با وجود این کارنامه فاجعهبار اقتصادی طلبکاری حامیان دولت سابق نوبر است!(خبر ویژه)
روزنامه آرمان اخیرا در گزارشی با عنوان وضعمان خوب است اما روی کاغذ منتشر کرده و آمارهای منتشره را زیر سوال برده بود. در پاسخ به این تردیدافکنیها، سازمان برنامه و بودجه برخی واقعیتها و آمارها را برای مقایسه به این روزنامه یادآور میکرد: امروز متاسفانه کسانی به آمار رسمی کشور خدشه وارد میکنند و تاب حل مشکلات و افتادن کشور در ریل درست را ندارند که در دولت مورد حمایتشان همه شاخصهای اقتصادی سقوط کردند، میانگین رشد اقتصادی هشت ساله 0/4 درصد یعنی در حدود صفر بوده است؛ میزان سرمایهگذاری به منفی 6/4 درصد رسیده است؛ اینکه عنوان میشود تورم 40 درصد مردم را تحت فشار قرار داده امری صحیح است، اما ریشه این تورم چیست؟ آیا نباید گفت همین تورم در زمان تحویل دولت حدود 60 درصد بوده است؟ در مدت هشت سال میزان نقدینگی هشت برابر شد و از مرز 4 هزار، هزار میلیارد تومان عبور کرد. در این هشت سال بیش از 60 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی هزینه شد؛ بدهی دولت به بانک مرکزی ظرف هشت سال بیش از 12 برابر شد. اقتصاددان هست که نداند این بدهی چه بر سر تورم میآورد؟ در سال 1399 نهتنها شغلی ایجاد نشد؛ بلکه بیش از یک میلیون شغل هم از دست رفت و با در نظر گرفتن افراد شاغل به کار، نرخ بیکاری به 16 درصد رسید؛ فکر میکنید مردم یادشان رفته که سالها پیش در همین ایام برای دریافت واکسن به برخی کشورهای دیگر رفته و آن فجایع و بیحرمتیها به وجود آمد؟ تنها در یک روز 700 خانواده عزادار میشدند و مسببان این وضعیت روزه سکوت گرفته بودند. آیا مردم با رگ و خون و پوست خود لمس نکردند طی هشت سال فقیر فقیرتر و غنی غنیتر شد؟ میزان ضریب جینی به عنوان شاخص شناختهشده جهانی در بررسی وضعیت دهکهای درآمدی از مرز 40 واحد درصد عبور کرد، آیا به یاد ندارند در چنین شرایطی منابع ارزی کشور تحت عنوان ارز ترجیحی به حراج گذاشته شده و تنها در مورد همین تصمیم یک هزار و 250 پرونده فساد تشکیل شد؟ کسانی که این رازها را گرفتند و کالا نیاوردند یا آوردند چندبرابر به مردم فروختند چه نسبتی با جریانهای سیاسی مورد حمایت دولت وقت داشتند؟ کسانی از کسری بودجه و عدم تعادل در هزینهها و درآمدها صحبت به میان آوردهاند که دولت مورد حمایتشان تمام رکوردها را در این زمینه جابهجا کردند؛ هزینههای جاری کشور در هشت سال نزدیک به 10 برابر شد، زمان تحویل دولت 54 هزار میلیارد تومان تنخواه بانک مرکزی ظرف چهار ماه استفاده شده بود. 60 هزار میلیارد تومان در خزانه بدون اعتبار مانده بود؛ حتی پرداخت حقوق کارمندان با اما و اگر مواجه بود چه برسد به خیل مطالبات بازنشستگان و فرهنگیان و سایر اقشار. تنها 535 هزار میلیارد تومان تعهد ناشی از فروش اوراق بود که دولت مورد حمایت شما برای این دولت سیزدهم به ارث گذاشت؛ یعنی دولت سیزدهم بهطور میانگین باید 12 تا 15 هزار میلیارد تومان تاوان آیندهفروشی دولت قبل را بپردازد. در وصف هشت سال معطل گذاشتن اقتصاد همین بس که اگر هدف بلند دولت سیزدهم یعنی رشد هشت درصدی اقتصادی برای شش سال متوالی تکرار شود؛ حجم اقتصاد تازه بعد از 6 سال به سال 1390 بازمیگردد. حالا چرا بازگشت شاخصهای کلان به ریل درست از جمله بهبود درآمدهای دولت؛ رشد تجارت خارجی؛ کنترل نقدینگی و تورم بهرغم تورمهای سنگین ناشی از تحولات جهانی در کشورهای دیگر عدهای را نگران کرده است؟