kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۲۷۸۲
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۴۰۱ - ۲۱:۱۴
ضرورت ارتقای کیفیت آموزشی در مدارس دولتی-بخش دوم

پیوند بین نظام آموزشی با بازار کار و ارائه مهارت‌های زندگی

 
 
 
 
 
سلامت هر جامعه به کیفیت نظام آموزشی آن وابسته است. اگر دانش‌آموزان، ارزش‌ها، هنجارها و مهارت‌های اجتماعی لازم برای شهروندی خوب بودن را نیاموزند و همچنین مهارت‌ها و تخصص لازم برای انجام وظایف فردی و اجتماعی خود را به طور مؤثر و کارآمد فرا نگیرند، واحدهای آموزشی رسالت خود را به انجام نرسانیده‌اند. تحقق این رسالت مستلزم توجه به کیفیت نظام آموزشی است.
  لحظه سرنوشت‌ساز آموزش، لحظه‌ای است كه دانش‌آموز یاد می‌گیرد. تحقیق و تجربه نشان می‌دهد كه یادگیری نتیجه یك عامل خاص مثل جزوه درسی، برنامه درسی یا حتی معلم نیست. یادگیری به كل بافت یادگیری و تركیب كل دروندادها بستگی دارد. آموزش نتیجه كل عوامل است: تدریس خوب، برنامه درسی مرتبط، محیط‌های آموزشی مجهز، مدیریت اثربخش و كاربرد روش‌های یادگیرنده محور را عوامل مؤثر در دستیابی به كیفیت می‌داند.
ضرورت گزینش استخدامی بر پایه تعهد، توانایی و دانش
یكی از مسائل مهم در ارتقای كیفیت آموزشی هر كشوری، جذب، حفظ و نگهداری افراد باصلاحیت در شغل معلمی است. اهمیت و تحصیل ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی معلمان در تدریس و بهبود كیفیت آن موجب شده ‌است تا علاوه‌ بر تأكید روی خصوصیات علمی معلمان به ویژگی‌های شخصیتی آنان نیز توجه شود، زیرا دانش‌آموزان فقط از معلومات معلم بهره‌مند نمی‌شوند، بلكه با توجه ‌به سن و خصوصیات روحی ایشان معلم را الگوی خود قرار می‌دهند و معلم به طور ناخواسته در آنها تأثیر می‌گذارد.
اهمیت كیفیت تدریس و در نتیجه ویژگی معلم را نمی‌توان دست‌کم گرفت، در مراحل اولیه تحصیلات ابتدایی گرایش به یادگیری و نیز خودشناسی در شخص شكل می‌گیرد و نقش معلم در این مرحله بسیار مهم است. هرقدر كودكانی كه تازه‌پا به عرصه آموزش می‌گذارند، كمبودهایی چون فقر یا معلولیت جسمی و... داشته باشند، از معلم هم انتظار بیشتری می‌رود.
علی سادات رمضانی مدیر یک دبیرستان توضیح می‌دهد: «كلید اصلی و مهم پیشرفت كیفیت آموزش در دستان معلمانی متعهد، توانا و تحصیل‌کرده است. بهبود كیفیت آموزش به بهبود وضعیت استخدام، آموزش، وضعیت اجتماعی، شرایط كار معلمان بستگی دارد و معلمان نیاز به دانش و مهارت مناسب، خصوصیات شخصیتی، امكان موفقیت شغلی و انگیزه دارند تا بتوانند انتظارات دیگران را برآورده سازند.»
وی در تکمیل صحبت‌هایش با یک دسته‌بندی درست و به جا كیفیت آموزش‌وپرورش را معطوف به چهار عامل دانسته و می‌گوید: «كیفیت دانش‌آموزان به‌عنوان دریافت‌کنندگان آموزش و متقاضیان تحصیل علم، كه طرف تقاضا را تشكیل می‌دهند.
كیفیت معلمین به‌عنوان عرضه‌كنندگان خدمت آموزش ارائه‌دهندگان دانشی، كه طرف عرضه را تشكیل می‌دهند.
