kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۲۵۶۹
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۳
سالگرد شهادت آیت‌الله قاضی طباطبایی

اغتشاش، تجزیه‌طلبی و تروریسم 3 ضلع یک مثلث

 
 
 
دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان 
در شامگاه 10 آبان 1358 و بعد از نماز مغرب و عشاء، دو تروریست از اعضای گروهک فرقان، آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی، نماینده امام در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز را هدف گلوله قرار داده و به شهادت رساندند. 
شهادت آیت‌الله قاضی طباطبایی که بنا به اعتراف ساواک، «خمینی آذربایجان» شناخته می‌شد، محیط مساعدی برای فعالیت آزادانه گروهک‌های تجزیه‌طلب و آشوبگر در استان آذربایجان به وجود آورد تا بتوانند طرح و برنامه‌های شوم خود را به مرحله اجرا درآورند. 
در راس این گروهک‌های تجزیه‌طلب، حزب جمهوری خلق مسلمان قرار داشت که در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب، با هدایت سید کاظم شریعتمداری اعلام موجودیت کرد و به سرعت در آذربایجان و شهر تبریز برنامه‌های نفوذ خود را به مرحله اجرا در آورد. این نفوذ در آن حد بود که بنا بر اسناد موجود‌، از 43 کمیته انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی‌، 38 کمیته به نام «کمیته آیت‌الله شریعتمداری» بود و تنها 5 کمیته در اختیار نیروهای انقلابی قرار داشت. حزب جمهوری خلق مسلمان تقریبا تمام ادارات تبریز را به جز دادگاه انقلاب و زندان را در تصرف خود گرفته بود.
تنها مانع جدی در راه تحقق اهداف تجزیه‌طلبانه حزب خلق مسلمان، شخصیت انقلابی و کاریزماتیک آیت‌الله قاضی طباطبایی بود که از سال‌های قبل از انقلاب‌، مورد اعتماد و وثوق مردم مسلمان دیار آذربایجان قرار داشت. او که با سخنرانی‌های روشنگرانه و پخش اعلامیه‌های امام، سهم مهمی در به میدان مبارزه آوردن مردم تبریز و حفظ آنها در این صحنه داشت، او که به خاطر همین مبارزاتش، سال‌های بسیاری از عمر پربرکت خود را در زندان‌ها و تبعیدگاه‌های شاه سپری نمود، او که هر هفته با حضور در مراسم باشکوه نماز جمعه به ایراد خطبه و ارشاد و راهنمائی مردم می‌پرداخت‌، او که علاوه ‌بر پیشگامی در مبارزه و انقلاب، شخصیتی فوق‌العاده محبوب و مورد احترام بود و به همین دلیل توطئه‌های دشمنان نهضت، علیه ایشان موثر نمی‌افتاد. نفوذ ایشان به حدی بود که اگر روزی را در آذربایجان تعطیل اعلام می‌کرد بدون شک آن روز همه‌جا به حال تعطیل در می‌آمد. 
تنها راه برای حاکمیت حزب خلق مسلمان و سیدکاظم شریعتمداری در آذربایجان و تبریز و فتنه‌های بعدی از جمله جداکردن این استان از خاک ایران، از میان برداشتن آیت‌الله قاضی طباطبایی بود که این امر به دست تروریست‌های گروهک فرقان انجام گرفت. این در حالی بود که شخص آیت‌الله قاضی ظاهراً مشمول هيچ يک از مصاديق عنوان سازي اين گروه براي ترور افراد قرار نمی‌گرفت. از همین روی ابهام دلیل این ترور به جز در ارتباط تنگاتنگ با اهداف تجزیه‌طلبانه حزب خلق مسلمان قابل رفع نبود. 
پس از ترور و شهادت آیت‌الله قاضی طباطبایی، حزب خلق مسلمان، شاخه‌های خود را در آذربایجان و تبریز گسترده‌تر کرد و در عین حال شروع به آشوب و اغتشاش نمود. نخستین برنامه، تلاش‌ برای تسخیر کمیته‌های انقلاب تبریز و تبدیل آن به ابزار پیشبرد سیاست‌های حزب خلق مسلمان در جهت رویارویی با انقلاب بود. سپس آنها ایست- بازرسی‌های معدود کمیته‌های انقلابی را مورد حمله قرار دادند و برخی از آنها را به آتش کشیدند.1
تظاهرات‌ متعددی از سوی اعضای حزب برگزار شد که طی آن با ایجاد رعب و وحشت‌، دست به تخریب اموال عمومی و آسیب رساندن به نیروهای انقلابی زدند. حزب خلق مسلمان در تبریز از مردم می‌خواست که به شورش اعتراضی آنها بپیوندند. بازاریان را تهدید کردند تا مغازه‌های خود را تعطیل کنند و به آنها ملحق شوند و در صورتی که تسلیم خواسته‌های آنها نمی‌شدند، شیشه‌های مغازه‌هایشان را شکسته و اموال‌شان را به آتش می‌کشیدند.2 برای خاتمه بخشیدن به این آشوب‌ها‌، برخی از خیرخواهان انقلاب با سیدکاظم شریعتمداری ملاقات کرده و درخواست کردند تا راهپیمایی‌های تبریز را لغو کند ولی شریعتمداری اعلام بی‌اطلاعی و بی‌خبری می‌نمود!
