kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۲۷۸۰
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۴۰۱ - ۲۱:۱۴
مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ری‌شهری- جلد اول- ۴۵

شكست‌خوردگان‌ ديروز سياست‌بازان‌ امروز!

 
 
 
 
فصل‌ بيست‌ و يكم‌: سرگذشت‌ آقاي‌ شريعتمداري‌
يكي‌ از مسائل‌ مهمي‌ كه‌ در پيام‌ مورخ‌ 3/12/1367 امام‌ خميني‌ خطاب‌ به‌ روحانيون‌، مراجع‌، مدرسين‌، طلاب‌ و ائمه‌‌ جمعه‌ و جماعت‌ بدان‌ اشاره‌ شده‌، مواضع‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ در حمايت‌ از جريان‌هاي‌ مخالف‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ است‌. در اين‌ پيام‌ مهم‌ كه‌ به‌ منشور روحانيت‌ موسوم‌ شد، امام‌ در ادامه‌‌ بيان‌ خطر روحاني‌نمايان‌، مي‌فرمايند:
 «آن‌قدر كه‌ اسلام‌ از اين‌ مقدسين‌ روحاني‌نماها، ضربه‌ خورده‌ است‌، از هيچ‌ قشر ديگر نخورده‌ است‌ و نمونه‌‌ بارز آن‌ مظلوميت‌ و غربت‌ اميرالمؤمنين‌ (ع‌) كه‌ در تاريخ‌ روشن‌ است‌. بگذارم‌ و بگذرم‌ و ذائقه‌ها را بيش‌ از اين‌ تلخ‌ نكنم‌، ولي‌ طلاب‌ جوان‌ بايد بدانند كه‌ پرونده‌ تفكر اين‌ گروه‌ همچنان‌ باز است‌ و شيوه‌‌ مقدس‌مآبي‌ و دين‌فروشي‌ عوض‌ شده‌ است‌. شكست‌خوردگان‌ ديروز، سياست‌بازان‌ امروز شده‌اند. آنها كه‌ به‌ خود اجازه‌ ورود در امور سياست‌ را نمي‌دادند، پشتيبان‌ كساني‌ شدند كه‌ تا براندازي‌ نظام‌ و كودتا جلو رفته‌ بودند. غائله‌‌ قم‌ و تبريز با هماهنگي‌ چپي‌ها و سلطنت‌طلبان‌ و تجزيه‌‌طلبان‌ كردستان‌ تنها يك‌ نمونه‌ است‌ كه‌ مي‌توانيم‌ ابراز كنيم‌ كه‌ در آن‌ حادثه‌ ناكام‌ شدند، ولي‌ دست‌ برنداشتند و از كودتاي‌ نوژه‌ سر درآوردند، باز خدا رسوايشان‌ ساخت‌». 
 اين‌ كلام‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ از نگاه‌ امام‌، مخالفت‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ با جمهوري‌ اسلامي‌ و حمايت‌ وي‌ از جريان‌هاي‌ برانداز، ريشه‌ در مواضع‌ و ‌انديشه‌هاي‌ وي‌ پيش‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ دارد كه‌ در تحليل‌ امام‌ از شخصيت‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ با اين‌ جمله‌: «شكست‌خوردگان‌ ديروز، سياست‌بازان‌ امروز شده‌اند»‌، بدان‌ اشاره‌ شده‌ است‌.
ريشه‌يابي‌ مواضع‌ آقاي‌ شريعتمداري‌
 تحليل‌ مواضع‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ عليه‌ انقلاب‌ اسلامي‌، فرصت‌ ديگري‌ مي‌خواهد. مطالعه‌ پرونده‌هاي‌ متعدد و قطور ايشان‌ كه‌ از ساواك‌ باقي‌ مانده‌ به‌ اين‌ هدف‌ كمك‌ مي‌كند. اين‌جانب‌ در سابق‌، يك‌ بار مروري‌ بر اين‌ پرونده‌ها كردم‌. آنچه‌ من‌ دريافتم‌ اين‌ بود كه‌ خودخواهي‌ و جاه‌طلبي‌، ريشه‌‌ مواضع‌ انحرافي‌ ايشان‌ بوده‌ است‌.
 بررسي‌ اسناد باقي‌مانده‌ از ساواك‌  نشان‌ مي‌دهد كه‌ سازمان‌ اطلاعات‌ و امنيت‌ رژيم‌ شاه‌، درمي‌يابد كه‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ شخصي‌ جاه‌ طلب‌ و خودخواه‌ است‌ و روي‌ اين‌ نقطه‌ ضعف‌، سرمايه‌گذاري‌ مي‌كند و با شيوه‌هاي‌ اطلاعاتي‌ به‌تدريج‌ او را به‌ موضع‌گيري‌ عليه‌ امام‌ خميني‌ و نهضت‌ اسلامي‌ وادار مي‌كند و به‌ قدري‌ دقيق‌ و حساب‌شده‌ روي‌ او و دفتر او كار مي‌كند كه‌ در آستانه‌‌ پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌، بيت‌ او به‌طور كامل‌ در راستاي‌ اهداف‌ رژيم‌ شاه‌، مورد سوءاستفاده‌ قرار مي‌گيرد و خانه‌اي‌ كه‌ روزي‌ نقطه‌ اميد مردم‌ مسلمان‌ بود، نقطه‌ اميد شاه‌ و بالاتر از شاه‌ مي‌شود و براي‌ اجراي‌ موفقيت‌آميز حكومت‌ نظامي‌ به‌ رژيم‌ رهنمود مي‌دهد.