كیفیت امكانات و تجهیزات ضروری برای فراهم‌آوردن محیطی مطلوب كه در آن عمل آموزش به‌صورت مفیدتری ارائه گردد.
كیفیت خدمات اداری سازمان‌های هدایت‌کننده و برنامه‌ریزان آموزشی در جامعه، آنان كه اهداف كمی و كیفی آموزش را ترسیم و بر اساس آن منابع لازم را تخصیص می‌نمایند.»
تمرکز امکانات در مدارس غیردولتی
منیره‌ هاشمیان دبیر زیست یکی از مدارس دولتی شهر تهران می‌گوید: «در سال تحصیلی گذشته، دانش‌آموزانی از مدارس دولتی داشتم که گمان می‌کردم باتوجه‌به وضعیت تحصیلی‌شان رتبه‌های خوبی را به خود اختصاص دهند، اما با وجود تبعیضاتی که در شیوه آموزش وجود دارد و رقابت بالایی که میان دانش‌آموزان مدارس غیردولتی و نمونه دولتی وجود دارد، جایی برای این دانش‌آموزان در میان رتبه‌های برتر وجود ندارد، چرا که عمده امکانات آموزشی در مدارس غیرانتفاعی و نمونه دولتی متمرکز است.»
مرتضی افشین فر یک مشاور تحصیلی درباره شرایط نابرابر مدارس دولتی و غیردولتی توضیح می‌دهد: «برگزاری کلاس‌های تقویتی و فوق‌برنامه، جمعیت محدود، اردو‌های مختلف زیارتی، سیاحتی و آموزشی و ... بخش کوچکی از تفاوت بین مدارس دولتی و غیردولتی و نمونه دولتی را نشان می‌دهد. برخی مدارس غیردولتی شاخص در ازای دریافت شهریه‌های هنگفت، خدماتی از قبیل ناهار و وعده‌های گوناگون پذیرایی، سرویس ایاب‌وذهاب، تجهیزات به‌روز آزمایشگاهی، کارگاهی و ورزشی به متقاضیان خود ارائه می‌دهند، اما در مقابل فرآیند آموزش در مدارس دولتی با حضور در کلاس‌های پرجمعیت و امکانات و تجهیزات ناچیز آموزشی و رفاهی سپری می‌شود. این شکاف آموزشی بین مدارس دولتی و غیردولتی با شیوع ویروس کرونا و دستیابی ویژه مدارس غیردولتی به امکانات کمک‌آموزشی عمیق‌تر شد.»
 البته ناگفته نماند که برخی کارشناسان نظام آموزشی تنها ملاک باکیفیت بودن آموزش را از روی نتایج کنکور بررسی نمی‌کنند. 
الهه صبوری یک برنامه‌ریز تحصیلی در این باره توضیح می‌دهد: «شما با استناد به آمار یک نگاهی به میزان پیوند بین رشته تحصیلی دانش‌آموزان و نیاز بازار کار بیندازید. چه تعداد از دانش‌آموزانی که مایل‌اند بلافاصله بعد از دیدن آموزش در دبیرستان وارد بازار کار شوند، مهارت و توانمندی‌اش را کسب کرده و قادر به دریافت شغلی در بستر اجتماع هستند؟»
وی در ادامه می‌افزاید: «ما حتی در درون نظام آموزشی خود نتوانسته‌ایم مهارت‌هایی را که بچه‌ها برای زندگی آینده‌شان نیاز دارند تا به یک شهروند بالنده، مسئول و کارآفرین تبدیل شوند، ارائه دهیم. کارآفرینی و کارآفرین شدن اساساً در آموزش‌های ما جایگاهی ندارد.»
ما برای دانش‌آموزانمان کم نمی‌گذاریم
برخی از والدین این گلایه را دارند که کیفیت آموزش در مدارس دولتی نسبت به غیردولتی به این دلیل پایین است که اصولاً شیوه‌های تدریس در این دو نوع مدرسه با هم فرق داشته و بعضاً معلمان در مدارس دولتی کم‌کاری دارند.
