kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۷۶۱۱
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۸
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

نگرانی مدعیان اصلاحات برای سلامتی ترامپ

 

سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در سرمقاله خود به سیاق روش و منش مدعیان اصلاحات که همواره مشی ذلت‌پذیری و سر فرودآوردن در برابر غرب را برگزیده‌اند نوشت: «ترور سلمان رشدی با ضربات چاقو به دست جوان ناشناسی که زاده و پرورش‌یافته آمریکاست، جهان را در بهت و حیرت فرو برد. بلافاصله پس از این رخداد، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، ایران و فتوای سی‌و‌اندی سال قبل امام خمینی(ره) در کانون توجه جهان قرار گرفت و به یکی از محورهای اساسی اخبار رسانه‌ها تبدیل شد.»
در ادامه این متن آمده: «سؤال اینجاست که چرا چنین رخدادی در این مقطع زمانی و در سلسله اتهامات توطئه قتل پمپئو، جان بولتون و آن دخترک خودشیفته مطرح می‌شود؟ و مهم‌تر از آن چنین حادثه مشکوکی سوژه برخی رسانه‌های داخلی می‌شود تا با تیترهای تحریک‌آمیزی مانند سلمان رشدی گرفتار انتقام الهی و شبیه آن و خط‌و‌نشان کشیدن برای ترامپ و پمپئو سناریوی ناتمام‌هادی مطر را متوجه کشور کنند.»
به‌راستی جریان مدعی اصلاحات را باید جریان قجری در عرصه دسته‌بندی‌های سیاسی کشور نامید. شخص رئیس‌جمهور آمریکا پشت مانیتور در کاخ سفید نشست و دستور ترور یک مقام عالی رتبه و رسمی کشورمان را که مهمان عراق بود به همراه مقام‌های نظامی عراقی صادر کرد و پس از آن در کمال رذالت در صفحه تلویزیون ظاهر شد و گفت که خودش دستور نهایی برای شلیک به سرداران سلیمانی و ابو مهدی المهندس و همراهان‌شان را داده است. همچنین در اطراف تهران یکی از برجسته‌ترین دانشمندان ایران به نام شهید «فخری‌زاده» ترور می‌شود. در کوچه پس کوچه‌های بهارستان یکی از افسرهای سپاه قدس ایران (شهید صیادخدایی) ترور می‌شود و... این چندتا از انبوه ترورهای نظام سلطه است. آنها ترور می‌کنند و هیچ خدشه‌ای به نگرانی اصلاح‌طلبان و نیز به برجام نمی‌افتد اما همین که یک جوان متولد آمریکا حکم یک ملعبه نظام سلطه که هرچه سزاوار خودش بوده به رسول رحمت(ص) نسبت داده به اجرا در‌می‌آورد نگرانی اصلاح‌طلبان گل می‌کند.
کوتاه کلام آنکه ببینید و بخوانید که امام خمینی(ره) با نگاه نافذ و بصیر و آینده نگرش چگونه در آن سال­ها این روزها و این قبیل «ان‌قلت­ها» را به تصویر کشیده، وقتی که در فرازی از پیام معروف به منشور روحانیت در سال 1367 می‌آورد: «ترس من این است كه تحلیل‌گران امروز ده‌سال دیگر بر كرسی قضاوت بنشینند و بگویند كه باید دید فتوای اسلامی و حكم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؛ و نتیجه‌گیری كنند كه چون بیان حكم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترك و كشور‌‌های غربی علیه ما موضع گرفته‌اند، پس باید خامی نكنیم و از كنار ا‌هانت‌كنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مكتب بگذریم!»
همه چيز به احياي برجام گره خورده یا گره زده بودید؟!
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با عنوان «جهت‌يابي بازارها در آستانه توافق» با طرح این ادعا که همه چيز به احياي برجام گره خورده است نوشت: «تغييرات عمده در بازارهاي دارايي با نقدشوندگي‌هاي گوناگون، نشان مي‌دهد كه بازارها خود را براي تحولي بزرگ‌تر آماده مي‌كنند. طي روزهاي اخير بازار ارز با كاهش محسوس قيمت‌ها همراه شد؛ فعالان بازار علت اين افت را افزايش فشار فروشنده‌ها در بازار مي‌دانند و تاكيد دارند كه در صورت ادامه همين روند مي‌توان به‌زودي شاهد ريزش بيشتر قيمت‌ها در بازار بود... در صورتي كه در برجام توافقاتي حاصل شود سرعت افت قيمت‌ها هم بيشتر مي‌شود، چراكه اميدها بيشتر خواهد شد و وضعيت بازارها هم بهبود مي‌يابد و اين قضيه بر صادرات و هزينه واردات و تقاضا در بازار ارز هم تاثيرگذار است.»
