منشأ خطاهای انسان(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی، خطاهای ذهنی و رفتاری انسان از کجا ناشی میشود؟
پاسخ:
مبارزه با لغزشهای عقل
ذهن و فکر انسان در بسیاری از موارد دچار اشتباه میشود. این موضوع که نزد همه ما شایع و رایج است، منحصر به عقل نیست، بلکه حواس و احساسات نیز مرتکب خطا میشوند. هر استدلال از دو قسمت تشکیل شده است: ماده و صورت. درست نظیر یک ساختمان که مصالحی نظیر گچ، سیمان، آهن و... در ساختن آن به کار رفته(ماده) و شکل خاصی نیز به خود گرفته است(صورت). برای آنکه ساختمان از هر جهت خوب و کامل ساخته شود، لازم است هم مصالح مناسبی برای آن در نظر گرفته شود، و هم آنکه شکل و نقشهاش صحیح و بینقص باشد.
در استدلال هم برای تضمین صحت آن لازم است هم مادهاش درست باشد، و هم صورتش. برای بررسی و قضاوت درباره صورت استدلال، منطق ارسطویی یا منطق صوری به وجود آمد، تا صحت یا نادرستی صورت استدلال را مشخص کند. اما برای اطمینان از صحت ماده استدلال به معیار و منطقی نیاز داریم که به کمک آن بتوانیم، کیفیت مواد فکری را بسنجیم.
منشأ خطاهای انسان در قرآن
1- تکیه بر ظن به جای یقین
از جمله منشأهایی که قرآن برای خطاهای استدلالی انسان ذکر میکند، این است که انسان گمان را به جای یقین میپذیرد. اگر انسان خود را مقید کند که در انتخاب ماده استدلال، تابع یقین باشد و گمان را به جای یقین نپذیرد، به خطا نخواهد افتاد. البته باید توجه داشت که در مسائل ظنی و احتمالی و در مواردی که نمیتوان یقین حاصل نمود، میباید همان ظن و احتمال را در نظر گرفت، اما ظن را به جای ظن و احتمال را به جای احتمال باید پذیرفت، نه آنکه ظن و احتمال را به جای یقین در نظر گرفت. این دومی است که ایجاد خطا میکند. قرآن کریم میفرماید: اکثر مردم چنیناند که از ظن و گمان پیروی میکنند، تو هم اگر بخواهی از آنها پیروی کنی تو را نیز گمراه میکنند. چون اکثر مردم تابع گمانند نه یقین و به همین دلیل خطا میکنند.(انعام- 116) یا در آیه دیگری میفرماید: «ولاتقف ما لیس لک به علم» از آنچه که بدان علم نداری پیروی مکن.(اسراء- 36)
2- تقلید کورکورانه
دومین منشأ خطا در ماده استدلال که بالاخص در مسائل اجتماعی بسیار مطرح میشود، مسئله تقلید جاهلانه است. بسیاری از مردم اینگونهاند که چیزهای مورد باور اجتماع باورشان میشود یعنی چیزی که در اجتماع مورد قبول قرار گرفته است و یا نسلهای گذشته آن را پذیرفتهاند، صرفا به دلیل اینکه نسلهای گذشته آن را قبول کردهاند میپذیرند. قرآن میفرماید: هر مسئلهای را با معیار عقل بسنجید نه اینکه هر چه نیاکان شما انجام دادند آن را سند بدانید یا آنکه آن را به کلی طرد کنید. چه بسا مسائلی هست که در گذشته مطرح شده و در همان موقع هم غلط بوده، اما مردم آن را پذیرفتهاند و چه بسا مسائل درستی که در زمانهای دور عرضه شده اما مردم به دلیل نادانی از قبول آن خودداری کردهاند. لذا در پذیرش این مسائل باید ازعقل و اندیشه مدد گرفت نه اینکه جاهلانه و کورکورانه به تقلید پرداخت. قرآن اغلب پیروی از آباء و اجداد را در مقابل عقل و فکر قرار میدهد و میفرماید: به ایشان گفته میشود که از دستورات الهی پیروی کنید. میگویند، آیا از روشهای پدرانمان دست برداریم؟ آیا اگر پدران و مادران شما شعور نداشته، شما هم باید جریمه بیشعوری آنها را بدهید؟! (بقره- 170) قرآن تاکید میکند که قدمت یک اندیشه، نه دلیل کهنگی و غلط بودن آن است و نه موجب صحت و درستی آن! کهنگی در امور مادی راه مییابد. اما حقایق هستی هر قدر که زمان بر آنها گذشته باشد، کهنه و فرسوده نمیشود. 2- پیروی از هوای نفس عامل موثر دیگر در ایجاد خطا، پیروی از هوای نفس، و تمایلات نفسانی و داشتن غرض و مرض است. در هر مسئلهای تا انسان خود را از شر اغراض بیطرف نکند، نمیتواند صحیح فکر کند. یعنی عقل در محیطی میتواند درست عمل کند که هوای نفس در کار نباشد. قرآن کریم میفرماید: ان یتبعون الا الظن و ما تهوی الا نفس» چیزی غیر از گمان باطل و هوای نفس خود را پیروی نمیکنند. (نجم- 23)