دروغ جدید مدعیان اصلاحات: نپيوستن به FATF مانع جدي در روابط تهران- دمشق!
سرویس سیاسی-
گفتنی است طیف مدعی اصلاحات و دولت برآمده در دوره 8 سال گذشته با دوقطبی کردن فضای کشور، معیشت مردم را گروگان گرفت و با ایجاد دوگانههای دروغین همچون «FATF، معیشت» اینگونه القاء میکرد که اگر این لوایح تصویب نشود کشور دچار مصیبت و فاجعه اقتصادی میشود!
این طیف در سال گذشته مدعی بود که تا مسئله FATF حل نشود، خبری از واکسیناسیون سراسری در ایران نخواهد بود و ایران با فاجعه کشتار گسترده مردم مواجه میشود. اما در دولت سیزدهم بدون احیای برجام و بدون پیوستن به FATF رکورد واکسیناسیون شکسته شد و ما از آمار فوتی روزانه 700 نفر به عدد صفر هم رسیدیم.
در مسئله پیوستن به سازمان شانگهای، قرارداد 25 ساله با چین، افزایش فروش نفت و دریافت پول آن، افزایش صادرات غیرنفتی، 3 برابر شدن تعاملات اقتصادی با کشورهای منطقه، توافقات چند جانبه منطقهای و...دقیقا همین روند رخ داد و دروغ این طیف سیاستباز رسوا شد.
دولت سیزدهم به موازات مذاکرات رفع تحریم در یک سال گذشته، با پرهیز از چیدن همه تخممرغها در سبد مذاکرات هستهای، دیپلماسی فعال منطقهای و دیپلماسی تعامل با شرق را پیگیری کرده است. بر همین اساس مشخص شد که اولا ریشه مشکلات کشور به هیچ وجه به تحریم و FATF برنمی گردد. ثانیا سوءمدیریت داخلی در گذشته نقش ویژهای در مشکلات داشته است.
رخدادهای اخیر اعتراض بود!
روزنامه شرق در سرمقاله خود نوشت: «اعتراضاتی[!!] که با مرگ مرحومه مهسا امینی آغاز شد، متأسفانه با مواجهه دستگاههای مسئول ادامه دارد. برخلاف ناآرامیهای سالهای ۹۶ و ۹۸، گستره وسیعی یافته و انعکاس و بازتاب آن جلوهای جهانی به خود گرفته است.»
در همه جای متن سرمقاله شرق از عبارت اعتراض استفاده شده و گویا این روزنامه تفاوت میان اعتراض و اغتشاش را نمیداند. آیا به واقع آنچه طی 2-3 هفته اخیر روی داد اعتراض بود؟ فیلمهایی از حمله به افراد پلیس با چاقو منتشر شد و حتی در این میان تعدادی از نیروهای حافظ امنیت به شهادت رسیدند. نکته دیگر در شروع این متن این است که این سرمقاله مدعی شده عامل اغتشاش دستگاههای مسئول هستند. یعنی به عبارتی این روزنامه مدعی است نباید در برابر اغتشاشها و ناآرامیها هیچ کاری صورت داده میشد.
این متن در ادامه میافزاید: «اعتراض مسالمتآمیز از حقوق مصرح شهروندی در همه نظامهای سیاسی است. شاهد بودیم که قریب به یک سال فرانسه شاهد اعتراضات وسیع در قلب پایتخت (شانزهلیزه) بود که نهایتا با تدابیر متکی بر پاسخ قانونمند به مطالبات معترضان و با کمترین خسارات به پایان رسید.»
معلوم نیست نویسنده این یادداشت اطلاعات خود را از کجا تهیه میکند؟! که مدعی شده شنبههای اعتراضی فرانسه یا همان جلیقه زردها با کمترین خسارات به پایان رسید. فقط در یکی از این شنبهها در پاریس و حومه آن قریب یک هزار خودرو به آتش کشیده شد و در جریان برخوردها بسیاری از افراد با نقص و یا قطع عضو مواجه شدند و...
ناراحتی مدعیان اصلاحات از امتیازگیری از اروپا
شرق در ادامه آورده: «به گفته سردار فدوی متوسط سن معترضان ۱۵ سال است. نسلی که با هیچ برچسبی نمیتوان آنان را وابسته به جایی دانست. نسلی که در این نظام متولد شده، در مدارس، محیط آموزشی و کتابهای درسی نوشته خودمان تربیت شدهاند. روش عقلایی برای معالجه این بیمار و درمان زخم بهکارگیری جامعهشناسان، متخصصان علوم انسانی، تربیتی و آموزش و پرورش است که اگر به دست غیر اهل آن سپرده شود، آسیبزا خواهد بود.»
