ضرورت ارتقای کیفیت آموزشی در مدارس دولتی (بخش نخست)
توسعه عدالت آموزشی توازن بین مدارس دولتی و غیردولتی
گالیا توانگر
نگاهی دقیق و ژرفاندیشی مضاعف به نقش آموزشوپرورش بهعنوان نهاد تعلیموتربیت رسمی در جهت توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، ایجاب میکند که بهطورجدی به مقوله کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده در نظام آموزشی پرداخته شود. کیفیت مهمترین معیار توسعه آموزشوپرورش بوده و در اکثر نظامهای آموزشی یکی از مفاهیم اساسی در سیاستگذاریهای کلان آموزشی محسوب میشود. ازاینرو کیفیتگرایی به منزله مرحله مهمی از تاریخ تحولات آموزشوپرورش مطرح شده است. در حال حاضر یکی از محورهای اصلی همه مباحث آموزشی به حساب آمده و ارتقای آن مهمترین وظیفه وزارت آموزشوپرورش است.
در نتایج کنکور 1400-1401 متأسفانه افت آموزشی در مدارس دولتی به طور کامل چهره خود را نمایان کرده است و از مجموع ۴۰ داوطلبی که از سوی سازمان سنجش بهعنوان برترینها معرفی شدهاند ۲۹ داوطلب از مدارس سمپاد، ۹ داوطلب از مدارس غیردولتی، یک دانشآموز در مدرسه دولتی و یک دانشآموز در دبیرستان نمونه دولتی حائز رتبه شدهاند.
دلایل افت نمرات ریاضی دانشآموزان
دیگر از آن دورانی که دانشآموز برای فاصله نیم تا هفتاد و پنج صدمی با نمره بیست آن هم در دروس سختی چون ریاضی اشک میریختند، گویی بسیار فاصله گرفتهایم. الان با استناد به کارنامه درسی دانشآموزان متوجه میشویم که حتی گرفتن کمترین نمرات در درسی مثل ریاضی بسیار عادی و مرسوم است!
میترا حسنپور یک دبیر ریاضی مهمترین دلیل افت نمرات ریاضی (3) رشته تجربی و همچنین درصد قبولی پایین آن نسبت به دروس دیگر را اینگونه برایمان تشریح میکند: «در جلسهای که با همکاران ریاضی به بحث و تبادل نظر گذشت، به هدایت اشتباه دانشآموزان به رشته تجربی اشاره شد؛ چون اکثر دانشآموزانی که به این رشته تحصیلی هدایت میشوند در درس ریاضی ضعیف هستند، زیرا شرط ورود به این رشته نمره ریاضی حداقل 10 است که اغلب با حداقل نمره بهاجبار یا دلخواه وارد این رشته میشوند.»
وی در ادامه میگوید: «در درس حسابان هم افت یک درصد را داریم که زیاد چشمگیر نیست و دلیل عمده آن میتواند آشنا نبودن بعضی از دانشآموزان با سؤالات امتحان نهایی باشد، چون دبیرستانهای عادی مانند شاهد و نمونه نمیتوانند کلاسهای فوقبرنامه متعدد برای دانشآموزان برگزار کنند و همین امر باعث افت دانشآموزان مدارس عادی شده و درصد قبولی کل دانشآموزان را تحتتأثیر خود قرار میدهد. دلیل دیگر افت درس حسابان نسبت به جبر و هندسه (2) تنوع در سؤالات حسابان است که نسبت به دو درس فوق آزادی عمل بیشتری در طرح سؤال وجود دارد، زیرا اگر چندین نمونه سؤال امتحانات نهایی را در دو درس هندسه و جبر مقایسه کنید، این بهوضوح مشخص است.»
