سلبریتیها و نقش نامتعارفشان در اغتشاشات
طی دو هفته اخیر خیابانهای اصلی شهرهای بزرگ و کوچک کشور شاهد آشوب و اغتشاش افرادی بود که عموما یا گول پروپاگاندای رسانهای دشمن از ضد انقلاب و منافق و کومله تا عروسکهای خیمه شب بازی صهیونیست، آمریکا و آلسعود چون مسیح علی نژاد و دیگران را خورده بودند؛ یا خود آموزش دیده و لیدر اغتشاش به بهای پول یا وعده وعید زندگیهای آنچنانی بودند؛ دشمنی که نه نگران حجاب زن مسلمان بود و نه تجزیه و چند پاره شدن کشور برایش فرقی داشت بلکه تنها در آرزوی دست یابی به رویای ۴۳ ساله خود با بهانهای واهی یعنی خون خواهی از مرگ دختری جوان آن هم در مقر پلیس امنیت اخلاقی و تذکر برای پوشش نامناسب به وی هزینه هنگفتی به لیدرها و آشوبگران پرداخت کردند.
دشمنی که برای بار چندم غیر از بهرهگیری از جوانان و نوجوانانی که حالا غرق در فضای مجازی هستند و نمیتوانند فرق خبر راست و دروغ و تفاوت خیر و شر و افراد خیرخواه یا دشمنان را تشخیص دهند و بهاندک تبلیغاتی سریع تحت تاثیر قرار میگیرند از وجود سلبریتیهای داخلی و خارجی هم استفاده کردند؛ افرادی شاخص که به سبب فعالیتهای هنری، ورزشی و موسیقی و سایر حوزهها طرفدارانی دارند و با ظهور عصر مجازی در پیام رسانهای مختلف فالوورهای بسیاری به دست آوردهاند.
معروفیتی که مرهون انقلاب است
سلبریتیها افراد با نفوذی هستند که این نفوذ و معروفیت و ثروتی که به دست آوردهاند را از طریق همین نظام و ملت انقلابی و مسلمان کسب کردهاند اما حالا برخی به این معروفیت و مشهوریت و ثروت غره شده و خیالات خامی به سرشان میزند و گمان میکنند میتوانند رهبر شوند و جامعهای را هدایت کنند. شاید همین تصور بود که سبب شد سلبریتیهایی مانند علی کریمی و مهران مدیری و دیگرانی که کم هم نبودند حالا به بهای پول و ثروت بیشتر یا اقامت و تابعیت دست به نفت ریختن به آتش اغتشاش بزنند یا اصلا جزو لیدران اصلی دشمن برای آشوبهای خیابانی شوند و خسارتهای مالی بسیاری از تخریب اموال عمومی و خصوصی تا کشته و شهید شدن جوانان و مردم و ناامنی در کشور بزنند.
اگر ناحقی نکنیم علی کریمی بازیکن خوب و قابلی بود که توانست با تشویق همین مردم مسلمان و انقلابی و با پول بیتالمال همین نظام و انقلاب پلههای ترقی را یکی یکی طی کند و حالا جزو افراد با نفوذی به لحاظ اجتماعی شود که خیلی از نوجوانان و جوانان جذب جایگاه و نه شخصیتش شوند؛ فردی که قدردان مردم نبود و با ادعای اینکه من از مردم هستم و برای آنها فعالیت میکنم دستاویز دشمن شد تا با خط گیری از آنهایی که ماهیتشان خیلی هم نامشخص نیست اما پشت پرده نشسته و وی را تامین مالی، اطلاعاتی و رسانهای میکنند لیدری آشوبهای خیابانی را عهدهدار شود تا لبخندی عمیق بر چهره تک تک دشمنان این ملت و سرزمین پهناور بنشیند که بالاخره زمانه تعبیر رویای ماست.
اقلیت در مقابل انقلاب اکثریت
اما دشمن خبر نداشت اگر انقلاب،انقلاب شد نه با پول و ثروت قدرتهای خارجی و رهبری فوتبالیست و بازیگر و در اصلاح
۴ درصدیهای جامعه بود بلکه پای ۹۶ درصد مردم در میان بود پای آنهایی که دلشان امنیت و اقتدار میخواست نه پستی و زبونی جلوی استکبار جهانی؛ دشمن درک نکرد این انقلاب اقلیت نبود بلکه انقلاب اکثریت بود ونمی توانند با جودهی به یک سلبریتی فوتبالیست یا چند بازیگر شاخص که قطعا آنها هم تحت تاثیر دروغهای رسانهای قرار گرفتند انقلابی به بزرگی انقلاب اسلامی ایران را نابود کند.
