غم مردم؟ شما که خود را خرج اشرافیت غربگرا کردید!(خبر ویژه)
این روزنامه در سرمقاله خود نوشت: «این روزها کشور ما در شرایط حساسی قرار دارد که بیش از هر زمان دیگر به زبان به عنوان وسیله مهم مفاهمه احساس نیاز میشود. در چنین شرایطی باید از زبان برای ابراز محبت، برای رفع ابهامات و برای عذرخواهی و دلجوئی استفاده شود. این کار را باید مسئولین انجام دهند که قطعاً در عملکردهایشان دچار قصور و تقصیر و خطا شدهاند و نمیتوانند خود را مصون از خطا بدانند.
برخلاف این انتظار کاملاً بجا، بسیار دیده و شنیده میشود که مسئولان در ردههای مختلف و در جایگاههای گوناگون، از اجرائی گرفته تا تقنینی و سیاسی و فرهنگی، سخنانی میگویند که نه تنها کمکی به مفاهمه نمیکنند بلکه همچون بنزینی که بر آتش ریخته شود بر شعلههای موجود میافزایند.
آنکس که در شرایط بسیار حساس امروز جامعه، میگوید: «مطالبات اغتشاشگران از روی شکمهای سیر آنهاست» یا آنکس که معترضان را عدهای هرزه که دنبال هوسرانی خود هستند معرفی میکند و یا آنکس که خواستار چنان برخوردی با آنها میشود که دیگر هوس تکرار نکنند، متأسفانه به جای اینکه از زبان و قلم خود برای حل مشکل استفاده کنند، آنها را با شمشیر و نیزه اشتباه گرفتهاند و مخاصمه را جایگزین مفاهمه کردهاند.
در درجه اول به کسی که سخن از شکمهای سیر میگوید باید گفت اینطور نیست که هر معترضی اغتشاشگر باشد. معترضان واقعاً به دلیل اینکه نمیتوانند شکمهای خود را سیر کنند به صحنه اعتراض میآیند. چرا حساب آنها را از حساب اغتشاشگران جدا نمیکنید و همه را با یک چوب میرانید؟ البته اعتراضات را به سطح شکم تنزل دادن نیز اهانت به معترضان است.
آیا اینکه مسئولان اجرائی بگویند چون توانستیم مشکلات را حل کنیم، دشمن اغتشاش به راه انداخته، حرف صحیحی است؟! مردم ایران، از قانعترین و محجوبترین مردم جهان هستند. شما اگر مشکلات آنها را حل کنید،خودشان در برابر هر دشمنی و هر اغتشاشگری میایستند. دشمن از نارضایتیها استفاده میکند و اهداف خود را پی میگیرد. به سخن مردم گوش بدهید، مطالبات برحقشان را بپذیرید و انجام دهید و زبانهای سرخ و قلمهای پرخاشگر که به بهانه حمایت از شما بنزین بر روی آتش میریزند را مهار کنید، قطعاً این آتش خاموش خواهد شد».
نویسنده این متن خوب است به چند سوال روشن پاسخ دهد:
1- مفاهمه و گفتوگو، حتما روش پسندیدهای است. اما با چه کسانی؟ با جنایتکارها؟ کسانی که با ارعاب و خشونت و تهدید میخواستند دانشجویان و اساتید یا کسبه و بازاریان را مجبور به تعطیلی اجباری کلاسهای درس و مغازهها و کسبوکارها کنند؟ با اوباش و دانشجونمایی که در سلفهای غذاخوری را شکستند و دنبال اختلاط بودند؟ آنها که چادر از سر بانوان رهگذر کشیدند و بیحرمتی کردند یا به اموال و خودروهای مردم خسارت زدند؟
2- آیا حتی یک مورد- تاکید، میشود یک مورد- مطالبه، اعتراض اقتصادی و معیشتی در اغتشاشات پراکنده 40 روز گذشته شنیده شد؟! یا تمام دلمشغولی اغتشاشگران فحاشی و حرمتشکنی و حمله به مساجد و پلیس و... از یک طرف، و ترویج بیبندوباری و برهنگی از طرف دیگر بود؟!
3- مردم حتما با مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند. اما همانگونه که گفته شد، تنها چیزی که مورد اعتنای اشرار آشوبگر نبود، همین مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم بود.
4- قاطبه مردم با اوباش اغتشاشگر که حرمت هیچچیزی را نگه نداشتند و وحشیگری تمام را به نمایش گذاشتند، فاصلهگذاری کردند و حاضر نشدند با این جماعت وطنفروش و جنایتکار، کمترین همراهیای نشان بدهند. به همین دلیل هم هرچه از آغاز اغتشاشات جلوتر آمدیم، عقبه اندک اجتماعی این جماعت هم رو به افول گذاشت و به همین دلیل، آشوبگران خشونت و اهانت و حرمتشکنی را تشدید کردند تا به چشم بیایند.
5- مشکلات اقتصادی امروز، محصول فاجعه مدیریتی دولتی غربگرا و اشرافی است که اتفاقا مدیران روزنامه جمهوری اسلامی (با عدم امانتداری نسبت به عنوان و سابقه این روزنامه)، حیثیت خود و روزنامه را خرجشان کردند. مشکلاتی مانند تورم و رکود اقتصادی و بیکاری، دستپخت مدیریت نجومیبگیر و غربگرایی است که 8 سال کشور را معطل توافقی یکطرفه با آمریکا کرده بود و به جای عمل به مسئولیتهای بر زمین مانده، به سیاسیکاری و ترویج دوقطبیهای فریبنده و باز کردن مسیر نفوذ دشمن در فضای رسانهای اهتمام داشت.
با وجود همه این مشکلات و خیانتها، این هم از شرافت و درایت قاطبه مردم است که دست دشمن و عناصر وطنفروش را خواندند و با بیمحلی به نقشه پیچیده دشمن، بانیان آشوب را ناکام گذاشتند.