این دبیر ریاضی در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «علت افت شدید در درس ریاضی (1) میتواند جدیدالتألیف بودن کتاب ریاضی (1) باشد. درس ریاضی (2) مربوط به رشتههای ریاضی و تجربی است و دلیل افت آن و همچنین هندسه (1) بیشتر مربوط به دانشآموزان رشته تجربی است که اکثر آنها با درک هندسه مشکل دارند. دلیل افت ریاضی سوم انسانی هم میتواند این باشد که این درس چون نهایی نیست، دانشآموزان اهمیت چندانی به آن نمیدهند و فقط برای نمره ده (10) آن را میخوانند! در ریاضی (3) فنی نیز به علت ضعف دانشآموزان در درس ریاضی هرساله با این مشکل روبهرو هستیم و برای رفع آن باید کلاسهای تقویتی برای دانشآموزان دایر کرد و آنها را با نمونه سؤالات نهایی آشنا کرد.»
نگاه سیستم آموزشی معطوف به نیاز بازار کار
مدارس دولتی که نماد مدارس رسمی تعلیموتربیت کشور هستند در سالهای گذشته از دو جهت آسیبدیدهاند، نخست کاهش توجه و سرانه به این مدارس و دوم مشارکت مردمی که با رویکردی آمیخته با عوامگرایی به قهقرا برده شده است و خانوادهها و مدیران مدارس بلاتکلیف ماندهاند. دیگر اینکه با توسعه مدارس خاص و کاهش اثرگذاری مدارس دولتی، این مدارس از استعدادها خالی شدهاند و توزیع استعدادها در مدارس مختلف از نمودار نرمال تبعیت نمیکند.
ناصر کوهستانی کارشناس حوزه آموزشی ضمن بیان اینکه کمبود نیروی انسانی در بدنه مدارس دولتی کاملاً محسوس است، میگوید: «سهم معلمان در مدارس تیزهوشان، غیردولتی، شاهد و نمونه دولتی در مقایسه با مدارس دولتی به طور کامل مشهود است که شاید آخرین ردهبندی و اعزام معلمان در مدارس به دولتیها اختصاص پیدا میکند، با چنین وضعیتی بدون شک طی سالهای آینده شرایط بدتر خواهد شد و این مصداق بارز بیعدالتی آموزشی است.»
وی در ادامه میگوید: «چرخ حرکتی و انگیزشی در مدارس، معلمان هستند، اما متأسفانه ما از آنها بهرهمند نیستیم، چراکه به دلیل استخدامهای متنوع در دیگر دستگاهها با فقدان و کوتاهی استخدام و جذب نیروی انسانی مناسب طی سالهای اخیر در آموزشوپرورش در عمل دیگر آموزگاری نداریم و بهشدت از کمبود معلم رنج میبریم.»
در کشور ما بر اساس آمارها و شاخصهای شورایعالی آموزشوپرورش حدود ۱۶ نوع مدرسه وجود دارد.
این کارشناس آموزشوپرورش در ادامه بیان میکند: «دانشآموزان پس از پایان دوره نهم برای ورود به دبیرستانهای مختلف باید انواع آزمونها را طی کنند که مدارس تیزهوشان، شاهد، نمونه دولتی، غیردولتیها هرکدام سهمی دارند و تنها ۳۰ درصد ثبتنام مقطع دبیرستان در مدارس دولتی صورت میگیرد که در عمل دانشآموزی هم باقی نمیماند! این تنوع مدارس خود معضل بزرگی در جذب دانشآموز در مدارس دولتی است و باید برای آن فکر و راهکاری اساسی اجرایی شود.»
این کارشناس حوزه آموزشی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «تا حدودی این مسیر را بیراه طی میکنیم که مدارس غیردولتی باعث بیعدالتی آموزشی در مدارس دولتی است؛ زیرا در حوزه مدارس غیردولتی مجموع بودجه و سهمی که به دانشآموزان غیردولتیها تخصیص داده میشود، اکنون با مشارکت خود مردم و والدین تحت عنوان شهریه تأمین میگردد. اما مدارس دولتی از بودجه آموزش و پرورش تغذیه میشوند و باید کیفیت آموزشی مدارس دولتی بالاتر باشد، چرا که بودجه و کمکهای دولتی معطوف به مدارس دولتی است، اما در عمل چنین امری رخ نداده، پس مشکلات در مجموعه مدارس دولتی ما نهفته است.»
