kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۹۶۵۶
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۱

اخبار ویژه

 
 
فرمانده صهیونیست: برخلاف دو دهه قبل ایران امروز می‌تواند اسرائیل را نابود کند
رئیس بخش ایران در ارتش اسرائیل گفت: قلمرو تهدیدهای ایران علیه ما به‌طور بی‌سابقه‌ای گسترش یافته است
به گزارش روزنامه رأی‌الیوم‌، سرهنگ «د» رئیس بخش ایران در ارتش اسرائیل، به روزنامه «اسرائیل هیوم» گفت: قلمرو تهدیدهای ایران علیه ما به‌طور بی‌سابقه‌ای گسترش یافته و سال‌های متمادی است که امنیت اسرائیل را به چالش کشیده است.
این سرهنگ اسرائیلی گفت: ایران یک قدرت منطقه‌ای است که در کنار ما برپا شده است(!) و یک تهدید اصلی برای اسرائیل به‌شمار می‌رود و سال‌های متمادی است که امنیت ما را به چالش کشیده است. بر همین اساس ما باید به‌طور مناسب خود را آماده کنیم و از منابع موجود خود استفاده ‌نماییم. اگر این موضوع را جدی نگیریم در آن صورت ممکن است وقتی بیدار شویم که خود را فراروی تحولاتی بیابیم که خود را برای مقابله با آنها آماده نکرده‌ایم.
رئیس بخش ایران در ارتش اسرائیل افزود: ایران چالشی است که طی چند دهه آینده با ما همراه خواهد بود و شدت خواهد یافت. ایران در سال ۲۰۰۰ یا ۲۰۱۰، با ایران در سال ۲۰۲۰ کاملا متفاوت است. لازمه این امر آن است که به‌گونه متفاوتی با موضوع برخورد کنیم و ساختار فکری خاصی برای خود پی‌ریزی کنیم و بر اساس آن خود را قدرتمند ‌نماییم و متناسب با چالش فراروی خود، بودجه مناسبی در نظر بگیریم.
وی ادامه داد: ایران در سطوح مختلف ما را به چالش کشیده است. اول، ایرانیان درصدد دستیابی به انرژی هسته‌ای هستند و دوم دارای گروه‌های نیابتی همچون حزب‌الله لبنان هستند که سعی دارند در اطراف ما موضع‌گیری کنند و مایلند حضور خود را در سوریه تقویت نمایند. ایران همچنین از گروه‌های شیعی در عراق و یمن و جهاد اسلامی در غزه حمایت می‌کند. ایران بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین صادرکننده تسلیحات و فناوری، برای تمامی دشمنان ما به شمار می‌رود.
این مقام مسئول در ارتش اسرائیل هشدار داد: وقتی همه این ساختارها با یکدیگر متحد شوند و بخواهند همان‌گونه که ایران می‌خواهد ما را به چالش بکشند، در آن صورت ما باید به‌طور کاملا جدی خود را برای این امر آماده کنیم به‌ویژه با توجه به اینکه ایران ما را به رسمیت نمی‌شناسد و سعی دارد تا ما طی یک یا دو و یا سه دهه دیگر در منطقه حضور نداشته باشیم.
وی گفت: ایران همیشه حضور داشته است اما هیچ‌گاه چنین قلمرویی پیدا نکرده بود. ایران، از نظر نظامی خیز بزرگی به جلو برداشته است.
وی افزود: احتمال اینکه ایران در سال ۲۰۰۰ بتواند به ما آسیب برساند، وجود نداشت اما در سال ۲۰۱۰ ایران به صدها موشک غیرپیشرفته دست یافت. اما اگر امروز به زرادخانه این کشور و تعداد موشک‌های نقطه‌زن آن بنگریم، ملاحظه خواهیم کرد که دشمنان ما چگونه توانسته‌اند خود را مسلح کنند. ایران امروزی، یک کشور کاملا متفاوت است.
وی خاطرنشان کرد: برنامه هسته‌ای ایران، یک تهدید اساسی برای اسرائیل به‌شمار می‌رود و این تهدید روزبه‌روز به‌طور فزاینده‌ای در حال افزایش است. ما باید خود را برای مقابله با چنین تهدیدی آماده کنیم و با آن به‌گونه متفاوتی برخورد کنیم.
 