در ادامه اغتشاش‌ها و آشوبگری‌های حزب خلق مسلمان، نمازهای جمعه‌ و اجتماعات دینی نیز مورد حمله قرار گرفت‌، از جمله جلسه نمازگزاران واقع در خیابان راه‌آهن تبریز که اعضای حزب بلافاصله آنجا را به آتش کشیدند. آنها به این بهانه که امام جمعه را باید شریعتمداری تعیین کند، مانع از برگزاری نماز جمعه شدند. 
همچنین افراد مسلح مستقر در حزب خلق مسلمان ۲ دستگاه خودروی حامل نیروهای سپاه پاسداران را به رگبار بستند. این حمله منجر به زخمی‌شدن یکی از پاسداران شد و مهاجمان ۱۱ نفر را نیز به گروگان گرفتند. اعضای حزب خلق مسلمان به طرف پاسدارانی که برای آزادی گروگان‌ها اقدام کردند نیز تیراندازی کردند که منجر به شهادت یک تن و مجروح شدن چند نفر گردید. 3
در کشاکش همین اغتشاشات و آشوب‌های تجزیه‌طلبانه و در حالی که نیروهای پاسدار و کمیته‌ها، متوجه غائله حزب خلق مسلمان در تبریز شده بودند، گروهک تروریستی فرقان، آیت‌الله دکتر مفتح را در ساعت 9 صبح 27 آذرماه 1358، در مقابل دانشکده الهیات دانشگاه تهران به شهادت رساند. 
فتنه و اغتشاش حزب خلق مسلمان که به درگیری‌های مسلحانه میان افراد حزب و پاسداران انقلاب و همچنین تصرف رادیو تلویزیون تبریز کشیده شد 4 و سرانجام با درایت و تدبیر آیت‌الله مدنی (امام جمعه وقت تبریز) و همراهی مردم مسلمان آذربایجان خاموش شد‌، اولین و آخرین آشوبی نبود که تروریسم علنی را با خود همراه کرده و دو تن از مهم‌‌ترین یاران انقلاب را از مردم گرفت. 
اولین ترور در نخستین ماههای پس از پیروزی انقلاب، به شهادت رساندن سرلشکر ولی‌الله قرنی، اولین رئیس ستاد کل ارتش انقلاب بود که در 3 اردیبهشت 1358 و در کشاکش آشوب‌های تجزیه‌طلبانه گروهک‌های موسوم به دمکرات و کومله رخ داد. سرلشکر شهید قرنی (آنچنان که در اعلامیه پس از ترور او آمده بود) به اتهام خواباندن غائله تجزیه‌طلبان کردستان و نجات سنندج و پادگان آن، به شهادت رسید اما طرفه آن که در ترور او به‌جای گروهک‌های تروریستی مدعی کردستان، باز هم پای گروهک فرقان به میان آمد.
9 روز پس از این واقعه‌، وقتی علاوه‌بر کردستان غائله‌ای دیگر در ترکمن صحرا و توسط گروهک‌های تجزیه‌طلب مانند ستاد خلق ترکمن و گروهک تروریستی چریک‌های فدایی خلق به راه افتاده بود‌، این بار معلم بزرگ انقلاب، استاد آیت‌الله مرتضی مطهری هدف ترور قرار گرفت اما باز هم تروریست‌ها از مدعیان ترکمن صحرا یا گروهک چریک‌های فدایی خلق نبودند‌، اگرچه یکی از اتهامات استاد شهید (که در اعلامیه توضیحی پس از ترور ایشان توزیع شد) سکوت و همکاری در قضایای کردستان و ترکمن صحرا ذکر گردید اما بازهم این فرقان بود که یکی دیگر از ستون‌های انقلاب را به شهادت رساند. 
در مرداد ماه 1358، فتنه حزب دموکرات و کومله به اوج خود رسید. آنها با کمک سرویس‌های خارجی‌، در شکل یک ارتش ضدمردمی به مناطق کردنشین حمله برده، شهرها را یک به یک تصرف کرده، آتش زده، مردم را به خاک و خون می‌کشیدند. پاسداران و مردم مجروح را سر می‌بریدند و... و این بار با محاصره پاوه، فجیع‌‌ترین جنایات خود را به منصه ظهور رساندند. 
