kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۲۶۶۰
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۱
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

وقاحت بانیان وضع موجود طلبکاری به جای پاسخگویی!

 

سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته متنی از اسحاق جهانگیری معاون اول دولت تدبیر و امید را به عنوان تیتر یک خود بازنشر داده که وی در این متن مدعی شده است: « اگر قدرت مردم را عملا نبينيم، صداي آنان به ويژه زنان و جوانان را به موقع نشنويم و قدرت انتخاب مردم را محدود كنيم، آنان قدرت خود را به نحو ديگري اعمال مي‌كنند كه در اين صورت ممكن است همه ضرر كنند. كشور امروز در شرايط دشواري است. مردم مهم‌ترين سرمايه ايران هستند و انسجام و وحدت ملي اصلي‌ترين مولفه قدرت و بازدارندگي ملي ايران بوده و هست. با اجراي دقيق و كامل قانون اساسي راه را براي گفت‌وگوي ملي باز كنيم. در اين بين دولت و مجلس در عين يكدستي، بدانند بايد با تدبير و عقلانيت و انعطاف هرچه بيشتر به مسائل كنوني كشور و درخواست‌هاي مردم بپردازند. در اين شرايط، بار مسئوليت آنها از همه سنگين‌تر است. هر كه بامش بيش برفش بيشتر.»
در این باره گفتنی است اگر وقاحت تصویر داشت قطعا و حتما شبیه طیف مدعی اصلاحات و مسئولان دولت بر آمده از این طیف در دوره 8 سال گذشته بود که با بی‌تدبیری‌، بی‌کفایتی و نالایقی خود خسارات جبران ناپذیری به اقتصاد کشور و معیشت مردم وارد آوردند و موجبات ناامیدی و سرخوردگی اقشار مختلف مردم به‌ویژه نسل جوان را فراهم کردند و در نهایت بی‌هیچ دستاورد یا اقدام مثبتی برای مردم‌، کشور را با کوهی از مشکلات و معضلات لاینحل تحویل دادند و به ریش ملت خندیدند و رفتند.
این درحالی است که همین دولتمردان بی‌کفایت و نالایق قبلی به جای پاسخگویی نسبت به فجایع دوران مدیریتی خود یا خدمت‌رسانی و گره‌گشایی از مشکلات مردم، به هنگام وقوع اغتشاشات و موج‌سواری دشمن، وقیحانه از پدیده موهومی به نام حمایت از حق اعتراض دم می‌زدند!
در حالی که مردم عادی که در مقام اعتراض جای خود دارند اما روحانی و مدیرانش صاحب‌نظران منتقد را بارها با انواعی از ناسزاها و اهانت‌ها نواخت که در تاریخ دولت‌های پس از انقلاب بی‌سابقه است. توهین‌هایی که حتی موجب شرمندگی برخی دولتیان در محافل رسانه‌ای و دانشگاهی و سیاسی و کارشناسی شد.
اغتشاشگران؛ آتش زدن آمبولانس‌­ها و حکایت دجال‌­ها
روزنامه شرق در سرمقاله خود نوشت: «یکی از عوارض ادامه اعتراضات در ایران و نوع مواجهه با آن تخریب محیط بین‌المللی برای سیاست خارجی بوده است. خودداری از هرگونه شناسایی ابعاد این اعتراضات و ادامه نادیده‌گرفتن بخش‌هایی از جامعه که تاکنون دیده نشده‌اند، سیاست خارجی را بیش‌ازپیش با مشکل مواجه کرده و در صورت ادامه این وضع ممکن است آن‌ را آسیب‌پذیر‌تر کند.»