وی مجموع برنامه درسی را سومین عامل اثرگذار در کیفیت و عدالت آموزشی مدارس بیان میکند و اظهار میدارد: «مجموع برنامه درسی ما نباید به سمتی حرکت کند که کنکور تمام هدف دستگاه تعلیموتربیت باشد. تا به امروز کنکور به یک غول تبدیل شده است که دانشآموزان از دبیرستانهای دوره اول و حتی اکنون از دوره ابتدایی در رقابت ناسالم و منفی که انتهای آن به آزمون کنکور ختم میشود، ورود پیدا میکنند.»
کوهستانی ادامه میدهد: «همانند دیگر کشورهای دنیا باید دانشآموزان ما هم وارد بازار کار شوند و با ایجاد هنرستانها، کاردانشها و فرصتهای مهارتی شرایط برای آنها نیز فراهم شود.»
راهکارهای درون و برونسازمانی
برای ارتقای کیفیت آموزشی
مفهوم کیفیت در آموزشوپرورش مفهومی چندپهلو، مشتبه و مبهمی است. به همین دلیل معیارهای متفاوتی برای قضاوت درباره کیفیت مدارس و آموزشوپرورش معرفی شده است. کیفیت آموزشی انجام تغییرات موردنظر در دانشآموزان بهصورت مطلوب و موفقیتآمیز است و یک مفهوم چندبعدی است که شامل ابعاد کارکردها و فعالیتهای مدرسه، معلمان و دستاندرکاران آموزشی، دانشآموزان و مخاطبین و امکانات و تجهیزات آموزشی است.
سیفالله مفتخر یک فرهنگی توضیح میدهد: «در حال حاضر مشکلات اساسی آموزشوپرورش را میتوان در دو گروه بیرونی و درونی طبقهبندی کرد که مانع ارتقای کیفیت خدمات آموزشی میشوند. مسائلی مانند كمبود منابع مالی برای ساخت، تجهیز و اداره مدارس و پیچیدگی روشهای جلب مشاركت مردم در امور تعلیموتربیت را میتوان جزو مشکلات بیرونی بر شمرد و مسائلی از جمله روشهای فعلی گزینش، جذب، تربیت و نگهداشتن نیروی انسانی شاغل در آموزشوپرورش، ناكارآمدی نظام انتخاب مدیران، عدم پویایی در مدیریت آموزشگاهها، ناكارآمدی نظام كنترل، نظارت و ارزشیابی علمی از برنامهها، طرحها، روشها و عملكردها، كم اثربخش بودن برنامههای درسی موجود، به علت مبتنی نبودن بر نتایج تحقیقات علمی و عدم انطباق با دانش و فناوری روز. پایین بودن سواد علمی برخی معلمان و عدم انگیزه و علاقه آنها برای تدریس فعال در كلاسهای درس، نبودن عشق به آموختن، محبت و روابط انسانی و صمیمی بین كادر مدیریت مدارس، معلمان و دانشآموزان نیز از مهمترین مشكلات درونی آموزش و پروش است.»
این فرهنگی در ادامه باتکیهبر تجربیات چندینساله خود در محیطهای آموزشی به ارائه راهکارهایی برای رفع موانع ارتقای کیفیت آموزشی بهویژه در مدارس دولتی پرداخته و میگوید: «تجهیز مدارس و مکانهای آموزشی به امکانات و تجهیزات متنوع از جمله فناوریهای نوین آموزشی و تجهیزات آزمایشگاهی، فراهمکردن امکانات آموزش، مشاوره و راهنمایی معلمان و تدوین سیاستهای پیشرفت و ترقی آنان، بهحداقلرساندن تراکم کلاسی در مدارس علیالخصوص پایههای ابتدایی؛ برنامهریزی در جهت تقویت همكاری و مشاركت اولیای دانشآموزان برای كمک به ارتقای كیفیت فعالیتهای آموزشی و پرورشی، از جمله برگزاری مداوم کلاسهای آموزشی و توجیهی و... در زمره موانع درونسازمانی هستند که نظام آموزشی میتواند با مدیریت کارآمد و مؤثر، موارد ذکر شده را در جهت ارتقای کیفیت آموزشی رفع کند.»