کسی مدعی این نشده که جمیع افرادی که در این اعتراضها حضور یافتند خط و ربطی با خارج از کشور دارند و اساسا چنین چیزی هم امکانپذیر نیست. بلکه سیستمهای اطلاعاتی کشورهای معاند با شناسایی و سپس به خدمت گرفتن و آموزش برخی افراد لیدرها و هستههای مرکزی اغتشاش را تدارک میبینند تا پس از به میدان آمدن آنها عدهای دیگر هم گرد آنها جمع شوند. ضمن آنکه نسلی که این متن از آنها سخن گفته در ایران متولد شده و در مدارس کشور درس خوانده یا میخوانند اما آیا موضوع همین جا تمام میشود؟
این قشر بخش عظیم تاثیرپذیری را از رسانههای جدید (شبکههای ماهوارهای) و رسانههای نوظهور (رسانههای اجتماعی و تعاملی) کسب کردهاند. این قشر در همان فضای بیقانون و بیدر و پیکر مجازی ریشه دارند فضایی که دارد تمام هویت ملی و دینی ما را چون موریانه میجود و این همان چیزی است که خواست یک جریان سیاسی در کشور است که قانونمندی فضای مجازی را برنمیتابد.
اما در بخش دیگری از این سرمقاله میخوانیم: «ما مالک دومین ذخایر گاز جهان هستیم ولی در زمستان گاز صنایع و کارخانهها را برای جلوگیری از نارضایتی مردم قطع میکنیم. طرفه آن جریاناتی در داخل که دولت را به صبوری، چانهزنی و گرفتن امتیاز بیشتر با استفاده از زمستان سرد اروپا توصیه میکنند.»
گویا طیف اصلاحطلب از این موضوع که ایران بخواهد از اروپا امتیازی بگیرد ناراضی است. همین طیف و با همین تفکر بود که برجام را با دستاورد تقریبا هیچ برای ایران و دستاوردهای بسیار برای اروپا و آمریکا به امضا رساند.
هم اصلاحطلباند، هم سرمایه اسرائیل!
مشتی فتنهگر و پادوی داخلی دشمن نقاب اصلاحطلبی به صورت زدهاند و با همین نفاق، آزادانه علیه نظام اسلامی فعالیت دارند.
روزنامه هممیهن دیروز طی یادداشتی آورده است: «رویکرد مقابلهجویانه با اصلاحات در ساختار سیاسی، بهتدریج و بهویژه پس از سال 1388 صورت و محتوایی پیچیدهتر پیدا کرد؛ بهشکلی که «اصلاحاتهراسی» در قالب یک گفتمان مسلط درون ساخت قدرت درآمد و هر نیرو و جریانی که ضدیت و مخالفت بیشتری با هرگونه حرکت اصلاحجویانه از خود نشان میداد، جایگاه و اعتبار بیشتری مییافت.»
چند سال قبل، عیسی سحرخیز (مدیرکل مطبوعات در دولت اصلاحات و همکار گروهک ملی- مذهبی) تصریح کرد: «اکثر اصلاحطلبان برخلاف گذشته، علاقهای به آقای خمینی ندارند.» یکی دیگر از مدعیان اصلاحات هم گفته بود: «اکثریت اصلاحطلبان به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه اعتقاد ندارند.»
سران رژیم صهیونیستی به خاطر خوشخدمتی مدعیان اصلاحات در فتنه 88 چندین بار اعلام کردند که جنبش سبز را سرمایه بزرگ خود میدانند و معتقدند جنگ با ایران از داخل مرزهای این کشور آغاز میشود. تحرکات خیانتبار این طیف موجب شد تا عنصری اطلاعاتی مانند رابرت گیتس وزیر دفاع وقت آمریکا اعلام کند با وجود این دودستگی در ایران، جا دارد تحریمها اعمال شود. بنابر گزارش روزنامه لس آنجلس تایمز و اظهارات مایکل لدین و دیگران، گرای تحریم را عناصر جنبش سبز به آمریکا دادند.
لاف گزاف «خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت» در کنفرانس برلین که با سکوت سران افراطیون مدعی اصلاحات روبهرو شد، ادعای «برخی دیدگاههای امام را نمیپسندیدیم اما جرأت گفتنش را نداشتیم» و «دوره آیتالله خمینی سپری شده است»!، ارتکاب دو خیانت بزرگ آشوبهای 78 و 88 و جانبداری از آشوبطلبیهای آمریکا و همقطارانش در سالهای 96 و 98 و نیز همپوشانی رسانهای با دشمن و... در کارنامه افرادی است که ادعای اصلاحات دارند.