گفتنی است، در شرایطی که مقاومت فعالانه و مذاکره از موضع عزتمندانه موجب دست برتر ایران در مذاکرات و گذر زمان به ضرر آمریکا شده است و همچنین با رویکرد افزایش غنی ‌سازی و سیاست نگاه متوازن در روابط خارجی در مقابل نگاه غرب گرایانه دولت قبل، عضویت در سازمان همکاری شانگهای، توسعه روابط با کشورهای همسایه و شرقی و همچنین توجه به ظرفیت‌های اقتصادی مغفول مانده، اثر‌پذیری تحریم‌ها کاهش پیدا کرده و در نتیجه اهرم فشار طرف غربی متزلزل شده است، جریان غربگرا به تقلا افتاده برای اعتبار‌دهی به تحریم و تیز کردن تیغ تحریم‌کنندگان با هشدارهای مثلا کارشناسی به دولت سیزدهم اولتیماتوم بدهد.
اهمیت این عناصر داخلی یا همان شبکه اقتصادی رسانه‌ای همکار غرب برای تحریم کنندگان آنجایی روشن‌تر می‌شود که اخیرا در گزارشی که در برخی رسانه‌ها منتشر شده، ضمن افشای جاسوسی یادداشت‌نویس ضدایرانی رویترز برای موساد آمده است که یک افسر موساد در تماس با او می‌گوید که در رسانه‌ها تاکید کنید بدون برجام اقتصاد ایران شکست می‌خورد!
مدعیان اصلاحات، گماشته­‌های رسانه‌ای آمریکا
ابراهیم رحیم‌پور، معاون وزارت امور خارجه در دولت روحانی طی یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی شکست فضاحت‌بار آمریکا در افغانستان را به حاشیه کشید و مدعی پیروزی آمریکا در این کشور شد!
وی مدعی شد: «در ایران، داد سخن از افتضاح آمریکایی و شکست آمریکایی در افغانستان بلند شد، اما به اعتقاد من برای آمریکا خروج از یک صحنه خسارت بار، پیروزی بود و در واقع به قول معروف گرفتن جلوی ضرر برای آمریکایی‌‌ها منفعت شد.»
ستودن آمریکا توسط معاون وزارت امور خارجه در دولت روحانی در حالی است که شکست سنگین و مفتضحانه آمریکا در افغانستان مهم‌ترین خبر دنیا شد و خود آمریکایی‌‎ها به شکست در افغانستان اعتراف کردند.
روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» روز 22 مرداد سال گذشته نوشت: «دولت‌های پی‌در‌پی آمریکا از جمله جرج دبلیو بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ این واقعیت را که آمریکا در افغانستان جنگ را باخته است، پنهان می‌کردند. دولت‌های آمریکا معتقد بودند: «ایجاد ابهام بدون راهبردی منسجم» بهتر از اعتراف به شکست است.»
«کارتر مالکاسیان» مشاور ارشد رئیس‌‌سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا که دو سال در ولایت هلمند بوده است، نیز در کتاب 500 صفحه‌ای «جنگ آمریکا در افغانستان» می‌نویسد: «هیچ شکی وجود ندارد که ما جنگ را باخته‌ایم.»
«جن ساکی» سخنگوی وقت کاخ سفید هم گفته بود: «نمی‌توانیم برای جنگ افغانستان اعلام پیروزی کنیم زیرا این جنگی است که طی 20 سال موفقیت نظامی در آن حاصل نشده است.»
نشریه «اکسیوس» آمریکا نیز 23 مرداد سال گذشته نوشت: «لحظه‌ای مهم فرا می‌رسد. پرچم آمریکا که بر فراز مناطق تحت حاکمیت آمریکا به اهتزاز درآمده است، به پایین کشیده می‌شود».
ژنرال «دیوید پترائوس» فرمانده سابق نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان هم در مصاحبه روز 23 مرداد سال قبل با بی‌بی‌سی گفت: «خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان یک کابوس است هیچ نشانه خوبی درباره بهبود وضع در آینده وجود ندارد.»
واقعیت مسلم این است که آمریکا در «طولانی‌ترین جنگ تاریخ خود»- به تعبیر باراک اوباما- به زانو درآمد و با افتضاح و استیصال تمام آن را ترک کرد اما در مطلب فوق، عصا زیربغل آمریکا گذاشته شده و شکست مفتضحانه آن به حاشیه رفته است. اخراج آمریکا از افغانستان جزئی از طرح اخراج این رژیم خونخوار از منطقه بود که توسط جمهوری اسلامی ایران رقم خورد.