رضا اشتری یک دبیر مدرسه دولتی در پاسخ به این نوع نگرش برایمان توضیح می‌دهد: «معلمی برای ما یک وظیفه معنوی است. چطور راضی بشویم که با بهانه کمبود امکانات آموزشی سر کلاس برای بچه‌ها کم بگذاریم؟ ما در حد توان و امکانات موجود کار خودمان را انجام می‌دهیم، ولی وقتی امکانات مثل ابزار کمک‌آموزشی کم باشد، خواه‌وناخواه تأثیرش را بر شیوه تدریس و نیز میزان دریافت علمی دانش‌آموزان می‌گذارد. ضمن اینکه ما در مدارس دولتی نمی‌توانیم از خانواده‌های کم‌برخوردار هزینه‌ای دریافت کنیم و به ازایش برای بچه‌هایی که یادگیری‌شان دیرهنگام است، کلاس تقویتی برگزار کنیم.» این دبیر در ادامه می‌افزاید: «در حال حاضر سیستم گرفتن دانش‌آموز توسط مدارس مختلف به‌گونه‌ای است که گویی آموزش‌وپرورش خودش به یک تقسیم‌بندی دانش‌آموزان در بین انواع مدارس مختلف مشغول است. ده‌ها آزمون برگزار می‌کنند و طی این آزمون‌ها استعدادهای برتر رهسپار مدارس تیزهوشان می‌شوند. عده‌ای به نمونه دولتی و شاهد می‌روند. خانواده‌های برخوردار فرزندشان را به مدارس غیرانتفاعی می‌فرستند و دست آخر دانش‌آموزانی متوسط با خانواده کم‌برخوردار به مدارس دولتی قدم می‌گذارند.» وی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «در مدارس پرازدحام با امکانات ناکافی معلم هر چه هم بخواهد زور خودش را بزند، باز هم با یک نوع وازدگی دانش‌آموز در برابر یادگیری مواجه می‌شود. این‌گونه دانش‌آموزان در مدارس دولتی اغلب به گرفتن یک نمره قبولی در دروس اصلی دلخوش هستند و به بیش از آن فکر نمی‌کنند.» 
بهره‌گیری از تجربه‌های مدارس موفق 
به‌منظور بهبود کیفیت آموزشی
توجه به تجارب مدارس موفق به‌منظور بهره‌گیری از آنها برای ارتقای کیفیت سایر مدارس حائز اهمیت است. در چنین حالتی مدارس از آزمایش‌وخطا دوری کرده و برای برطرف‌کردن ضعف آموزشی خود از تجربه‌های موفق مدارس استفاده می‌کنند.
به نظر می‌رسد به دلیل انتشار همه‌گیری در چند سال گذشته و تغییر شکل آموزش از حالت حضوری به شکل غیرحضوری (مجازی)، کیفیت آموزش بیشتر مدارس به‌طورجدی ضعیف شده است؛ بنابراین افت تحصیلی بین دانش‌آموزان گسترش‌یافته است. این در حالی است که در این میان برخی مدارس نسبت به بقیه عملکرد بهتری داشته‌اند و ضمن تشکیل کلاس‌های غیرحضوری از فرآیندهایی برای یاددهی- یادگیری استفاده کرده‌اند که موفق شده‌اند به میزان چشمگیری از افت تحصیلی دانش‌آموزان جلوگیری کنند و کیفیت آموزشی خود را بهبود بخشیده‌اند؛ بنابراین به‌منظور بهبود کیفیت آموزش مدارس، لازم است که راهبردهای بهره‌گیری از تجربه‌های مدارس موفق شناسایی شوند. بی‌تردید تسهیل روند پیشرفت و حرکت روبه‌جلوی مدارس وابسته به استفاده از تجارب موفقی بوده است که مدارس دیگر در گذر زمان کسب کرده‌اند. استفاده از تجارب موفق مدارس، راهبردی اساسی برای ممانعت از آزمایش، خطاکردن و به هدردادن منابع در دسترس برای نیل به اهداف آموزشی و ارتقای سطح کیفیت مدرسه است.
