اخبار ویژه
آمریکا نمیخواهد امتیازات مدنظر در برجام را به ایران بدهد
«به هم خوردن دوباره برجام، دیگر برای ایران شوکآور نیست و امروز ملت و نخبگان به این نتیجه رسیدهاند که برجام توافقی نیست که روی آن بشود حساب کرد.»
این تحلیل را دیاکو حسینی، از مدیران سابق مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری (در دولت روحانی) عنوان کرده و به روزنامه آرمان گفته است: دولت آمریکا نیز به نظر نمیرسد که آماده نرمش باشد تا امتیازات مطلوب ایران را بپذیرد و ارائه دهد. این وضعیت سبب شده تا این نتیجه حاصل شود، توافق سخت به دست میآید. در عین حال ایران و آمریکا حاضر نیستند تا شکست مذاکرات را اعلام کنند. ممکن است یکی از دلایل این اتفاق این باشد که حداقل طرف ایرانی شرایط را برای توافق مهیا نمیبیند زیرا طرف آمریکایی با نزدیک شدن به انتخابات میان دورهای کنگره، نمیتواند به ایران امتیازی بیش از این بدهد.
وی میافزاید: برخی بر این باور هستند که اگر آمریکا بار دیگر از برجام خارج شود، یک شوک اقتصادی بزرگ به ایران وارد میشود که این باور به حقیقت نزدیک نیست زیرا در زمان ترامپ تصور این امر سخت بود و کسی انتظار بر هم خوردن توافق را نداشت اما امروز این آمادگی به وجود آمده است و گزینههای مختلف مورد توجه قرار میگیرد. به همین علت دیگر با برهم خوردن برجام، شوک اقتصادی آن دوران تکرار نمیشود. این بار اگر آمریکا از برجام خارج شود شرایط کاملا متفاوت است زیرا ایران توان انجام اقدام متقابل دارد به واسطه پیشرفتهایی که در برنامه هستهای خود داشته است. به همین علت میتوان از ضمانت برجام بهتر استفاده کرد. امروز دولت، ملت و نخبگان به این نتیجه رسیدهاند که برجام دیگر توافقی محکم نیست و نمیتوان روی آن حساب زیادی باز کرد و به همین علت دیگر اتفاقات گذشته تکرار نخواهد شد. ایران این بار دیگر غافلگیر نمیشود و دیگر شوک اقتصادی به ایران تحمیل نمیشود و به همین علت نباید خیلی نگران تحمیل شوک اقتصادی بود. پذیرش این موضوع کمک میکند تا ایران با خیال راحتتری به توافق بازگردد و از منافع اقتصادی آن طی دو سال و نیم آینده بهرهمند شود تا اگر حتی دولت دیگری در آمریکا بر سرکار آمد، حداقل تا میزانی خود را از نظر اقتصادی تقویت کرده باشد. باید امروز از مواهب حداقلی برجام استفاده کرد تا پولهای بلوکه شده به کشور بازگردد و بتوان فروش نفت را به شکل بهتری از سر گرفت. ایران باید این هوشمندی را داشته باشد و پس از احیای برجام، آمادگی در جامعه ایجاد شود تا دیگر به کشور شوک وارد نشود.
نکته اخیر در سخنان آقای حسینی در حالی است که هیچ چشمانداز تضمین شدهای مبنی بر اینکه دولت بایدن در صورت توافق احتمالی، حتی در همان 3 تا 6 ماه اول، مجدداً آن را زیر پا نگذارد، وجود ندارد. به عبارت دیگر، اکنون حرف از 2/5 سال توافق نیست بلکه آمریکا به شهادت تجربه برجام، - اگر تضمین معتبری ارائه نکرد و تحریمها را لغو نکرده باشد، همان چند ماه اول توافق را نقض میکند. سخنان دیاکو حسینی هم ناظر بر این است که آمریکا آماده است پس از توافق، دوباره زیر آن بزند.
18 ماه از دولت بایدن به دنباله روی از ترامپ گذشت
پایگاه اینترنتی «انبیسی نیوز» آمریکا معتقد است بایدن برخلاف ادعاهایش همچنان سیاستهای شکستخورده ترامپ را درباره ایران ادامه میدهد.