اکونومیست: با رسیدن زمستان بحران اروپا سخت‌تر خواهد شد
در حالی که برخی نشریات مدعی اصلاح‌طلبی، اصرار دارند بحران اقتصاد ‌گریبانگیر اروپا را بپوشانند، یک نشریه همسو اذعان کرد اروپا گرفتار بحران گسترده اقتصادی است و دولت‌های بدهکار اروپایی با جیب خالی، به استقبال تورم خواهند رفت.
دنیای اقتصاد با اشاره به گزارش نشریه اکونومیست می‌نویسد: «خانواده‌های ناتــوان از پرداخـت قـبـض»، «کارخانه‌هـای نیمه تعطيـل»، «تـرس از تورم در آینده» و «دولت‌های بدهکار» گزاره‌هایی هستند که مجله اکونومیست با آنها شرایط کنونی اروپا را تعریف کرده است، شرایطی دشوار که با رسیدن زمستان سخت‌تر خواهد شد.
این نشـــریه با ابراز این نگرانی، آینده پیش روی دولت‌ها را با عنوان «دولت‌هایی بدهکار» تصویر می‌کند چرا که اعتبارات حمایتی از محل استقراض تامین می‌شـود. اکونومیست با نگاهی به زیرساخت‌های تولید انرژی تجدیدپذیر در اروپا و افزایش سهم آن در سبد مصرفی، سرمایه‌گذاری روی این حوزه و بـه دست آوردن «منابع تازه انرژی» به هر قیمتی را از ملزومات دانسته است. 
به نوشته اکونومیست در شرایط کنونی اروپا، تنها یک «واکنش اشتباه می‌تواند دولت‌ها را ورشکسته کند». اما اروپا از زمستان امسال چگونه عبور می‌کند؟
ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه تهدید کرده شیرهای گاز را به روی اروپا می‌بندد. این تهدید به واقعیت بدل شده و اروپایی‌ها «زمستانی ســرد و تاریک» خواهند داشـت. مورگان استنلی، (تحلیلگر بانکی)، معتقد اسـت: «هزینه سالانه برق و گاز مصرف‌کنندگان اتحادیه اروپا می‌تواند تا رقم خیره‌کننده 1/4 تریلیون یورو هم برسد که ۲۰۰ میلیارد یورو بیشتر از متوسط سال‌های پیش است.» شوک انرژی در اروپا به یک بحران سیاسی اقتصادی بدل شده است. ۱۴ درصد از خانواده‌های بریتانیایی از پرداخت قبض‌هـای آب و بـرق بازمانده‌اند؛ شرکت آرسلورمتال یک واحد تولیدی در شهر برمن را تعطیل کرده و رکود اقتصادی در حال ظهور است، در پشت صحنه هم بازار انرژی دچار هرج و مرج شده است. قیمت برق در اروپا توسط تولیدکننده‌های کلان و خرد تعیین می‌شـود و از آنجا که روسیه نورد استریم ۱ را بسته، قیمت برق در اروپا صعود چشمگیری داشته است. به نوشــته اکونومیست شرکت‌های تولیدکننده برق «از دوسلدورف تا وین در حال تلاش برای نجات خود هستند؛ چراکه دچار مشکل کمبود نقدینگی شدند.» اما آن طرف سکه «واحدهای صنعتی هسته‌ای و انرژی‌های تجدیدپذیر با انرژی ارزانی که تولید می‌کنند صدها میلیارد یورو به جیب می‌زنند.» درست مثل زمان شیوع کرونا که «دولت‌ها با انبوهی از اعتبارات و کمک به کسب و کارها» وارد میدان شـدند.
عمق بحران انرژی در اروپا بر کسی پوشیده نیست؛ تا آنجا که یک گزارش مبنی بر «هیزم جمع کردن اروپایی‌ها» مدتی سرتیتر خبرها شده بود. به همین سبب حمایت گسترده‌ای که دولت‌ها با دخالت در تعرفه‌های انرژی انجام می‌دهند قابل درک است اما اکونومیست تاکتیک «اعمال سقف قیمتی در خرده‌فروشی مثل طرح‌های فرانسه و بریتانیا» را طرح‌های «سطحی و وسوسه‌انگیزی» دانسته که معایب زیـادی دارد.
این نشریه برای جلوگیری از «سقوط دومینویی شرکت‌های تولید‌کننده برق» راهکار دیگری پیشنهاد می‌کند: «وام‌هایی که از طریق صندوق‌های اعتباری دولتی تامین می‌شود می‌تواند این شرکت‌ها را نجات دهد. بعضی از کسب و کارها مثل اوایل شیوع کرونا ممکن است تعطیل شوند و به همین دلیل وام‌هـای حمایتی دولت می‌تواند آنها را نجات دهد؛ البته به طور موقت.» این مجله تاکید می‌کند که وام‌های حمایتی باید «محدود به زمان باشند». 
سؤال مهم‌تر این است که دولت‌ها چگونه از پس این هزینه‌ها برمی‌آیند؟ استقراض از بانک مرکزی. قرضی که «هزینه بیشتری روی دوش دولت‌ها می‌گذارد». به نوشته این نشریه «بریتانیا حداقل ۴۵۰ میلیارد یورو برای مبارزه با بحران انـرژی هزینه می‌کنـد و دولت‌های آلمان و ایتالیا به ترتیـب ۲ و ۳ درصد از ارزش تولید ناخالص‌شان را برای عبور از شوک انرژی پرداخت می‌کنند». این نشریه هشدار داده طرح نخست‌وزیر بریتانیا «کل صورت حساب انرژی بریتانیا را 2 برابر افزایش می‌دهد. این اعتبار از طریق استقراض تامین می‌شود‌، استقراضی که کسری بودجه بیشتری در زمان تورم نصیب دولت می‌کند و بانک مرکـزی با بالا بردن نرخ بهره برای مبارزه با تـورم‌، عملا هزینه‌ای را که بر دوش دولت است سنگین‌تر می‌کند. دقیقا به همین دلیل باید روی درآمدهای بادآورده برخی از ژنراتورهای انرژی حساب باز کرد.»
اکونومیست شرایط کنونی انرژی اروپا را ملزم به طراحی سیستم جدیدی می‌داند و می‌نویسد: « اگرچه برخی از قوانین و اصول واضح هستند؛ حفظ مکانیزم عرضه و تقاضای بازار برای تشویق سرمایه‌گذاری در ظرفیتهای جدید انرژی و نوآوری در تولیـد باتریهای مختلف ضروری است.» همچنین پیشنهاد می‌کند در بازتعریف بازار انـرژی اروپا «تغییر لحظه‌ای قیمتها بـه قراردادهای بلندمدت» تغییر پیدا کند به ویژه در زمانی که «انرژی ارزان باد سهم رو به رشدی» در سبد مصرفی انرژی اروپا دارد. یافتن منابع انرژی تازه «از گاز در قطر گرفته تا انرژی‌های تجدیدپذیر» یکی دیگر از پیشنهادهای اکونومیست است.
 
