kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۱۷۲۶
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۴
نگاهی به فیلم «انفرادی»

کاریکاتور کمدی

 
 
 
احمد سیمای عراقی
 
فیلم سینمایی انفرادی این روزها بر پرده نقره‌ای رنگ سینماست. در مورد این اثر به اصطلاح سینمایی حرف‌های زیادی برای گفتن است اما نه در مورد خود فیلم که بیشتر جریان فکری حاکم بر آن.
آثار کمدی چند ویژگی دارند که اگر هر کدام کمرنگ باشد فیلم تبدیل به اثر کاریکاتوری می‌شود.
خلاصه فیلم این است که مدیران یک موسسه مالی که این روزها مانند علف هرز و قارچ در حال روییدن هستند ورشکسته شده و قصد فرار به زندان را دارند و یا ندارند! این در اصل موضوع فیلم تفاوتی حاصل نمی‌کند به قول ظریفی اگر تابلوی فیلم‌ها ی این‌گونه را باهم عوض کنیم هیچ تفاوتی با هم ندارند و همه برای تولید و مصرف ساخته شده‌اند. در کارنامه کارگردان فیلم مسعود اطیابی می‌توان به آثاری طنز و کمدی و همین طور دراماتیک از جمله خروس جنگی، صبح روز هفتم، اخلاقتو خوب کن، مصائب دوشیزه و... اشاره کرد. 
یک مسئله درباره فیلم‌های کمدی چون «انفرادی» موضوع تولید و مصرف آن‌هاست که این چرخه همچنان ادامه دارد- البته همیشه با تنزل همراه است- بدین معنی که تا وقتی اقتصاد و جریان مالی این‌گونه آثار حامی آن است و تماشاگر دارد این‌گونه آثار ساخته می‌شود. اما نکته مهم سطح کیفی این نوع فیلم‌هاست که هر روز کمتر می‌شود. به عقیده بسیاری تماشاگر در این فرآیند نقش فعالی ندارد چون او سیاستگذار نیست و فقط مصرف‌کننده است. ذائقه او توسط دیگران تعیین می‌شود.قصد تماشاگر از سینما رفتن ابتدا کسب لذت و فارغ شدن از فشار روانی موجود و کسب آسایش است و هنر کارگردان در وهله اول و سیاست‌گذاران کلان است که بتوانند در دل فیلم یک بینش صحیح به مخاطب بدهند. نگاهی بر آثار بزرگ سینمایی نشان دهنده این موضوع است که آنها ارزش‌ها و مفاهیم مورد نظر خود را این‌گونه القا می‌کنند نه اینکه از روش احمقانه دارکوب برای انتقال و نشر مفاهیم و ارزش استفاده شود که همیشه نتیجه عکس می‌دهد.
انفرادی سه بازیگر اصلی دارد: مهدی ‌هاشمی‌، رضا عطاران‌، احمد مهران فر. از مهران فر انتظاری نیست چون اصولا او بازیگر کمدی نیست و بیشترین شهرت او مربوط به سری دوزی سیروس مقدم در «پایتخت» است با آن تیکه کلام‌ها. اما از مهدی‌هاشمی به واقع بعید بود که نقش‌آفرینی در این کمدی را بپذیرد. یک منتقد در جایی گفته بود که هنر بازیگر بازی کردن در یک اثر نیست بلکه هنر واقعی او بازی نکردن در یک اثر است. یعنی اینکه با توجه به سوابق، اهمیت و جایگاه خود را بشناسد و در هر فیلمی بازی نکند. اکبر عبدی در فیلم «هنرپیشه» به همسرش می‌گفت برای راحتی تو مجبور شدم هر فیلمی را بازی کنم و این خود یک تصویر مناسب از زیست مالی بازیگران است که امنیت کافی ندارند و برای پول مجبور به بازی در هر فیلمی با هر درجه‌ای از کیفیت می‌شوند. مهدی‌هاشمی از نسل بازیگران شاخص و بزرگ است که نمی‌توان به راحتی حضور او را در این‌گونه آثار هضم کرد. اما چه می‌توان کرد که «سعی من و دل باطل بوده». سلطان و شبان، طلسم شدگان، دو فیلم با یک بلیط از جمله آثار او هستند که اساسا قابل مقایسه با انفرادی نیستند. به واقع به قول شاعر حیف از طلا خرج مطلا کند کسی.... 
