سهامداران پیروزی و نشانههایی که از شکست هویدا است !
در عرف عام ضرب المثلی است که میگوید اگر شکست یک پدر داشته باشد پیروزی صدها پدر دارد.
سید روح الله امین آبادی
در واقع نیز چنین است زمانی که طرح یا برنامهای شکست میخورد همه به دنبال دلیل این شکست هستند، انگشت اتهام اغلب به سوی یک نفر نشانه گرفته میشود و در نهایت هم این فرد بخت برگشته عامل همه ناکامیها شناخته میشود، روزانه از این دست موارد در بازیهای فوتبال و سقوط هواپیماها و ... میبینیم و خواهیم دید .
از سوی دیگر زمانی که تیمی پیروز میدان میشود از مربی تا دروازه بان خود را سهیم فتح و ظفر میدانند و نقش خود را برجسته میبینند و نشان میدهند.
سیاست نیز از این قاعده پیروی میکند، در انتخابات خرداد ماه 1392 زمانی که روحانی پیروز میدان شد همه جریانهای سیاسی از خرد و کلان برای خود سهمی از این پیروزی قائل شدند، اصلاح طلبان گفتند اگر عارف کنارهگیری نمیکرد روحانی پیروز نمیشد کارگزاران گفتند اگر هاشمی دستی بر سر روحانی نمیکشید این پیروزی حاصل نمیشد و فتنه گران نیز به چند رای امثال ابراهیم یزدی و مصطفی تاجزاده استناد کردند و انا شریک سردادند !
این انا شریک گفتنها البته در جهان واقع مابه ازای بیرونی داشت، کسی که خود را شریک پیروزی میداند قطعا سهمی نیز میخواهد !
اصلاح طلبان در ازای چند درصدی که داشتند و در ازای کنارهگیری عارف آن را به روحانی هبه کردند سهمی در کابینه خواستار شدند ؛ وزارت علوم را میتوان سهم اصلاح طلبان از پیروزی روحانی دانست، سهمی که با استیضاح فرجی دانا فعلا به نجفی رسیده است و البته در معاونتها و مقامات میانی کابینه نیز این جریان سیاسی سهمی داشته و مناصبی را اشغال کرده است.
از سوی دیگر کارگزاران را شاید بتوان اصلیترین پیروز میدان دانست، بسیاری از کرسیها به این جریان رسیده است و اصلاح طلبان شاید در این میانه احساس میکنند مغبون شدهاند.
شاید بتوان فلسفه حمایت اولیه اصلاح طلبان از دولت روحانی و سرد شدن تدریجی تب به وجود آمده این باشد که آنان به این نتیجه تا حدودی درست رسیدهاند که از سوی خاندانهاشمی و کارگزاران او دور خوردهاند و بازی را باختهاند! در این راستا موارد فراوانی را میتوان مثال زد که در ادامه به برخی آنها اشاره میکنیم؛ محمد رضا عارف نامزد اصلاح طلب انتخابات یازدهم که با درخواست خاتمی به نفع روحانی کنارهگیری کرد ولی هنوز که هنوز است دل چرکین از بازیسازانی است که او را دور زدند تا نامزدشان کرسی ریاست جمهوری را تصاحب کند. او در مصاحبه نوروزی با خبرآنلاین میگوید «دولت، دولتِ اصلاحطلبان نیست که توقع داشته باشیم که رفتار، منش، کردار و عملش در چهارچوب اصلاحطلبان باشد.» عارف در یک گفتوگوی دیگر نیز از این که با او مشورت بیشتری نشده است گلایه کرده بود. سعید حجاریان را شاید به تعبیری بتوان مهمترین تئوریسین اصلاحات دانست. وی در مصاحبهای با نسیم بیداری به صراحت میگوید روحانی را اصلاح طلب نمیداند.
وی اظهار میدارد : رئیسجمهور نباید روحیه مردم را تضعیف کند و باید به جامعه امید تزریق کند. بنده که تابع رئیسجمهور نیستم، چراکه من اصلاحطلب هستم و روحانی اصلاحطلب نیست.
و یا روزنامه اعتماد به عنوان یکی از رسانههایی که سخن اصلاح طلبان را واگویه میکند این چنین در مصاحبهای با غلامحسین کرباسچی سخن به گلایه باز میکند که «اين هشدار از بدنه اصلاحطلبي شنيده ميشود كه وقتي ما در قدرت سهمي نداريم چرا بايد در شكستهاي احتمالي روحاني سهيم شويم و هزينه اين شكست را در انتخابات مجلس بعد بپردازيم معتقدند وقتي در قدرت سهم نداريم در شكست نبايد شريك باشيم.»
و کرباسچی این گونه پاسخ میدهد «اينطور نميشود كه فقط در برد شريك باشيم و در شكست تركشان كنيم... صحنه سياسي هم برد دارد و هم باخت. صحنه جنگ ابرقدرتها نيست كه بگوييم هركس موشك بيشتري داشت، ميبرد. در صحنه سياسي شما فعاليت ميكنيد و رقبا هم كارشكني ميكنند. شما بايد نيروهايتان را براي پيروزي متمركز كنيد و اگر از الان بخواهيد فكر كنيد كه ميتوانيم كنار بايستيم تا در اشتباهات هزينه ندهيم، نه جوانمردانه است و نه كار سياسي به اين معناست. اگر اصلاحطلبان بخواهند اينگونه رفتار كنند، بعيد ميدانم مردم به اين نوع اصلاحطلبي راي دهند.»
محمدرضا تاجیک فعال سیاسی اصلاحطلب نیز روحانی را مستاجر چهار ساله نامیده و میگوید: امروز از شدت و گستره حمایت اصلاحطلبان به دولت کاسته شده است. به سوال اصلی این نوشتار میرسیم ؛ دلیل تغییر رویکرد اصلاح طلبان به دولت روحانی در یک سال گذشته از اصلاح طلب خواندن او تا انتقاد و جدا کردن سفره خود از حامیان دولت چیست؟!
پاسخ چنانکه بدان اشاره شد روشن است؛ اصلاح طلبان معتقدند وقتی سهمی بسزا از قدرت ندارند دلیلی بر آن وجود ندارد که سهمی نیز در شکست داشته باشند، دوران ماه عسل که همه به دنبال سهمی از پیروزی بودند گذشته است، دورنمای شکست در برخی از حوزههای حساس از جمله اقتصاد به وضوح دیده میشود، دغدغههای اقتصادی نه تنها برطرف نشده بلکه بر تعداد آنها افزوده شده است، از تحریمها با وجود پیگرفته شدن سیاستهای جدید نه تنها کاسته نشده است بلکه این تحریمها افزایش یافته و گره مسئله هستهای نیز به سمت کور شدن تمایل پیدا کرده است، اعتراضات به سیاستهای فرهنگی دولت پاسخ مناسبی دریافت نکرده است و از سوی دیگر روحانی بهرغم همه حمایتهایی که از تنها اصلاح طلب کابینه داشته در مراسم استیضاح او و برای کمک حضور نیافته است و اینها همه کم خطایی نیستند در پرونده اعمال رئیس دولت تدبیر و امید ! اصلاح طلبان نمیخواهند در شکست سهیم باشند و با زبان بی زبانی میگویند اگر پیروز شدی در خدمت هستیم !