«انبیسی نیوز» در تحلیلی نوشت: جو بایدن نمیتواند هم سیاستهای شکست خورده دونالد ترامپ علیه ایران را همچنان ادامه دهد و هم در عین حال، ترامپ را به دلیل آن سیاستها سرزنش کند. بایدن در حالی که یک سال و نیم از روی کار آمدنش میگذرد، تا کی میخواهد به سیاستهای شکست خورده و ناکامِ ترامپ علیه ایران بچسبد و مسئولیت شکست مداوم و بیشترِ آنها را برعهده نگیرد؟
اگر واقعاً آمریکا در رزمایش نظامی اسرائیل مشارکت کند، پیام آن به تهران کاملاً روشن و واضح است: اگر اسرائیل بخواهد به تاسیسات اتمی ایران حمله کند، این اقدام خود را با موافقت، همکاری و مشارکت مستقیم و یا غیرمستقیم ایالات متحده آمریکا انجام داده است. از این منظر، ایران هرگونه اقدام اسرائیل علیه منافع خود را نوعی اعلان جنگ از سوی آمریکا نیز در نظر میگیرد.
این موضعگیریهای دولت بایدن، بیش از همه در راستای تفکر حاکم بر کاخ سفید در دوران ترامپ است. بایدن شدیدا به تصمیم ترامپ مبنی بر خارج کردن یکجانبه آمریکا از برجام انتقاد داشت و فشار حداکثری دولت وی مخالفت میکرد. با این حال، پس از گذشتِ 18 ماه از ریاست جمهوری بایدن، هنوز کوچکترین تغییری در سیاستهای دولت ترامپ علیه ایران ایجاد نکرده و عملاً فشار حداکثری را ادامه داده است.
سؤال اصلی این است که بایدن تا کی میخواهد به این سیاستهای شکست خورده ادامه دهد و مسئولیت شکست بیشترِ آنها را هم نپذیرد؟
نمونه دیگر از تداوم سیاستهای غلط دوران ترامپ علیه ایران، قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا است. مسئلهای که در شرایط کنونی، خود به یک چالش اصلی در روند تلاشهای گسترده جهت احیای توافق برجام تبدیل شده و اساساً مطرح شدن آن بهعنوان یک چالش، کاملاً بیمورد است.
سال 2017، «آنتونی بلینکن» زمانی که وزیر خارجه نبود، مقالهای در نیویورکتایمز نوشت و در آن، استدلالهایی را علیه اقدام دولت ترامپ در قرار دادن نام سپاه در فهرست مذکور ارائه کرد. وی به تبعات وخیمِ انجام چنین اقدامی برای منافع ملی آمریکا اشاره کرد و گفت که به دلیل تبعات وخیم همین مسئله بوده که دولتهای بوش و اوباما، از انجام این اقدام پرهیز کردهاند.
با این حال، دولت ترامپ پس از خروج از برجام، سپاه را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد. سال 2019، گروه موسوم به «اقدام امنیت ملی» که «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی کنونی آمریکا یکی از بنیانگذاران آن است، شدیدا اقدام دولت ترامپ را نکوهش کرد و آن را حرکتی خطرناک و عامل ضربهزدن به خود دولت آمریکا دانست که نظامیان مارا به خطر خواهد انداخت و هیچ فایدهای جز نابودسازی توافق اتمی ندارد.
بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی وی، عمیقا سیاستهای ترامپ علیه ایران را به باد انتقاد میگیرند، اما عملاً در حال ادامهدادن همانها هستند. بایدن عملاً 18 ماه پس از حضور خود در کاخ سفید، هنوز نتوانسته سیاست خارجی مخصوص دولت خود را در رابطه با ایران و متناسب با وعدههایش اجرایی کند. وی تنها، تقصیرها و نکوهشها در مورد سیاست آمریکا در باب ایران را به گردن ترامپ انداخته است. در این میان حتی برخی از قویترین متحدان اروپایی نیز در حال از دست دادنِ صبر و شکیبایی خود در برابر بایدن هستند. چنانکه «کارل بیلد نخستوزیر سابق سوئد» و «خاویر سولانا مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا»، در واشنگتنپست، بایدن را به انفعال محض در مورد معادله اتمی ایران و مسائل مرتبط با این کشور متهم کردهاند. بهنظر آنها: «واقعاً گیجکننده است که بایدن پس از انجام مانور گسترده در مورد ضرورت بازگشت آمریکا به توافق برجام و دادنِ این شعار که «آمریکا بازگشته است»(اشاره به شعار انتخاباتی بایدن)، عملاً دیپلماسی به شدت کُند و ضعیفی را در قبال ایران
اتخاذ کرده است».
