kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۸۵۰۹
تاریخ انتشار : ۰۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۰:۵۵
به بهانه سالگرد شهادت دکتر محمد جواد باهنر

او معلم انقلاب بود 

 
 
 
دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان 
«... فداکاری یک پیکارگر با هدف را که با همه رنج‌ها و خطرها، دست و پنجه نرم می‌کند و اوج پیروزی خود را در جانبازی برای درهم شکستن زنجیرها و نجات یک ملت می‌داند، چه می‌نامید؟...»1
«... سقوط ظلم‌، خود به خود و بدون دخالت عوامل انسانی و تحرک ایدئولوژیک نخواهد بود. باید آگاهی مردم بالا رود و مکتبی راهگشا، فکرها را روشن سازد و نیروهای خفته را بیدار سازد و برنامه و راه نشان دهد...»2
«... این نهضت مردمی/الهی وقتی می‌تواند پیروز شود و نظام‌های فاسد را دگرگون کند و تاریخ بسازدکه گروهی پیشتاز را بر بنیان مکتب بسازد و سپس با هدایت و بیداری عمومی، «ناس» را انقلابی تربیت کند و آماده بسیج نماید...»3
«... جهاد و درگیری‌های شدید از مهم‌ترین عوامل دگرگونی‌های تاریخ است. وقتی کارزار با هدف‌های آزادیبخش و ضد ظلم و طغیان و بی‌عدالتی وارد میدان شود، حرکت تکاملی جامعه روند تازه‌ای پیدا می‌کند و به اصطلاح قرآن «فوز عظیم»، «اجر عظیم» و «نجات» به دنبال خواهد داشت و فتح و پیروزی نصیب خواهد کرد...»4
«... انجام وظیفه خطیر امر به معروف و نهی از منکر ایجاب می‌کند که همه مردم دست به دست هم دهند و یک سازمان اجتماعی آگاه و توانا به وجود آورند که از آگاهی و قدرت کافی برای انجام این وظیفه از جانب مردم برخوردار باشد. در جامعه ایدئولوژیک به سازمانی که از جانب خلق عهده‌دار این وظیفه گردد‌، «حکومت» می‌گویند...»5
این جملات، مربوط به اعلامیه‌های انقلابی یا سخنرانی‌های روشنگرانه روحانیون مبارز و خطیبان و اساتید کلاس‌های تربیتی در سال‌های انقلاب نیست. این جملات متن کتاب‌های ممنوعه دوران قبل از انقلاب یا متون سیاسی، دینی و یا فلسفی منتشره در نظام جمهوری اسلامی هم نیست. 
این جملات از کتاب‌های تعلیمات دینی دوران راهنمایی و دبیرستان سال‌های اوایل دهه 1350 و در اوج دیکتاتوری و اختناق رژیم ستم‌شاهی مثال آورده شده‌، در حالی که بسیاری از کتاب‌های حاوی این‌گونه جملات توقیف شده و یا اجازه انتشار نیافته و نویسندگان آن در زندان و تبعید بوده و خوانندگان آن دستگیر و محاکمه و به زندان می‌رفتند. 
نویسندگان آن کتاب‌های تعلیمات دینی، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمد جواد باهنر و آیت‌الله دکتر سید محمد بهشتی بودند که در نهایت هوشمندی و درایت، همه‌اندیشه‌ها و باورهای اصیل اسلامی و احکام انقلابی آن را که سالها توسط رژیم شاه و اربابان آمریکایی اش سانسور و از جامعه و کتاب‌ها حذف گردیده بود‌، با زبانی ساده فهم برای نوجوانان و جوانان این سرزمین به کتاب‌های درسی وارد ساختند، بدون آنکه حساسیت‌برانگیز شده و کارشناسان ساواک را حساس و تحریک نماید. 
در آن سال‌هایی که قرآن را به سر طاقچه‌ها و قبرستان‌ها تبعید کرده و اسلام را در احکام طهارت خلاصه نموده بودند‌، دکتر باهنر و دکتر بهشتی در آن کتاب‌های تعلیمات دینی‌، علاوه‌بر بیان ریشه‌ها و اصول‌اندیشه‌های توحیدی و اسلامی‌، همه آنچه به عنوان اجتماعیات و احکام مورد لزوم جامعه اسلامی در سیاست و اقتصاد و فرهنگ و دفاع و... مقرر شده را به طور کامل گنجاندند. مسائلی مانند امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، حکومت، ولایت، عدالت اقتصادی، جهانی بودن نهضت اسلامی،حاکمیت مستضعفین، دست انتقام الهی از آستین مردم، طریق مقابله با حاکمیت ظلم و زور، نظام عادل اجتماعی، ولایت اسلامی و... که فقط در مقالات و کتب و سخنرانی‌های انقلابی دیده و شنیده می‌شد و خوانندگان و گویندگان و شنوندگانش، همواره در معرض دستگیری و شکنجه و زندان قرار داشتند.