 حال می‌رسیم به آچار فرانسه کارگردان در آثار کمدی که سابقه همکاری با هم را دارند -از جمله خروس جنگی- یعنی رضا عطاران. سؤال این است که دلیل اینکه بازیگران یکباره سقوط آزاد دارند چیست؟ چگونه رضا عطاران از بزنگاه‌، متهم‌گریخت و خانه به دوش و... به انفرادی رسید؟ 
به واقع هدف اصلی استفاده از رضا عطاران تضمین گیشه فروش است برای اینکه هزینه تولید جبران شود. اما نکته‌ای که به آن توجه نمی‌شود این است که بازیگر و کارگردان به تنهایی نمی‌توانند موفقیت یک اثر را تضمین کنند، چرا که آنها باید در مسیر و بر بستر فیلم‌نامه حرکت کنند و بازیگر نمی‌تواند مدام از خلاقیت خود و بداهه پردازی استفاده کند، بلکه باید زیر ساخت آن وجود داشته باشد. 
البته ناگفته نماند که نویسنده فیلم نامه برای این بخش از اثر خود هم یک ابزار دارد و آن ابزار نام آشنا عنصر کارکردی و پیش برنده به زعم خود استفاده از شوخی‌های دو پهلو و جنسی است. یک تهیه‌کننده در واکنش به انتقادات به استفاده از شوخی‌های دوپهلو در فیلمش گفته بود که من همراه با خانواده به تماشای فیلم خود می‌روم و شوخی‌های ما جنسی نیست بلکه تماشاگر این‌گونه حس می‌کند- به قولی برداشت ما اشتباه است- و این سؤال را بی‌پاسخ گذاشت که اگر برداشت ما اشتباه است چرا از یک روش دیگر برای خنداندن تماشاگر استفاده نمی‌کند چون هدف فقط فروش فیلم است. 
گویند آیت‌الله دستغیب(ره)به مجلسی وارد شد و یک نفر با صدای بلند گفت «صاحب گناهان کبیره وارد شد» به واقع برداشت شما خواننده گرامی از این جمله چیست؟ خواننده عام اگر مطالعه نداشته باشد برداشت نادرست از این جمله دارد، اما برخی می‌دانند که آیت‌الله دستغیب یک کتاب دارد به نام گناهان کبیره. سؤال این است که چرا گوینده ابتدا نگفت نویسنده کتاب گناهان کبیره؟ چون هدف جلب توجه و جهت‌دهی خاص است. و حال کارگردان می‌گوید شوخی و متلک ما جنسی نیست! اگر نیست پس چیست؟ چرا از روش دیگر استفاده نشده است. متلک، طعنه سیاسی و جنسی یک وصله ناجور برای هر اثری است. البته برای أثری که در آن جریان فکری وجود دارد، که این بر «انفرادی» همخوانی ندارد چون این اثر اساسا فاقد محتواست و به قول ظریفی این اثر آن‌قدر ضعیف است که حد ندارد. یک اثر سینمایی باید دارای شاخصه‌هایی باشد که بعدها به آن شناخته شود و حرفی برای گفتن داشته باشد. مثلا فیلم مارمولک یا اخراجی‌ها هر کدام یک جمله به یاد ماندنی و تاثیرگذار دارند این تاثیرگذاری به گونه‌ای بود که حتی از نظر جامعه شناختی بررسی شده و این نشان دهنده عمق محتوا و مفاهیم عمیق آن‌هاست. در واقع هر چه روی فیلم نامه کار شود ماندگاری به عنوان یک اثر فاخر و تاثیرگذار بیشتر می‌شود. نه اینکه از روش کمکی جنسی استفاده کنیم که تاریخچه آن بعد انقلاب به فیلم عروس و آن صحنه پاک کردن لب نیکی کریمی باز می‌گردد و بعد از آن به بلوز و شلوار پوشیدن دختران در سینما رسید و پس از آن این پوشش به سطح جامعه رسید. خلاصه اینکه «انفرادی» آن‌قدر ضعیف است که نمی‌توان به لحاظ فنی و محتوایی و حتی موضوعی به آن پرداخت.