بهای نزدیکتر شدن ایران و روسیه را اسرائیل در سوریه خواهد پرداخت
تحلیلگر صهیونیست و استاد دانشگاه تلآویو سفر جو بایدن به خاورمیانه را شکستخورده خواند و تاکید کرد این سفر باعث نزدیکتر شدن روابط روسیه و ایران شد.
پروفسور ایال زیسر، استاد مطالعات تاریخ در دانشگاه تلآویو، طی تحلیلی در روزنامه اسرائیلهیوم با عنوان «سفر بایدن- پشت لبخندها» خاطرنشان کرد: رؤسای جمهور آمریکا معمولاً در خاورمیانه محبوب نیستند. هر عرب، ایرانی یا ترکیهای خودش را وقف نفرت از غرب، و در صدر آن، آمریکا میکند؛ آمریکایی که نماد بارز پیروزی غرب و سلطهجویی سیاسی، اقتصادی بر سراسر پهنه شرق است. حقیقت این است که شمار زیادی از رؤسایجمهور آمریکا، خشم و دشمنی ساکنان و حاکمان منطقه خاورمیانه را برانگیختهاند. ولی این هم حرفی است که اگر یک رئیسجمهور را دوست ندارید، کافی است که از او ترسید یا حداقل به او احترام گذاشت.
رؤسایجمهوری مانند بوشِ پدر و پسر یا ترامپ، ناامیدانه از تلاش برای برخوردار شدن از محبوبیت در خاورمیانه دست کشیدند ولی در مقابل، با قاطعیت برای پیشبرد منافع آمریکا اقدام کردند. بوشِ پسر با اشغال افغانستان و عراق و ترامپ با کشتن قاسم سلیمانی و خروج از برجام برای خود هیمنه ایجاد کردند و کسی از حاکمان منطقه نخواست با آنها درگیر شود. بوش و ترامپ با زور که «زبان مردم این منطقه است»، حرف زدند.
بایدن که در داخل کشورش یک رئیسجمهور ضعیف است و به چالش کشیده شده، در حالی به منطقه آمد که به حسننیت حاکمان، بهویژه سعودیها نیاز داشت. او بر خلاف شرق اروپا که مشتاق مقابله با روسها در آنجاست، یا خاور دور که مایل به چالش کشیدن نفوذ چین است، اصلاً به خاورمیانه علاقه ندارد آنهم در شرایطی که در پی دستیابی به توافق با ایران است. آمریکاییها به خیانت کردن به متحدان خود شهرت دارند؛ به پادشاه ایران، حسنی مبارک، عبدالفتاح سیسی، و امروز به محمد بنسلمان. همه این نکاتِ روشن باعث شد که منطقه در قبال دیدار بایدن بیتفاوت باشد.
فردی که از سفر بایدن نفع برد، ولادیمیر پوتین است که این هفته به تهران رفت. پوتین در منطقه مورد احترام است و هیمنه دارد. حتی ممکن است روشن شود که بایدن نتوانست در سفرش اتحاد دفاعی منطقهای در برابر ایران ایجاد کند، اما توانست روسیه و ایران را به هم نزدیکتر کند؛ امری که ممکن است بهای آن را اسرائیل با محدود شدن آزادی عملش در سوریه بپردازد.
نویسنده خبرآنلاین فهمید سردبیر نخواست بفهمد!
نویسنده خبرگزاری خبرآنلاین، پاسخ شبههافکنی سردبیر این خبرگزاری درباره علت توافق نکردن در مذاکرات را داد.
«محمد- م» سردبیر خبرآنلاین در توئیتر مدعی شده: «کاسبان تحریم هرگونه توافق را بازی در زمین دشمن میدانند. کمترین سود توافق، صادرات یک میلیون بشکه نفت بیشتر در روز است؛ یعنی روزی ۱۰۰ میلیون دلار؛ هر ماه ۳ میلیارد دلار؛ هر سال ۳۶ میلیارد دلار. دشمن چقدر به کاسبان تحریم پورسانت میدهد که جلوی این درآمد بزرگ بایستند؟».
او همچنین به خبرگزاری ایلنا گفته است: «برخی به صورت ژنتیکی با برجام مخالفت میکنند. حالا ممکن است میان آنها کاسبان برجام هم وجود داشته باشد، برخی نیز مخالف ایدئولوژیک برجام هستند. این گروه فکر میکنند هرگونه ارتباط با غرب، قراردادهایی که با غربیها بسته میشود، بدون آنکه بدانند مفاد آن قرارداد چیست به ضرر کشور است».