مباحثی که برخی مستقیما از سخنرانی‌ها و درس‌ها و کتاب‌های حضرت امام (مثل کتاب «ولایت فقیه» یا درس‌های اخلاق ایشان) و کتب دیگر روحانیون مبارز و انقلابی به مباحث درسی دوره راهنمایی و دبیرستان راه یافته بود. 
موقعیت تهیه و تدوین و انتشار این کتاب‌ها، پس از بازگشت دکتر بهشتی در سال 1349 به ایران فراهم آمد. در آستانه تغییر و تحول در آموزش و پرورش و به وجود آمدن دوره 3 ساله راهنمایی از سال تحصیلی 51- 1350 و همچنین دوره 4 ساله دبیرستان‌، باعث شد برای این دوره‌های جدید‌، مباحث متفاوت و تازه‌ای با شیوه‌ای نو وارد کتب درسی از جمله تعلیمات دینی شود. 
در دفتر تحقیقات و برنامه‌ریزی وزارت آموزش و پرورش، حجت‌الاسلام سید رضا برقعی از دوست قدیمی اش‌، دکتر بهشتی که به تازگی از خارج کشور به ایران بازگشته بود‌، تقاضا کرد این مهم را برعهده بگیرد. دکتر بهشتی در همراهی این وظیفه خطیر کسی جز دکتر باهنر نمی‌شناخت. از همین روی وظیفه اصلی تهیه و تدوین مباحث را به دکتر باهنر واگذار نمود و خود که اشتغالات بسیاری داشت‌، به عنوان همکار اصلی در کنار باهنر قرار گرفت و افراد دیگری همچون خود سید رضا برقعی و علی گلزاده غفوری نیز با او همراه شدند. 
حدود 40 کتاب و جزوه برای دوره‌های مختلف تحصیلی تهیه و تدوین شد. کتاب‌ها و جزواتی که بعضا در برخی از حوزه‌های مبارزاتی مخفی هم به عنوان جزوات آموزشی تدریس می‌شد.
دکتر باهنر در این مورد گفته است:
«... اگر چنان‌که ما یک خدمت ناقابل به انقلاب اسلامی سراغ داشته باشیم، (قبل از پیروزی انقلاب) نوشتن کتاب‌های تعلیمات دینی است. اگر شما بدانید که برای نوشتن هر یک از این کتاب‌ها چه فشارها و چه جنجال‌ها و بازی‌ها داشتیم با ساواک که این‌ها مرتب می‌گفتند آقا این تکه اش را بزن‌، آن قطعه اش را ببرید. خود تاریخچه این که ما این چند سال با چه زحماتی‌، این کتاب‌ها را بیرون می‌دادیم‌، مفصل است تا توانستیم این کتابها را بیاوریم...»6
اینچنین بود که زمینه و زیر ساخت تحول‌اندیشه دینی در میان نوجوانان و جوانان فراهم آمد و افکار انقلابی اسلام در اذهان آنها کاشته شد. همه آنهایی که در آن سالها دانش‌آموز دوره راهنمایی و یا دبیرستان بودند‌، حتما به خاطر دارند که آن کتاب‌های تعلیمات دینی‌، چه شور و نشاطی در میان بچه‌های مدرسه‌ای و دبیرستانی ایجاد کرد و در آن محیط خفقان شاهنشاهی‌، چه فضای پر انگیزه‌ای از بحث و تبادل افکار دینی به وجود آورده بود. 
اغلب دانش‌آموزان نوجوان و جوان، آنچه را در آن کتاب‌ها می‌خواندند اساسا با آموزه‌های قبلی خود، بیگانه و غریب و البته نو و تازه می‌دیدند و در واقع آنچه از یک دین کامل مانند اسلام انتظار داشتند و تا آن زمان از آنها پنهان شده بود را مشاهده می‌کردند. اصول و احکامی مانند مبارزه با ظلم و برقراری عدل و آزادی و حکومت اسلامی و جهاد و عدالت اقتصادی و... همه آن موضوعاتی بود که جوان و نوجوان مسلمان آن روزها می‌طلبید‌، ولی در اسلامی که رژیم شاه اشاعه می‌داد‌، نمی‌یافت اما در آن کتاب‌ها‌، بارقه‌های امیدوار‌کننده‌ای از آن تفکرات پرشور انقلابی را مشاهده می‌کرد.
