اتحادیه علیه اتحادیه(نگاه)
امینالاسلام تهرانی
چند روز پیش خبر آمد که بروکسل تهدید کرده در صورتی که «لغزش لهستان از حاکمیت قانونِ اتحادیه اروپا» ادامه داشته باشد، بودجه مختص به این کشور عضو اتحادیه برای بازسازی اقتصادی بعد از همهگیری ویروس کرونا را توقیف میکند. «کریشتوف سوبولفسکی» رهبر حزب حاکم لهستان در مصاحبهای در واکنش به تهدیدهای کمیسیون اروپا گفت: «اگر [اتحادیه] بخواهد ما را بیش از این تحت فشار قرار دهند چارهای نداریم جز اینکه تمام توپهای زرادخانه خود را خارج کنیم و با چشم در برابر چشم پاسخ دهیم.»
چند روز بعد از آن «ماتئوش موراویهتسکی» نخستوزیر لهستان در مقالهای که در یک نشریه آلمانی منتشر کرد نوشت، در اتحادیه اروپا عملا یک الیگارشی وجود دارد که باعث قبضه شدن قدرت در دستان قدرتمندترین بازیگران شده است. موراویهتسکی در این مقاله که در «دیولت» آلمان انتشار یافت، نوشت: «آنطور که عملکرد سیاسی در اتحادیه اروپا نشان میدهد صدای آلمان و فرانسه بر همه صداها برتری دارد.» در ادامه این مطلب با انتقاد از «رفتار امپریالیستی» اتحادیه اروپا آمده است: «نتیجه این وضعیت این شده که ما با یک دموکراسی رسمی به همراه یک الیگارشی غیررسمی که باعث قبضه شدن قدرت در دستان قدرتمندترین کشورها میشود سر و کار داریم.»
اما ریشه اختلاف بین این عضو اتحادیه اروپا با اتحادیه چیست؟ مهر ماه سال 1400 بود که دادگاه قانون اساسی لهستان طی حکمی اعلام کرد، قوانین این کشور بر قوانین اتحادیه اروپا تقدم دارد. در این حکم آمده بود، در صورتی که قوانین وضع شده توسط اتحادیه اروپا با قوانین داخلی لهستان تناقض داشته باشند، قوانین لهستان دارای اولویت خواهند بود. در پی اعلام این حکم، جنجالهایی به راه افتاد و اتحادیه پاسخهای شدیدی داد تا جایی که دولت فرانسه – که خود را رهبر اتحادِ اروپایی محسوب میکند – در واکنشی تند، لهستان را به خیانت به اتحادیه اروپا متهم کرد. به رغم این، نخستوزیر لهستان از این حکم استقبال کرد.
باید توجه کرد که لهستان از جمله کشورهای اروپای شرقی است که به لحاظ اقتصادی و موقعیت ژئواستراتژیک از اهمیت بالایی برای اتحادیه اروپا برخوردار است. لهستان طی دستکم دو دهه گذشته، به «هاب» باری اروپا بدل شده و بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیکی، زیرساختهای لازم و البته سیاستهای اتحادیه اروپا طی سالهای گذشته، میتوان گفت که عمده بارهای ورودی به منطقه یورو از شرق، از طریق خاک لهستان وارد شده و از طریق بنادر اصلی این کشور یعنی بنادر گدانسک، گدینیا، شزچین و اوینووجسیه در تمامی اروپا توزیع میشوند. اینگونه است که لهستان نیز در مقابله با اتحادیه دست بستهای ندارد.
همچنین نکته دیگری که این روزها و در زمانی که جنگ اوکراین در جریان است، اهمیت زیادی دارد اینکه در بخش شمالی لهستان، منطقه «کالینینگراد» واقع شده که اگرچه ارتباط جغرافیایی با روسیه ندارد اما بخشی از خاک این کشور و از جمله پایگاههای نظامی مهم روسیه در قلب اروپا محسوب میشود. علاوهبر آن، لهستان از ناحیه شرق نیز با بلاروس، یعنی متحد اول مسکو در اروپا، مرزی گسترده دارد.
جالب توجه است که در آن مقاله نخستوزیر لهستان که پیش از این به آن اشاره شد، آمده است: «غرب به جای این که هوشیار عمل کند در خوابی ژئوپلیتیکی فرو رفت و به جای این که از اول به سراغ رفع مشکل رفته و با آن روبه رو شود، ترجیح داد اصلا مشکل را نبیند. موراویهتسکی اضافه کرد: «جنگ در اوکراین حقیقت را نه فقط درباره روسیه بلکه همچنین درباره اتحادیه اروپا برملا کرد؛ اتحادیهای که نخواست به هشدارهای لهستان و کسان دیگر گوش کند.» نخستوزیر لهستان افزود: «حقیقت در انحصار لهستان نیست اما درخصوص مسئله روابط با روسیه صریح بخواهیم بگوییم ما خیلی با تجربهتر از دیگران هستیم.» این سخنان نشان میدهد که نزاع لهستان با اتحادیه اروپا میتواند عمیقتر از اینها شود.