یک شهید، یک خاطره
حساسیت در بیتالمال
مریم عرفانیان
در مدتی که مسئولیت سرپرستى ستاد مرکزی پشتیبانی تهران را بهعهده داشت، خیلى کم به مشهد مىآمد. وقتى هم مىآمد اصلاً سابقه نداشت که از ده روز بیشتر کنارمان بماند. یک روز که به مشهد آمد، دیگر برنگشت! همگى از اینکه محمدتقی پیش ما مانده بود خوشحال بودیم؛ ولی از چهرهاش مشخص بود موضوعى ناراحتش کرده! بااینحال به کسى چیزی نگفت. هر چه از تهران تماس گرفتند که: «آقاى رضوى چرا برنمیگردی؟!» جوابى نداد. فقط گفت: «من دیگر به آنجا برنمیگردم و قصد رفتن به قرارگاه خاتمالانبیاء را دارم.»
همین کار را هم کرد، یعنى پس از مدتی که در مشهد بود به قرارگاه خاتمالانبیاء رفت. بعدها متوجه شدیم آقا تقی به خاطر سوءاستفاده برخى از افراد سودجو از بیتالمال ناراحت شده بود. ..
خاطرهای از شهید محمدتقی رضوی مبرقع
راوی: بیبی بهجت رضوی مبرقع، خواهر شهید