 مواضع‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ پس‌ از پيروزي‌
آقاي‌ شريعتمداري‌ پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ هيچ‌گاه‌ با امام‌ و انقلاب‌ همراه‌ نشد. در واقع‌، ايشان‌ مواضع‌ قبل‌ از انقلاب‌ خود را به‌ گونه‌اي‌ كه‌ شرايط‌ پس‌ از پيروزي‌ ايجاب‌ مي‌كرد ادامه‌ داد.
تأسيس‌ حزب‌ خلق‌ مسلمان‌
 يكي‌ از خطرناك‌ترين‌ كارهايي‌ كه‌ پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ زير چتر حمايت‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ انجام‌ گرفت‌، تأسيسِ «حزب‌ جمهوري‌ اسلامي‌ خلق‌ مسلمان‌» بود. اين‌ حزب‌ به‌ ظاهر در مقابل‌ «حزب‌ جمهوري‌ اسلامي‌» تأسيس‌ شد، اما در واقع‌ ديدگاه‌هاي‌ امام‌ (ره‌) و اساس‌ جمهوري‌ اسلامي‌ را هدف‌ گرفته‌ بود.
 آقاي‌ شريعتمداري‌ نه‌ تنها اين‌ حزب‌ را تأييد مي‌كرد، بلكه‌ عضويت‌ در آن‌ را «يك‌ وظيفه‌‌ اسلامي‌ و ملي‌» مي‌دانست‌.  ايشان‌ حتي‌ پس‌ از غائله‌ تبريز و تصرف‌ صدا و سيماي‌ استان‌، به‌ وسيله‌‌ هواداران‌ حزب‌، در پاسخ‌ به‌ سيل‌ اعلاميه‌ها و نامه‌هايي‌ كه‌ از او انحلال‌ حزب‌ خلق‌ مسلمان‌ را خواستار مي‌شدند، حاضر نشد اين‌ حزب‌ را محكوم‌ كند و در پاسخ‌ نامه‌‌ علماي‌ ايران‌ مبني‌ بر تقاضاي‌ انحلال‌ اين‌ حزب‌ نوشت‌: «... و اما درخصوص‌ حزب‌ خلق‌ مسلمان‌، اين‌ حزب‌، حزبي‌ است‌ مستقل‌ و من‌ اكثر افراد مؤسس‌ آن‌ را مي‌شناسم‌. مردماني‌ مسلمان‌ و معتقد هستند، انحلال‌ يا ابقاي‌ آن‌ نيز به‌ عهده‌‌ خود حزب‌ است‌ و اعضاي‌ آن‌ گويا 2 تا 3 ميليون‌ نفر هم‌ باشند، خود بايد تصميم‌ بگيرند.»
‌انديشه‌‌ علني‌ كردن‌ مخالفت‌
 هر تحليلگر منصفي‌ اگر مواضع‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ را پيش‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و پس‌ از آن‌ مورد تأمل‌ قرار دهد، به‌ آساني‌ به‌ اين‌ نتيجه‌ مي‌رسد كه‌ ايشان‌ اگر فرصت‌ پيدا مي‌كرد، مخالفت‌ خود را با امام‌ و انقلاب‌ علني‌ مي‌كرد. براساس‌ برخي‌ از گزارش‌ها‌، ايشان‌ حتي‌ به‌ جنگيدن‌ با امام‌ (ره‌) هم‌ فكر كرده‌ بود!
اعلام‌ جنگ‌ عليه‌ امام‌
 آقاي‌ علي‌محمد بشارتي‌ ـ وزير اسبق‌ كشور ـ خاطره‌‌ جالبي‌ از امام‌ در رابطه‌ با گزارش‌ مورد اشاره‌ دارد.
 ايشان‌ نقل‌ كردند: «در تابستان‌ سال‌ 1358 هنگامي‌ كه‌ مسئول‌ اطلاعات‌ سپاه‌ بودم‌، گزارشي‌ داشتيم‌ كه‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ در مشهد گفته‌ است‌: من‌ بالاخره‌ عليه‌ امام‌ اعلام‌ جنگ‌ مي‌كنم‌. خدمت‌ امام‌ رسيدم‌ و ضمن‌ ارائه‌ گزارشي‌، خبر مذكور را هم‌ گفتم‌. ايشان‌ سرش‌ پایين‌ بود و گوش‌ مي‌داد، اين‌ جمله‌ را كه‌ گفتم‌، سر بلند كرد و فرمود:
 اين‌ها چه‌ مي‌گويند، پيروزي‌ ما را خدا تضمين‌ كرده‌ است‌. ما موفق‌ مي‌شويم‌، در اين‌جا حكومت‌ اسلامي‌ تشكيل‌ مي‌دهيم‌ و پرچم‌ را به‌ صاحب‌ پرچم‌ مي‌سپاريم‌! 