مژگان افراسیابی مدیر یک دبیرستان دخترانه می‌گوید: «یکی از راهبردهای بهره‌گیری از تجربه‌های موفق مدارس، راه‌اندازی جشنواره مدارس موفق است. یکی دیگر از راهبردهای بهره‌گیری از تجارب مدارس موفق، مستند‌سازی تجربه‌های مدیران است.  پیشنهاد می‌شود که مدیران مدارس موفق تجربه‌های خود را برای استفاده در دسترس سایر مدیران مدارس قرار دهند. چنین حالتی باعث می‌شود که مدیران از انجام‌دادن آزمایش‌وخطا دوری کنند و از تجربه‌های موفق بهره‌مند شوند. 
همچنین تجربه‌های مدارس موفق برای به‌اشتراک‌گذاری با سایر مدارس مستند‌سازی شود. ازاین‌رو، بستری فراهم می‌شود که مدیران برای استفاده از تجربه‌های کارآمد در مواقع لازم به آن مستندات مراجعه کنند و آنها را برای بهبود کارآمدی و اثربخشی خود به کار گیرند. مستند‌سازی تجربه‌های مدیران سامانه‌ای به این منظور طراحی شود که از طریق آن سامانه، مدیران و مسئولان مدارس و مؤسسات آموزشی با یکدیگر تبادل داشته باشند و تجربه‌های خود را به اشتراک بگذارند. همچنین جشنواره برای بهره‌گیری تجربه‌های مدارس موفق در سطوح مختلف ناحیه‌ای، استانی و کشوری برگزار ‌شود.»
باز‌سازی الگوی روابط درون مدرسه‌ای
در کیفیت‌بخشی به امور مدرسه در ابعاد آموزشی و پرورشی باید به باز‌سازی الگوی روابط درون مدرسه‌ای و آموزش‌های لازم برای توانمند‌سازی دانش‌آموزان توجه جدی کرد تا با کمک الگوی مناسب کیفیت‌بخشی دانش‌آموزان (توانمند، مستقل، خود رهبر، پژوهشگر و متدین) تربیت کرد.
برخی از راهکارهای کیفیت‌بخشی به امور آموزشی در مدرسه این‌گونه هستند: 
توجه به فضای فیزیکی در مدرسه در همه ابعاد از جمله میز و نیمکت مناسب، رنگ کلاس‌ها و... 
روابط انسانی مطلوب بین کارکنان و دانش‌آموزان و اولیا با هدایت و رهبری دلسوزانه مدیر با عنوان کارگردان اصلی در مدرسه.
   ارتباط و تعامل دوسویه بین دانش‌آموزان به‌عنوان عنصر اصلی و محوری در تعلیم‌وتربیت.
توجه جدی به نیازهای آموزشی و پرورشی دانش‌آموزان در مدرسه از قبیل کتابخانه، نمازخانه، کارگاه‌های علمی و رایانه، آزمایشگاه، زمین‌بازی مناسب، وسایل و امکانات ورزشی و...
کیفیت‌بخشی به جلسات شورای معلمان با طرح مسائل علمی و کاربردی و تشکیل کارگاه‌های آموزشی.
هدایت و راهنمایی معلمان به آموزش‌های خلاق و استفاده از یادگیری مشارکتی توسط خود دانش‌آموزان، استفاده از روش‌های تدریس بارش مغزی (فکری) برای توانمند‌سازی دانش‌آموزان در حل مسائل روزمره و زندگی.
توجه لازم به کلاس‌های جبرانی و ارائه برنامه منظم مطالعه به دانش‌آموزان در منزل.
توجه جدی به بانک جایزه در مدرسه و تشویق دانش‌آموزان.
توجه جدی به ساعت ورزش در مدارس و نیز برگزاری مسابقات علمی در مدارس با تشویق دانش‌آموزان.
توجه جدی و اهمیت‌دادن به‌روز نوجوان و جوان و دانش‌آموز در مدرسه و ارتباط مستمر و دوسویه بین کارکنان مدرسه و دانش‌آموزان در جهت حل مسائل روزمره با کمک خود دانش‌آموزان.