پاسداری که سرنوشتش تقابل با آلسعود بود (حدیث دشت عشق)
در سال ۱۳۶۶ وقتی مادر شهید مدافع حرم کمیل قربانی او را باردار بود به حج تمتع مشرف شد که جنایت وحشیانه سعودیها رخ داد. تصور میشد که بر اثر ضربات باتوم مزدوران سعودی، بچه از دست رفته است؛ اما سرنوشت کمیل جور دیگری رقم خورد؛ او به دنیا آمد تا در جوانی به عنوان مدافع حرم، رو در روی مزدوران سعودی بایستد! کمیل در خانوادهای مذهبی و اهل دل متولد و بزرگ شد؛ همه برادرهایش از رزمندگان دفاع مقدس هستند. با وجود اینکه کمیل خیلی برایشان عزیز و دوستداشتنی بود، با شنیدن خبر شهادتش در پوست خود نمیگنجیدند و به داشتن چنین شهیدی افتخار میکردند. کمیل و همسرش دوران شیرین عقد را سپری میکردند که کمیل تصمیم گرفت به سوریه برود. کمیل قربانی یکی از شهدای مدافع حرم لشکر زرهی ۸ نجف اشرف بود. او 28 سال سن داشت که به آرزویش رسید و 25 آبان سال 94 در سوریه به شهادت رسید.
همسر شهید مدافع حرم کمیل قربانی در مصاحبهای گفته بود: «من و کمیل فردای عقدمان سر مزار شهید کاظمی رفتیم؛ قبل از جشن عقدمان نگران بودیم فعل حرامی داخل جشن عقدمان رخ ندهد؛ نذر کردیم سه روز روزه بگیریم و برای تمام شهدایی که میشناختیم نامه نوشتیم که در مراسممان گناه نباشد و خدا را شکر هیچ گناهی هم نشد؛ زندگی ما از همان روز اول همه چیز با شهدا شروع شد.»