وقتی متهمان انفجار نقدینگی سنگ‌پا را هم از رو می‌برند
روزنامه اعتماد در محاسبه‌ای قلابی ادعا کرد ضرر هر ثانیه امضا نشدن برجام برای ایران، 1100 دلار است(!)
این روزنامه که از بانیان خسارات فاجعه‌بار برجام به‌شمار می‌رود، نوشت: «در اتمسفرهای اقتصادی اگر نخواهید یا نتوانید به واقعیت‌های موجود و روش‌های علمی توجه کنید، مدام در مسیر خلق مشکل برای مردم خواهید بود. در اقتصاد ایران براساس آمارهای بانک مرکزی در هر ثانیه ۳۴ میلیون تومان نقدینگی خلق می‌شود. روش محاسبه‌اش هم این‌گونه است که میزان نقدینگی در یک سال تقسیم بر ۱۲، تقسیم بر ۲۴، تقسیم بر ۶۰ و دوباره تقسیم بر ۶۰ که میزان نقدینگی در هر ثانیه را شکل می‌دهد.
در واقع معادل ۱۱۰۰ دلار در هر ثانیه عدم‌‌النفع صادراتی است که ایران باید از نفت می‌داشت اما به دلیل تحریم‌ها از آن محروم مانده است. یعنی در هر ثانیه ایران حداقل ۱۱۰۰ دلار در اثر تاخیر در امضای برجام ضرر می‌کند. توجه کنید این رقم فقط درخصوص نقدینگی است و سایر زیان‌های ایران در حوزه‌های دیگر نیز وجود دارد».
این مغالطه آمیخته با بی‌سوادی در حالی است که اولاً عدم اجرای برجام، به علت کارشکنی آمریکا و اروپا اتفاق افتاده، یعنی همان رژیم‌هایی که روزنامه اعتماد و طیف متبوع‌شان سال‌ها مشغول بزک کردن آنها بودند و سر وعده و امضایشان قسم می‌خوردند یا آبرو گرو می‌گذاشتند!
ثانیاً سوءمدیریت دولت روحانی، موجب وابستگی شدید کشور به درآمد صادرات نفت خام و تعطیلی تولید در حوزه‌های متنوع دیگری شد که می‌توانست تحریم‌ها را از خاصیت بیندازد. نفی دیپلماسی اقتصادی منهای برجام و منهای غرب، تمسخر و مخالفت با پالایشگاه‌‌سازی و نیروگاه‌‌سازی، عدم واکنش قاطع در برابر عهدشکنی غرب و بنابراین دو برابر شدن تحریم‌ها در دولت برجام، از جمله عوامل مهم سقوط درآمد کشور در دولت روحانی به حدی بود و کار به قدری بیخ پیدا کرد که رئیس سازمان برنامه روحانی می‌گفت حتی نمی‌توانیم یک قطره نفت 
بفروشیم.
ثالثاً دولت روحانی اصرار داشت هزینه‌های جاری را با وجود صفرشدگی صادرات نفت شدیداً افزایش دهد و بنابراین کسری بودجه 480 هزار میلیارد تومانی را به ارث گذاشت اما با این وجود دولت رئیسی توانست این کسری را به‌واسطه انضباط مالی مهار کند. بنابراین متهم اول افزایش نقدینگی که در دولت روحانی هشت برابر شد، بی‌انضباطی مالی این دولت و عدم اهتمام به اصلاح سیاست‌های مالی و پولی بوده است.
رابعاً حامیان دولت روحانی، هنگام بزک کردن توافق (برجام) هم ادعا می‌کردند برجام 150 میلیارد دلار پول بلوکه‌شده و 200 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری به کشور می‌آورد که جملگی دروغ از آب درآمد. اما با این وجود، گویا به آنها ماموریت داده شده همچنان به بازار گرمی بی‌مبنا درباره ضرورت احیای برجام به هر قیمت ادامه دهند و شرمندگی را کنار بگذارند.