیبی با ما، جوانان و خانواده‌هایمان است و یکی از شئون و ابعاد این مسئله، بُعد فکری و فرهنگی آن می‌باشد که لزوم توجه بیش از پیش مردم را می‌طلبد.»
او ادامه می‌دهد: «بدون تعارف در عصر آخرالزمان و مقطعی بسیار مهم و به تعبیر رهبری، پیچ تاریخی هستیم که از سویی نیازمند خود‌سازی، تزکیه نفس و بهبود وضعیت عقاید، و از سویی دیگر بصیرت افزایی، دشمن شناسی و شناخت راهکارهای مرزبندی و آلوده نشدن به ترفندهای شیطانی اهل باطل هستیم و غیر از این، احتمال ریزش و جا ماندن از جبهه حق برایمان متصور است.»
عرفانیان در پایان نقش جوانان و نخبگان را کلیدی و غیر قابل انکار دانسته و تصریح می‌کند: «تمرکز دشمنان نیز بر روی همین دو گروه گذاشته شده و این موضوع، اهمیت وقت گذاری و سرمایه‌گذاری حاکمیت را دوچندان می‌نماید. با همه این تفاسیر و نیز با همه اضطرارها و نگرانی‌های دلسوزان و متدینین، همان طور که علما و بزرگان بارها فرمودند، آینده از آن و متعلق به جبهه حق خواهد بود و شکست حتمی و رسوایی نیز عاید جریان باطل.»
آنچه به وضوح قابل مشاهده است اینکه دشمنان مردم ایران به شدت به دنبال هویت‌زدایی از اقشار مختلف به انحاء مختلف هستند که در ابعاد گوناگون یک جنگ هویتی تمام‌عیار را بر باورهای جامعه تحمیل کرده است. در این جنگ هویتی که از جنس جنگ شناختی است، صحنه نبرد کاملاً تغییر کرده و تنها با شناخت درست صحنه و به وسیله ابزارهای روز می‌توان با نیرنگ‌های آنان به مقابله برخاست.