اختیار، امتیاز ویژه انسان و الزامات آن (پرسش و پاسخ)
پرسش:
چرا انسان برخلاف سایر موجودات نیاز به پیامبران، کتب آسمانی، اخلاق، قانون و مقررات، حقوق، عدالت و... دارد؟
پاسخ:
حیات اجتماعی انسان و الزامات آن
حکما و فلاسفه درباره انسان گفتهاند که انسان یک حیوان اجتماعی است. یعنی انسان جانداری است که زیست و حیات او موقوف به همزیستی اجتماعی است. «با هم زیستن» کلمه سادهای نیست: شامل و مستلزم یک جهان معنا است. با هم زیستن نظیر با هم راه رفتن و یا با هم نشستن نیست که یک عمل ساده باشد. با هم زیستن، یعنی بار حیات و زندگی را با هم به دوش کشیدن، و به همین جهت هزاران قانون و مقررات و معلومات و صنایع و فنون و تقسیم کار و اخلاق مخصوص اجتماعی از قبیل عدالت و انصاف و همدردی و احسان و غیره لازم دارد. برخی حیوانات مانند زنبور عسل و مورچه و تا اندازهای برخی درندگان و حیوانات کوهی و جنگلی نیز زندگی اجتماعی دارند، و بعضی از آنها به طور دقیقی تقسیم کار و وظیفه کرده عملیات اجتماعی حیرتانگیزی را انجام میدهند به گونهای که برخی گمان میکنند آنها به درجاتی از تکامل در زندگی اجتماعی جلوتر رفتهاند؟ اما در عین حال زندگی انسان با زندگی آنها قابل مقایسه نیست، لااقل از نظر سادگی و پیچیدگی!
قابل قیاس نبودن حیات اجتماعی انسان با برخی حیوانات
حیات اجتماعی انسانها با برخی حیواناتی که زندگی اجتماعی دارند مانند: زنبور عسل و موریانه و... به هیچ وجه قابل قیاس نیست، چرا که آن جانداران به حکم غریزه فعالیت میکنند و کارها و وظایف را تقسیم کردهاند و نظم و انضباط را رعایت میکنند، که همه آنها به حکم غریزه طبیعی و جبری است، همانند عملیات طبیعی جسم و بدن ما شامل حرکات منظم قلب و ریه و گردش خون و... که یک نوع جبر و ضرورت و عدم امکان تخلف در آنها حکمفرما است. اما انسان در فعالیتهای اجتماعی خود مختار و آزاد است و هیچ نوع جبر و تحمیلی بر او حاکم نیست. باید کارها را میان خود تقسیم کند، اما با اختیار و تشخیص و انتخاب، باید نظم و انضباط داشته باشد. آن هم با اختیار و انتخاب خود. فرق بزرگی که انسان با حیوان دارد همین است که همیشه دو راه در جلوی خود میبیند و همیشه خود را بر سر دو راهی مشاهده میکند و باید یکی از این دو راه را انتخاب کند. اما حیوانات اجتماعی همیشه در مقابل یک راه قرار دارند و آن هم جبراً آن مسیر را طی میکنند نه با انتخاب و اختیار خود! قرآن کریم میفرماید: «و هدیناه النجدین» ما انسان را به دو راه (حق و باطل) هدایت کردیم) (بلد-10) یا درجای دیگر میفرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکراً اوکفوراً»(دهر-3) ما راه را به او نشان دادیم و او خود داند که قدردان یا ناسپاس باشد.
الزامات اختیار و انتخاب انسان
امتیاز بزرگ انسان در زندگی اجتماعی قدرت اختیار و انتخاب او است، و این ویژگی مبنای قانون، و اخلاق و مقررات و مبنای نبوت و رسالت و کتب آسمانی، در برابر انتخاب احسن او است. کتب آسمانی و انبیای عظام یکی از دو هدف مقدسشان این است که عدل و انصاف و مساوات و برابری را در میان بشر و حیات اجتماعی او بپا دارند. «لیقوم الناس بالقسط» هدف رسالت این است که مردم به عدالت و قسط قیام کنند (حدید-25) در حقیقت انبیا وکتب آسمانی آمدهاند که جامعه این موجود آزاد و بی حد و حصر را متعادل کنند. آزادی انسان است که هزاران قوانین و مقررات و تعلیمات و فلسفهها و اخلاق و آداب ضد و نقیض را به وجود آورده و احتیاجات او را هزار برابر کرده است. همه این احتیاجات را آزادی طبیعی و فطری انسان به وجود آورده است، و باز همین آزادی است که مبنای فضیلت و تقدم انسان بر فرشتگان است. زیرا فرشتگان طوری آفریده شدهاند که جز یک راه نمیشناسند، و جز در یک راه نمیتوانند گام بردارند، و آن راه قدس و طهارت و عبادت است، اما انسان استعداد بالا رفتن و پیوستن به ملکوت اعلی را دارد و هم استعداد فرو رفتن در طبیعت و استقراض در پستی و دنائت. بنابراین از مهمترین الزامات اختیار و انتخاب انسان، وجود نقشه راه سعادت و کمال فردی و اجتماعی او است که در پرتو آن بتواند مسیر رشد، تعالی و تکامل خود را طی نماید.