انقلابی که بزرگمردانی همچون سردار سلیمانی پرورش میدهد که به تنهایی ۹۸ درصد هشتگهای فضای مجازی را از آن خود میکند و کسی در جهان نیست که نام سردار بزرگ ایران و فرمانده مقتدر جهاد و دفاع در برابر تروریست و هلاکت آنهارا نشنیده باشد سرداری که ارتشی در برابرش به ترس و لرز میافتاد و استکبار جهانی برای شهادتش سالها برنامه ریخت و هزینه کرد اما هنوز هم نامش برایشان وحشت میآورد که نمیتوانند با فرمانده مقتدر و مسلمان ایرانی رو در رو شوند.
سلبریتیهای فریب خورده
سلبریتیها این بار خیلی بد آبروی خود را بردند و ندانسته و نا آگاهانه فریب خوردند در حالیکه واقعیت این پروپاگاندای رسانهای با رمز مهسا امینی خون خواهی از مرگ نابهنگام دختری جوان نبود چرا که اصلا مرگ این خانم جوان ارتباطی با پلیس و گشت ارشاد نداشت و ادعای ضرب و جرح ادعای پوچی بود که برای ترغیب احساسات جوانان انجام شد وگرنه چرا کسی برای دیگر دختران و پسران سرزمینم که تاکنون با ناجوانمردی پرپر شدهاند سینه چاک نداده است چرا کسی برای پلیس فداکار مازندرانی امیر کیوانلو که چند روز قبل از مهسا امینی جانش را برای نجات جان خانمی جوان فدا کرد تجمع و آشوب نکرد چرا کسی دلش برای پسر ۱۸ ساله تهرانی که فدای شهوت ناپاکان شد نتپید چرا کسی برای ادعای امیر امارات و هوس تصاحب جزایر تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی که جوانان بسیاری دارد و پاره وطن هستند خشمگین نمیشود و با چاقو و قمه به سرشان نمیکوبد که اینها خاک وطن است چرا همان سلبریتیهای پر مدعا حتی یک استوری ناقابل نمیگذارند؟ پاسخ واضح و مشخص است مرگ امثال مهسا امینی و حتی کل جوانان و نوجوانان کشور و نابودی آینده آنها فرقی برای علی کریمی و مهران مدیری و سایر سلبریتیها ندارد آنهایی که مال و ثروت خود را برداشته و ماهها قبل از این برنامهریزی برای این اغتشاشات در خاک بیگانه و دشمن خلیجفارس جا خوش کردهاند و به خیال خود هیچ تهدیدی برایش فرقی ندارد و با خیال راحت همچون تصویر هیتلر فقط دست خود را به نشانه حمله جلو میبرند و میگویند کف خیابان بمانید و به آشوب ادامه دهید! اما چرا؟
سلبریتی در دادگاه
امروز ایران اسلامی به چنان صلابت و اقتداری رسیده است که خیلیها را میترساند و درست در بزنگاههایی مانند حضور رئیسجمهور در سازمان ملل برای کم اثر بودن این حضور دشمن فعالیت خود را آغاز میکند حالا به بهای مرگ دختری جوان یا هر بهانه دیگری فرقی برایش نمیکند. مهسا امینی دختر جوانی بود که آرزوهای ریز و درشت و شیرینی داشت اما با مرگ نابهنگام خود هم خانواده اش و هم همه ملت و مسئولان را متاثر کرد و تمام آن آرزوها را با خود به خاک برد اما درس بزرگی به یادگار گذاشت و آن اینکه این نظام و انقلاب با استوری و جودهی عدهای سلبریتی از پای در نمیآید و همه این افراد باید جوابگوی نقش خود در این آشوب و بلوا باشند حالا میخواهد یک استوری ناقابل همچون ایزدیار باشد یا خطدهی آشوب همچون کریمی و یا آتش بیار معرکه همچون مدیری؛ همه باید در دادگاه پاسخگو باشند وگرنه این جریان باز هم تکرار میشود همانطوری که پیش از این بارها تکرار شده است.
ملیحه زرینپور