حضرت امام در یک اقدام انقلابی، همه نیروهای نظامی را برای کمک به مردم کردستان و دفع شر گروهک‌های تجزیه‌طلب فراخواندند ولی در بحبوحه همین بلوای عجیب و غریب که نیروهای نظامی متوجه غائله کردستان شده بودند، در 4 شهریور 1358، حاج مهدی عراقی یکی دیگر از یاران قدیمی انقلاب و امام، به همراه پسرش حسام هدف تروریست‌های فرقان قرار گرفت و به شهادت رسید. 
در سال‌های بعد هم این همراهی 3 ضلع مثلث شوم آشوب و تجزیه‌طلبی و ترور ادامه یافت، از جمله در سال 1388 و در حالی که فتنه‌گران حدود 8 ماه به بهانه تقلب در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، کشور را به آشوب کشیده و در آخرین اقدامات خود، در روز عاشورای حسینی، خیمه‌های عزاداری حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام را آتش زده و عزاداران حسینی را به خاک و خون کشیدند‌، در همان زمان سرویس‌های جاسوسی و اطلاعاتی غرب به‌خصوص موساد در حال تدارک ترور دانشمندان هسته‌ای ایران بودند که اولین آن در مورد مسعود علیمحمدی استاد دانشگاه تهران اتفاق افتاد، تروری که بنا به اذعان مقامات آمریکایی با حمایت و طراحی موساد و توسط تروریست‌های گروهک منافقین انجام گرفت. 
در همان زمان شاگردانِ دکتر مسعود علی‌محمدی (دانش‌آموختگان دوره لیسانس و فوق‌لیسانس دانشکده فیزیک دانشگاه تهران) و شاغل به تحصیل در دوره دکتری فیزیک خارج از کشور از دانشگاه‌های مختلف دنیا [آمریکا، کانادا، اروپا، استرالیا و آسیای دور] با صدور بیانیه مشترکی ضمن محکوم کردن این ترور اعلام کردند: 
«علاوه‌بر خباثت، دنائت و جهالت عاملان این عمل شوُم و غیرانسانی که بر هیچ‌کس پوشیده نیست، بدون تردید شرایط متشنج کنونی کشور که منجر به وارد آمدن چنین ضایعه عظیمی به جامعه علمی کشور شده ‌است در عملی شدن این نقشه پلید بی‌تاثیر نبوده‌است.»5
اینک یک بار دیگر تاریخ در سال‌های پس از انقلاب، تکرار شد. در بحبوحه اغتشاشات و آشوب‌هایی که بیش از یک ماه است در گوشه و کنار کشور رخ داده، تروریست‌های پیشانی سفید داعش، فرصت و موقعیت را برای عقده گشایی ضددینی و ضدبشری خود مساعد دیده و با تعرض به ساحت مقدس حرم حضرت شاهچراغ علیه‌السلام، ده‌ها زائر را شهید و مجروح ساختند و قلب ملتی را به درد آوردند. 
اغتشاشات و آشوبی که پس از سال‌ها، تقریبا همه گروهک‌های تجزیه‌طلب و تروریست را با کارنامه‌های سیاه و تکان‌دهنده به میدان آورد و از کردستان تا بلوچستان و خوزستان و... نداهای تجزیه‌طلبانه و تروریستی گذشته‌شان را بلند کرد.
این در حالی بود که ترور و تروریسم در متن آشوب‌های فوق، راهبرد اصلی گروه‌های اغتشاشگر و حامیان خارجی آن را تشکیل داده و باعث شد که طی همین غائله ده‌ها نفر از نیروهای حافظ امنیت و همچنین مردم عادی هدف ترور مزدوران حاضر در میان اغتشاشگران قرار گرفته و به شهادت برسند.
______________________________
1- احمدرضا شاه‌علی / احسان موحدیان- تاریخ تحولات جمهوری اسلامی ایران- جلد اول- تهران- 1397- مرکز اسناد انقلاب اسلامی.   2- علی کردی- تاریخ تحولات جمهوری اسلامی ایران- جلد دوم- تهران- 1396- مرکز اسناد انقلاب اسلامی.   3- مهدی نعلبندی- اعدامم کنید- خاطرات محمدحسن عبد یزدانی- تهران- 1388- مرکز اسناد انقلاب اسلامی   4- معاونت پژوهش بنیاد ‌هابیلیان- روزشمار وقایع تروریستی ایران سال‌های 1357 و 1359- تهران- 1394- شرکت تعاونی کارآفرینان فرهنگ و هنر   5- تسلیت شاگردان دکترعلی‌ محمدی، مقیم خارج.- وبگاه آینده‌نیوز- دریافت‌شده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۰.