وی در ادامه میافزاید: «تخصیص بودجه و منابع مالی کافی جهت انجام امور آموزشی و پرورشی از طرف دولت، تعیین اهداف کلان دورههای تحصیلی مختلف بر اساس نیازهای جامعه، فراگیران، علوم معاصر و واقعیتهای حاضر و پرهیز از هرگونه آرمانگرایی تخیلگرایانه در انتخاب اهداف آموزشی، استفاده از تجارب آموزشی سایر وزارتخانهها و ادارات در جهت کیفیتبخشی به امور آموزشی، تأمین معیشت مالی معلمان و نیازهای آنان و نیز اعتباربخشی به شغل معلمی موازی با سایر مشاغل دولتی، تغییر نگاه مصرفگرایانه به آموزشوپرورش به نگاه سرمایهای آموزشوپرورش، توجه به اصل تمرکززدایی نظامهای آموزشی و تعیین اهداف و سیاستهای منطقهای نظام آموزشوپرورش همسو با سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران در زمره راهکارهای برونسازمانی ارائه شده است که نظام آموزشی میتواند با تعامل سازنده و مؤثر با سایر نهادهای اجتماعی، نقش مهمی در اجرای آنها داشته باشد.»
انتظار اولیا از آموزش دوره ابتدایی
یادگیری مهارتهای عمومی
حجتالله بنیادی یک پژوهشگر حوزه تعلیموتربیت معتقد است: «زمانی که تراکم کلاسی از حد استاندارد (20 نفر) و حد هنجاری (35 نفر) فراتر میرود، بخشی از اولیا که تمکن مالی نسبی دارند برای دستیابی به حداقل کیفیت آموزش، ترجیح میدهند فرزندشان را به مدارس غیردولتی ببرند، هرچند که کیفیت آموزش در بسیاری از مدارس غیردولتی نیز جای تأمل دارد، ولی همین نسبت کمتر دانشآموز به معلم سبب میشود، این مدارس جذابیت بیشتری برای اولیا داشته باشند.»
وی در ادامه میافزاید: «تمرکز بر تقویت و توسعه مدارس خاص اعم از غیردولتی و تیزهوشان و... در کنار کمتوجهی به مدارس دولتی نشان داده است که نتایج نظام آموزشی کشور بر مبنای ارزیابیهای بینالمللی و شاخصهایی همچون مهارتآموزی وضعیت مطلوبی ندارد، لذا بهترین راهبرد برای افزایش کیفیت و برابری آموزشی حمایت از کیفیتبخشی به مدارس دولتی است.»
بنیادی در ادامه میگوید: «با بررسی نظام تعلیموتربیت کشورها، مشخص میشود که تقاضای مردم برای تحصیل فرزندانشان در مدارس خصوصی در دوره متوسطه به دلیل تنوع تقاضا و تمایل برخی دانشآموزان برای آموزش بهصورت خاص و با شرایط ویژهای است که در مدارس دولتی ارائه نمیشود. اما به نظر میرسد عمدهترین دلیل تقاضا برای مدارس غیردولتی، کیفیت نامطلوب آموزش در مدارس دولتی از یکسو و تمرکز مدارس غیردولتی بر آموزشهای کنکوری و تستزنی در دوره متوسطه است.»
این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت در تکمیل صحبتهایش میگوید: «انتظار اولیا در دوره ابتدایی، یادگیری مهارتهای عمومی زندگی است که اگر در مدارس دولتی باکیفیت و مبتنی بر استانداردهای تعریف شده ارائه شود، ترجیح اولیا بر این است که فرزندانشان بدون توجه به خصوصی یا دولتی بودن مدرسه، از یک آموزش باکیفیت بهرهمند شوند، اما بهدلیل بالا بودن درصد دانشآموزان دوره ابتدایی در مدارس غیردولتی ایران، نه به دلیل ارائه آموزش متنوع و باکیفیتتر این مدارس، بلکه دلیل عمده ضعف آموزشوپرورش دولتی در ارائه یک آموزش باکیفیت به دانشآموزان است.»