در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «مسئله این است که توجه جامعه بین‌المللی به اتفاقات در ایران تنها ناشی از آنچه در ایران می‌گذرد، نیست و برخی کشورها انگیزه‌های مضاعفی برای پرداختن به آن یافته‌اند. نوع شعارها و خواسته‌های معترضان ایرانی تاکنون در خاورمیانه سابقه نداشته است. توجه افکار عمومی بین‌المللی به تحولات ایران که احزاب، سیاستمداران و نمایندگان پارلمان‌ها را حساس کرده، عامل مهم دیگری است. تحرک برخی ایرانیان در خارج از کشور و ایجاد محدودیت‌هایی برای ادامه تحرک لابی‌های ضدجنگ و ضدتحریم نیز اثرگذار بوده است. به‌این‌ترتیب، نگاه جهانی به اعتراضات در ایران از اصل موضوع فراتر رفته و به دلایلی که به اختصار ذکر شد، ابعاد گسترده‌تری یافته است.»
این متن در ادامه افزوده: «علاوه‌بر اقدامات برخی کشورها در محدود‌کردن روابط دوجانبه با ایران، اعمال فشار از طریق ارکان مختلف سازمان ملل نیز در دستور کار قرار گرفته است. در یکی، دو ماه اخیر دبیرکل سازمان ملل و سخنگوی او مطالبی را درمورد اعتراضات در ایران مطرح کرده‌اند. هفته گذشته نیز مدیرکل سازمان بهداشت جهانی در توئیتی مطالبی درباره «افزایش کشته‌ها و مجروحان در اعتراضات» و دسترسی همگان به درمان و «استفاده مناسب از خودروها و تأسیسات پزشکی و تسهیل کار کارکنان درمانی» مطرح کرد.»
در مورد دیدگاه طیف موسوم به اصلاح‌طلب در مورد اغتشاشات پیش از این گفته ایم. اینکه این جماعت حمله به پلیس با سلاح گرم و سرد، شکنجه نیروهای بسیج تا حد مرگ، حمله به مراکز نظامی و مذهبی، توهین‌های بسیار زشت و زننده که حاوی رکیک‌ترین کلمات است و... را اغتشاش نمی‌داند و آن را اعتراض می‌نامند گویای نکات بسیاری است. این به این معناست که طیف موسوم به اصلاح‌طلب نه اینکه نداند اینها پارامترهای اغتشاش و آشوب است بلکه این طیف همواره تلاش می‌کند تا به آن طرفی متمایل شود که باد می‌وزد... یعنی منافع زنجیره ای‌ها اکنون با اغتشاش و آشوب گره خورده لذا باید آن را اعتراض بنامند.
نکته دیگر اینکه این متن براساس مواردی که در سطرهای بالا گفته شد اغتشاشات را اعتراض می‌نامند بنابراین به شناسایی اعتراض آنها پرداخته است. وگرنه با کسانی که رفتارهایی چنین وحشیانه در پیش گرفته‌اند چگونه می‌توان به گفت‌وگو پرداخت؟!
در بخش دیگری از این متن به ادعاهای مدیرکل سازمان بهداشت جهانی پرداخته که «استفاده مناسب از خودروها و تأسیسات پزشکی و تسهیل کار کارکنان درمانی» این اظهارات از جانب آن مدیرکل چندان دور از ذهن نیست چرا که اکثر این دست سازمان‌ها آلت دست نظام سلطه هستند یا در بهترین حالت اخبار به صورت نادرست به آنها می‌رسد اما باعث تاسف است که اشخاصی که در ایران هستند چنین اظهاراتی را تکرار می‌کنند. در هفته دوم شروع اغتشاش‌ها بود که اعلام شد تاکنون 60دستگاه آمبولانس توسط اغتشاشگران به آتش کشیده است. به عبارتی اغتشاشگران آمبولانس‌ها را آتش می‌زنند، مدیرکل سازمان بهداشت جهانی از استفاده مناسب از خودروها برای تسهیل در درمان مجروحین داد سخن می‌راند و در نهایت رسانه‌هایی از قبیل روزنامه‌های زنجیره‌ای به جمع‌بندی اقدامات دو گروه قبل می‌پردازند.