همزمان، یک نویسنده خبرآنلاین به بررسی این سؤال پرداخته که «چرا توافق نمیشود؟» و پاسخ داده است: «مذاکرات احیای برجام در طول 18 ماه گذشته در وین، کشدار و طولانی شده و همین امر آن را علیرغم اهمیتی که دارد، به یک موضوع خستهکننده تبدیل کرده است. اما سؤال مهم آن است که چرا در طول این مدت توافق نشده و آیا بالاخره توافق خواهد شد؟ تجربه خروج دولت آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، تجربه تلخی برای ایران بود که خواهان تکرار آن نیست. مقامات ارشد دولتی و حکومتی بارها تأکید کردهاند که خواهان توافقی پایدار هستند تا از منافع اقتصادی برجام بهطور کامل بهرهمند شوند. منظور آنها این است که توافقی میخواهند که به راحتی، یک دولت آمریکایی نتواند از آن خارج شود در حالی که ایران هم تمام ابزارهایش، از جمله اورانیوم غنیشده را، برای فشار از دست داده باشد. در یک کلام میتوان گفت ایران، خواهان تضمین برای توافقی پایدار است. معنای این تضمین به زبان خیلی ساده آن است که آمریکا به راحتی و با هر بهانهای نتواند از توافق خارج شود.
مسئله تضمین برای ایران در دو سطح مطرح است؛ سطح اول به دولت فعلی آمریکا مربوط میشود که از برجام خارج نشود و سطح بالاتر به دولت بعدی آمریکا، که احتمالا جمهوریخواه باشد، برمیگردد که آن دولت نیز نتواند بهراحتی از برجام خارج شود.
ایران به دنبال راهحلهایی است که مانع از خروج احتمالی دولت بعدی آمریکا از برجام باشد و در این راستا نیز ظاهرا پیشنهاداتی را در مذاکرات دوحه و پیش از آن مطرح کرده که از سوی طرف غربی بهعنوان مطالبات فرابرجامی فهم شده و آن را نپذیرفته است. این موضوع، یکی از چالشهای اساسی ایران در مذاکرات است.
عدم دریافت تضمین و امضای توافق توسط دولت فعلی در داخل برای آنها چالشبرانگیز خواهد بود چرا که این دولت و حامیانش به همین دلیل برجام را خسارت محض خوانده بودند و حالا مجبورند توافقی بدون دریافت تضمین بکنند. بنابراین مسئله تضمینها مهمترین عاملی است که تاکنون مانع توافق شده است.
فارغ از قضاوتی که در مورد این دغدغههای تیم فعلی مذاکرات میتوان داشت، باید گفت توافق زمانی حاصل خواهد شد که اولا موضوعات پادمانی برای ایران حل شده باشد و خیالش از حفظ توافق تا پایان دولت فعلی آمریکا تا حدی راحت شود. دوما ایران بتواند به نوعی تضمینهایی برای حفظ توافق در دولت بعدی آمریکا دریافت کند و یا آن که از این مطالبه خود بگذرد و به جای آن امتیازات دیگری در جهت کوچکتر کردن لیست تحریمها بگیرد. تا زمانی که این دو اتفاق رخ ندهد، بعید بهنظر میرسد که توافقی حاصل شود و همچنان توافق در دسترس نخواهد بود».
به نظر میرسد سردبیر خبرآنلاین اگر همین استدلال ساده و روشن توسط نویسنده خود را مطالعه کند، نیازی نیست مانند پادوی رسانهای غربیها، «توافق بدون تضمین لغو پایدار تحریمها» را توجیه کند، یا فرافکنی کرده و خوی کاسبکارانه خود را به منتقدان و صاحبنظران نسبت دهد.
گفتنی است تبلیغاتچیها در دولت گذشته، به هنگام بزک کردن توافق به هر قیمت و هر چه سریعتر، شبیه همین مغالطه را که روزانه فلان مبلغ عایدی توافق است و تاخیر در آن موجب فلان میزان خسارت در روز و ماه میشود، انجام میدادند اما دولت برجام در یک سال آخر به جایی رسیده بود که رئیسسازمان برنامه و بودجه آن تاکید میکرد «حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم» و ذخایر ارزی را هم چنان جارو کرده بود که دولت جدید برای هشت ماه باقی مانده سال 1400، فاقد بودجه ارزی بود!