همین آموزش پنهان نوجوانان و جوانان در دوره‌های راهنمایی و دبیرستان طی سال‌های اولیه دهه 50 باعث شد که آنها هر چه بیشتر برای سال‌های اوج گیری نهضت امام در سال 1356 آمادگی ذهنی و عملی پیدا کنند. چنان که دو سه سال بعد‌، وقتی امام و یاران ایشان و روحانیون انقلابی در سخنرانی‌ها و مساجد و کانون‌های مبارزه و اعلامیه و بیانیه‌ها‌، به بازگویی آرمان‌ها و اهداف نهضت اسلامی پرداختند‌، دیگر برای ذهن نوجوان و جوان پرورش یافته با کتاب‌های تعلیمات دینی یاد شده‌، مطالب غریب و ناآشنایی به شمار نمی‌آمدند. 
دکتر باهنر درباره این موضوع که آیا کارشناسان رژیم شاه در آموزش و پرورش آن دوران‌، برروی مطالب این کتاب‌ها تاثیری داشته یا نداشتند، گفته:
«... اگر در سراسر این کتاب‌ها ولو یک جمله پیدا کنند که حتی غیر مستقیم بتواند دستگاه رژیم سابق را تایید کند‌، جایزه می‌دهیم... اما در این کتاب‌ها که بگردید می‌بینید که چقدر بحث جهاد و نهضت و مبارزه و مسئله ائمه هست‌، بنابراین ما این کتاب‌ها را با نقشه بسیار دقیقی تهیه می‌کردیم و تمام نیروهای‌مان را هم بسیج می‌کردیم که بتوانیم آن کتاب را بنویسیم و اتفاقا معلمین انقلابی ما در مدارس می‌گفتند که ما می‌خواهیم حرف‌هایمان را در مدرسه بزنیم (در زمان انقلاب) اما بهانه‌ای نداریم. ولی این کتاب‌های تعلیمات دینی در دست ما گذاشته می‌شود و براساس آن تدریس خودمان را می‌کنیم. فی‌المثل شما در کتاب نوشته اید توحید یعنی نفی همه طاغوت‌ها و قدرت‌های استبدادی و خودکامگی‌ها‌، توحید یعنی مبارزه با ابر قدرت‌ها و... این معلم می‌گفت به مجرد این که ما کتاب را باز می‌کردیم زمینه بحث را نیز می‌یافتیم و شروع به تدریس می‌کردیم و هرچه می‌خواستیم می‌گفتیم....»7
 حجت‌الاسلام محمد علی موحدی کرمانی درباره این حرکت انقلابی و عمیق دکتر باهنر اظهار داشته:
«... ایشان مسائل انقلاب و اسلام را که در آن زمان کسی جرأت نمی‌کرد، آن را صریحا برای مردم بیان کند از طریق کتاب‌ها به مدارس کشاند و به دست دانشجویان و جوانان رساند و این انقلابی که در مدارس شد و این تظاهرات که بچه‌ها به راه‌انداختند، قطعا ریشه‌های اصلی را باید در خدمات شهید باهنر جست...»8
اما کارشناسان ساواک خیلی دیر متوجه وجود تفکرات و‌اندیشه‌های اسلام انقلابی در کتاب‌های تعلیمات دینی شدند. در سال‌های 56-1355 بود که به تدریج، مزدوران ساواک به این مسئله حساس شده و متوجه غفلت خود از برنامه‌های آموزش تعلیمات دینی گردیدند و به همین جهت، مانع ادامه انتشار کتاب‌ها شده‌، همه آنها را جهت بررسی‌، تجدید نظر و سانسور به مراکز وابسته به ساواک ارسال کردند. 9
با اثبات انقلابی بودن محتوای کتاب‌ها برای ساواک و بررسی‌های دقیق، در اولین اقدام، حدود 60 درصد مطالبی که در کتاب‌های تعلیمات دینی اول و دوم راهنمایی درج شده بود، علامت گذاری و دستور به حذف آن مطالب داده شد. اما آنها اثر خود را گذارده بوده و نسلی را تربیت کردند که در سال‌های 57-1356 از ارکان نهضت امام و تظاهرات و راهپیمایی‌ها و اعتصابات شد.
_______________________________
1- شناخت اسلام – شهید آیت‌الله دکتر بهشتی و حجت‌الاسلام دکتر محمد جواد باهنر- بنیاد نشر آثار و‌اندیشه‌های شهید آیت‌الله دکتر بهشتی- تهران- 1386   2- شناخت اسلام- پیشین   3- همان   4- همان   5- همان   6 -شهید دکتر محمدجواد باهنر، الگوی هنر ومقاومت- واحد فرهنگی بنیاد شهید- تهران- 1362- صفحه 200   7- همان – صفحه 201    8- همان    9- شهید دکتر محمد جواد باهنر – پیشتازان شهادت در انقلاب سوم- دفتر انتشارات اسلامی – قم- 1361 – صفحه 51