 پرسيدم‌: خودتان‌؟ امام‌ سكوت‌ كردند و جواب‌ ندادند.» 
درخواست‌ رسيدگيِ قضايي‌
 پس‌ از پخش‌ مصاحبه آقاي‌ قطب‌زاده‌ از سيما و مشخص‌ شدن‌ همسويي‌ موضع‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ با وي‌ در براندازي‌، با سوابقي‌ كه‌ مردم‌ از مواضع‌ ايشان‌ عليه‌ انقلاب‌ و امام‌ داشتند، به‌ عنوان‌ اعتراض‌ به‌ خانه‌‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ ريختند و خانه‌ و همچنين‌ مراكزي‌ كه‌ در قم‌ به‌ ايشان‌ مربوط‌ مي‌شد، مانند دارالتبليع‌  را تصرف‌ كردند و انتظار داشتند كه‌ به‌ اتهامات‌ ايشان‌ رسيدگي‌ شود.
اعتراض‌ نماينده‌‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي
 به‌ اهمال‌ در محاكمه‌‌ شريعتمداري‌
 حجت‌الاسلام‌ والمسلمين‌ آقاي‌ سيد محسن‌ موسوي‌ تبريزي‌ در نطق‌ پيش‌ از دستور خود، شوراي‌ عالي‌ قضايي‌ را به‌ جهت‌ مسامحه‌ در محاكمه‌‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ به‌ شدت‌ مورد انتقاد قرار داد. 
بخشي‌ از سخنان‌ ايشان‌ براساس‌ گزارش‌ روزنامه‌‌ كيهان‌ چنين‌ است‌:
 «محسن‌ موسوي‌ تبريزي‌ ضمن‌ برشمردن‌ ويژگي‌هاي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و خطري‌ كه‌ خطوط‌ انحرافي‌ غرب‌گرا براي‌ انقلاب‌ ايجاد كرده‌ بود و افشاي‌ اين‌ خطوط‌ به‌ وسيله‌‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌، به‌ ائمه‌‌ جمعه‌، فضلاي‌ حوزه‌ و نمايندگان‌ مجلس‌ و مسئولين‌ هشدار داد كه‌ متوجه‌ نقشه‌هاي‌ جديد آمريكا كه‌ درصدد بيرون‌ آوردن‌ خطوط‌ انحرافي‌ از انزواست‌ باشند.
 وي‌ در قسمت‌ ديگري‌ از سخنان‌ خويش‌ خطاب‌ به‌ شوراي‌ عالي‌ قضايي‌ گفت‌: من‌ به‌ عنوان‌ يك‌ نماينده‌ و با سابقه‌ مديد در دادگاه‌ها و به‌خصوص‌ كميسيون‌ قضايي‌ عرض‌ مي‌كنم‌ و خطاب‌ به‌ شوراي‌ عالي‌ قضايي‌ سؤال‌ مي‌كنم‌ و اعتراض‌ من‌ نداي‌ ملت‌ است‌ و سؤال‌ مردم‌ كه‌ چرا درباره‌ شريعتمداري‌ و محاكمه‌ او اهمال‌ مي‌كنند؟ چرا عدل‌ قضايي‌ اسلامي‌ را تعطيل‌ كرده‌ و تبعيض‌ قائل‌ مي‌شوند؟ چرا به‌ صورت‌ طبيعي‌ با اتهامات‌ او برخورد نمي‌كنند؟ چرا اهمالي‌ را كه‌ در جريان‌ محاكمه‌ و بررسي‌ به‌ اتهامات‌ بني‌صدر صورت‌ گرفت‌، تكرار مي‌كند؟ مگر اميرالمؤمنين‌ (ع‌) نبود كه‌ با آن‌ مقام‌ عصمت‌ و طهارت‌ پيش‌ يك‌ قاضي‌ حاضر مي‌شد؟
 موسوي‌ تبريزي‌ افزود: شوراي‌ عالي‌ قضايي‌ درباره‌‌ ايشان‌ هم‌ قاطعانه‌ بايد برخورد كند و او را در پيشگاه‌ مردم‌ محاكمه‌ و جريانات‌ و مسائل‌ را براي‌ امت‌ مسلمان‌ روشن‌ كند و به‌ طور طبيعي‌ مسئله‌ را دنبال‌ و عدل‌ اسلامي‌ و عدم‌ تبعيض‌ در قضاي‌ اسلامي‌ را به‌ دنيا نشان‌ دهد.»